سال آبی ۱۴۰۱ – ۱۴۰۲ در ایران ، در حالی به پایان رسید که بارندگی ۱۴.۳ درصد کمتر از متوسط بلند مدت بود و این سال لقب سومین خشکسالی پیاپی ایران را به خود اختصاص داد.
حال مدیرعامل «آبفای» کشور گفته که در حال گذراندن چهارمین سال پیاپی خشکسالی در کشور هستیم.
پیامدهای ناشی از تغییر اقلیم، به ویژه در اثر افزایش گازهای گلخانه ای، طیّ سالهای اخیر مشکلات زیادی را همراه داشته که به صورت مستقیم یا غیرمستقیم بخشهای مختلف دنیا را تحت تأثیر قرار داده است.
یکی از مهمترین پیامدها ، افزایش وقوع بلایای جوّی-اقلیمی نظیر سیل، خشکسالی، چرخندهای حارّهای، بالا آمدن سطح آب دریا، توفان ، گرد و غبار و نظایر آن است، که شایعترین آنها در ایران ، وقوع سیل و خشکسالی است.
با توجه به موقعیّت جغرافیایی ایران ، خشکسالی یکی از مهمترین و شایع ترین بلایای جوی-اقلیمی است که این کشور را متأثر می سازد.
بررسی میزان بارندگیها در ایران طی یک بازه زمانی ۱۰ ساله نشانگر این است که ایران بارندگیهای مورد نیاز خود را دریافت نکرده و در شرایط خشکسالی بوده است.
طی چند سال گذشته اکثر مناطق ایران سهم بارشی خود را دریافت نکردهاند و آثار کمبارشیها و کمبودها در طبیعت باقی مانده است ، چرا که بارشهایی که ایران در گذشته دریافت میکرد، وارد طبیعت شده ، و چرخه آب تجدیدپذیر را ایجاد میکرد ، و موجب تقویب آبهای زیر زمینی میشد ، اما در سه سال اخیر بر اثر خشکسالی هیچکدام از این جریانات رخ نداده است.
نتایج حاصله از برخی پژوهش ها ، جهت بررسی وضعیّت خشکسالی در ایران، نشان داده است که طیّ سی سال آینده شرایط خشکسالی در ایران رو به افزایش خواهد بود ، و وضعیّت خشکسالی در سال ۲۰۳۹ به مراتب بحرانیتر خواهد بود.
برخی تحلیل ها هم حکایت از آن دارد که بخش عظیمی از ایران در ۳۰ تا ۴۰ سال آینده تبدیل به «بیابان» خواهد شد.
بر اساس گزارشها و نظر کارشناسان محیط زیستی، ایران در سال پیش رو با خشکسالی جدی و فزایندهای مواجه است، به گونهای که زندگی همه ساکنین آن سرزمین را تحت تاثیر قرار خواهد داد.
هاشم امینی، مدیرعامل شرکت مهندسی آب و فاضلاب ایران، دوره کنونی را چهارمین سال پیاپی خشکسالی در کشور خواند و گفت با وجود پیشبینیهای سازمان هواشناسی مبنی بر «بارشهای نرمال و فرا نرمال»، شاهد کاهش بارشها در پاییز امسال بودیم.
او روز شنبه ۲۵ آذر گفت کاهش بارشها نگرانیها را در حوزه منابع آب کشور افزایش داده است.
احمد وظیفه، رییس مرکز ملی اقلیم سازمان هواشناسی، بهمن ماه سال گذشته هشدار داده بود ۹۰ درصد مساحت ایران درگیر خشکسالی است.
به گفته او، خشکسالی در کشور انباشته شده و طی دو دهه گذشته، کمبارشی در برخی استانها بیشتر از میزان بارندگیها بوده است.
پیش از این اسنادی درباره فرونشستهای زمین در مناطق مختلف ایران ، نشان میدهند همزمان با بحرانیتر شدن فرونشستها، دولت ایران ، اطلاعات در این زمینه را به عمد از دید عموم مردم پنهان میکند.
یکی از این اسناد، نامهای «خیلی محرمانه» حاکی از فرونشست ۵۵۰ کیلومتر مربع مساحت تهران و نواحی اطراف آن است.
بر اساس اظهارات مقامهای رسمی ایران ، ۴۹ درصد جمعیت کشور یعنی ۳۹ میلیون نفر از مردم ایران در معرض خطر ناشی از فرونشست زمین هستند.
آمار سال ۹۵ نشان میدهد تعداد کل واحدهای مسکونی فاقد اسکلت واقع در پهنههای فرونشستی زمین، چهار میلیون و ۲۴۰ هزار واحد برآورد شده است.
هرچند بحران آب معضل جدیدی در ایران نیست اما به نظر میرسد مسئولان بدون آنکه نقش عملی و برنامهای برای عبور از این بحران داشته باشند تنها به دادن وعدههایی برای رفع مشکلات اکتفا میکنند.
از مهمترین معضلات بحران بیآبی و خشکسالی، مسئله مهاجرت ساکنان مناطقی است که با خشکسالی دست و پنجه نرم میکنند.
کمبود شدید یا نبود آب، از بین رفتن زمینهای کشاورزی و در برخی موارد معلق شدن ذرات گرد و غبار ناشی از بیابان شدن زمینهای بایر کشاورزی علاوه بر آنکه خطرات زیست محیطی جبرانناپذیری دارد منجر به مهاجرت ساکنان آن مناطق به شهرها و حتی کشورهای مجاور میشود و این موضوع عامل بر هم زننده تعادل پراکندگی جمعیت است.
اما بحران بیآبی و خشکسالی در ایران تنها به دلایل زیستمحیطی خلاصه نمیشود.
به گفته کارشناسان محیط زیست، حفر هزاران چاه به طور بیرویه و کارشناسی نشده در سراسر کشور، برداشت بیرویه آب از منابع زیرزمینی، سدسازیهای غیراصولی و ضد اکولوژیکی، ورود آلودگیهای جدید با مواد رادیواکتیو و انرژیهای اتمی به آبهای جاری یا ذخیره، تخریب جنگلها و این دست اقدامات دولت در چهل سال اخیر منجر به نابودی محیط زیست ایران و سوق دادن آن به بیابانی به نام ایران خواهد شد.