زیر آسمانی که سالها طعم باروت را چشیده، کودکان افغانستان با مرگی بیصدا دستوپنجه نرم میکنند؛ مرگی که از دل خاک، بیخبر و بیرحم سر برمیآورد.
این سرزمین زخمی، با هر انفجار مین، رؤیای معصومانه دیگری را به خاک میسپارد.
در گستره سرزمینی که از جنگهای پیدرپی به ستوه آمده، صدای انفجار مینها و مهمات بهجامانده، همچنان رنجی خاموش بر زندگی مردمانش سایه افکنده است.
از میان قربانیان این انفجارها، کودکان بیگناه بزرگترین بهای جنگی را میپردازند که هیچ نقشی در آن نداشته اند.
براساس گزارش تازه یونیسف، در سال گذشته میلادی حدود 500 کودک در افغانستان بر اثر انفجار مینها و مهمات منفجرنشده کشته یا زخمی شده اند.
آماری هولناکی که نشان میدهد هر روز، دستکم یک کودک قربانی این تراژدی خاموش میشود.
این کودکان که اغلب در حال بازی، رفتن به مدرسه، یا کمک به خانوادههایشان هستند، به سادگی در دام مرگبار میراث جنگ گرفتار میشوند.
یونیسف در گزارش اخیر خود از جامعه جهانی خواسته است تا برای کاهش این فاجعه و پاکسازی مناطق مینگذاریشده اقدامات فوری انجام دهد.
این نهاد هشدار داده است که اگر اقدامی مؤثر صورت نگیرد، آمار قربانیان در سالهای آینده نیز همچنان روندی صعودی خواهد داشت.
براساس گزارشها، بیش از 50 درصد قربانیان انفجار مینها در افغانستان را کودکان تشکیل میدهند. در سال 2023 این آمار 80 درصد بوده است.
کودکانی که با دنیای ساده و رؤیایی کودکانهشان در زمینهای مینگذاریشده قدم میگذارند، اغلب دچار نقص عضو یا آسیبهای جدی روانی میشوند؛ زخمی که نه فقط جسم، که روح و آینده آنان را نیز نابود میکند.
بخش بزرگی از مینهایی که جان کودکان را میگیرند، یادگار جنگهای بیست ساله طالبان علیه نیروهای خارجی و حکومت پیشین افغانستان است.
این گروه در طول این سالها از مینهای زمینی بهعنوان ابزاری برای تضعیف دشمنان خود استفاده کرد.
اما میراث مرگبار طالبان تنها به آنان ختم نمیشود.
مهمات منفجرنشدهای که در اثر حملات هوایی، عملیات زمینی، و درگیریهای مسلحانه باقی مانده اند، امروز هر گوشهای از افغانستان را به میدان مین تبدیل کرده اند.
هرچند سازمانهای بینالمللی و محلی، از جمله صلیب سرخ و سازمان ملل متحد، برنامههایی برای خنثیسازی مینها و آگاهیبخشی به مردم اجرا کرده اند، اما وسعت مناطق آلوده و محدودیت منابع مالی و فنی باعث شده تا این اقدامات ناکافی باشند.
از سوی دیگر، حکومت افغانستان، چه در دوران پیشین و چه اکنون تحت حاکمیت طالبان، نتوانسته یا نخواسته به این مسئله بهعنوان یک اولویت ملی رسیدگی کند.
اما آنچه این فاجعه را هولناکتر میکند، سکوت جهانیان است. جامعه جهانی که سالها در جنگ افغانستان درگیر بود، اکنون به سرنوشت قربانیان آن توجه چندانی نشان نمیدهد.
تا زمانی که این زخمهای خاموش درمان نشوند، صدای انفجار مینها و گریههای کودکان، همچنان نوایی تلخ در دل این سرزمین خواهد بود.