معاون سواد آموزی اداره کل آموزش و پرورش کهگیلویه و بویراحمد از وجود یک هزار و ۱۲۰ دانش آموز بازمانده از تحصیل در این استان خبر داد.
به گفته وی، فقر مالی و فرهنگی، بدسرپرستی، اشتغال به کار، ازدواج زود هنگام، بیماری صعب العلاج و عقب ماندگی ذهنی از جمله دلایل بازماندگان از تحصیل است.
گویا روند ترک و بازماندگی از تحصیل ، تمامی مناطق ایران را درگیرِ خود کرده و همه روزه ، اخبار گوناگون ، تاکید بر این نکته دارند که این پدیده با افزایش روبرو شده است.
ترک تحصیل دانش آموزان دلایل متعددی دارد ، که کسب درآمد ، افسردگی نوجوانان ، اختلال اضطراب اجتماعی ، اختلالات یادگیری ، محیط مدرسه و کادر آموزشی ، اختلافات در خانواده ، مشکلات مالی در خانواده ، اختلالات روحی دانش آموزان ، از جمله دلایل اصلی ترک تحصیل دانش آموزان محسوب می شوند.
از مواردی که باعث فراری شدن دانش آموز از مدرسه می شود، می توان به ضعف در سیستم نظام آموزشی و ناتوانی و کارایی آن اشاره کرد ، در برخی خانواده ها هنوز با پیشرفت علمی و تکنولوژی اجازه درس خواندن نمی دهند و درس خواندن را راهی برای رشد نمی بینند ، برخی از مدارس نیز شرایط سختی برای دانشآموزان ایجاد میکنند که باعث زده شدن آنها میشود.
در مناطق محروم کشور مانند سیستان و بلوچستان و کهگلویه و بویر احمد ، عدم دسترسی دانشآموزان ساکن روستاها به مدرسه، و همچنین کمبود فضای آموزشی برخی دانشآموزان را از تحصیل محروم میکند.
افزایش فقر، بیکاری و گرانی ازمهمترین دلایل افزایش شمار دانشآموزان بازمانده از تحصیل است وبسیاری از آنها برای کمک به تأمین هزینههای زندگی مجبور به ترک مدرسه و پایان دادن به ادامه تحصیل شدهاند.
ترک تحصیل زودهنگام یک اتفاق «زودرس» است که نوجوان را زودتر از موعد درگیر دنیای بزرگسالی میکند و استعدادهای انسان و جامعه را تلف و آثار سوئی بر جای میگذارد و در بُعد روانشناختی، «دانشآموزی که ناگزیر به ترک دوستان و مدرسه است، با یک احساس خشم و یا نفرت به جامعه خواهد می نگرد ، جامعهای که او و خانوادهاش را همراهی نکرده ، در یک بیعدالتی آشکار، فرصت شیرین محصل بودن را از او گرفته است.
کودکان کار و خیابان، کودکان آسیبدیده و کودکان ترک تحصیلکرده همگی با بازماندگی از تحصیل مرتبطند و عمدتاً به دلایل اقتصادی امکان ادامه تحصیل را ندارند.
گزارش «بررسی روند ترک تحصیل و بازماندگی از تحصیل درآموزش و پرورش» که از سوی مرکز پژوهشهای مجلس ایران تهیهشده، نشان میدهد: تعـداد ۹۱۱ هزارو ۲۷۲ کودک لازمالتعلیم در ســال تحصیلی ۱۴۰۱-۱۴۰۰ از تحصیل بازماندهاند و تعداد ۲۷۹ هزارو ۱۹ دانشآموز در ســال تحصیلی ۱۴۰۱-۱۴۰۰ ترک تحصیلکردهاند.
نتایج گزارش مرکز پژوهشها گویای آن است که مسئله بازماندگی از تحصیل همسـو با سیاستگذاریها و در جهت کاهش و درنهایت به صفر رســیدن نیســت، بلکه این نرخ در ســال تحصیلی ۱۴۰۱-۱۴۰۰ نسبت به ســال تحصیلی ۱۳۹۵-۱۳۹۴ به میزان ۱۷/۱۵ درصد افزایشیافته است. مطابق این آمار طی ۶ سال تعداد بازماندگان از تحصیل بیش از ۱۷ درصد افزایش پیداکردهاند.
بررسیها نشان میدهد که پنج استان سیستان و بلوچستان، خراسان رضوی، تهران، خوزستان و آذربایجان غربی دارای بیشترین فراوانی بازماندگان از تحصیل هستند همچنین استانهای سیستان و بلوچستان، خراسان رضوی، خوزستان، آذربایجان غربی و کرمان نیز به ترتیب دارای بیشترین آمار ترک تحصیل هستند.
فرج کمیجانی، دبیر کل مجمع فرهنگیان ایران گفته است : برخی از خانوادههایی که وضعیت معیشتی نامناسبی دارند به کار فرزندان خود برای ادامه زندگی نیاز دارند و به همین دلیل فرزندان خود را بهجای مدرسه به محل کار میفرستند.
علی اصغر سعیدی، جامعه شناس اقتصادی نیز دراین باره عنوان می کند: «فقر خانواده ها بر آموزش و بازماندگی از تحصیل و هم زمان آموزش بر فقر تاثیر دارد. به نظر می رسد خانواده ها بهترین راه برای کسب درآمد را استفاده از نیروی کار فرزندان خود می دانند.
ابراهیم سحرخیز، معاون پیشین وزارت آموزش وپرورش در تشریح علل ترک تحصیل دانش آموزان بخشی از قصور را متوجه تورم می داند ، موضوعی که می تواند باعث بی انگیزگی در دانش آموزان شود و پای کودکان را به آشفته بازار کار باز کند.
به نظر می رسد افت تحصیلی و هم چنین پدیده بازماندگی و ترک تحصیل علاوه بر آن که معضلی فراگیر است که باید ریشه های آن را فراتر از نظام آموزشی و در سطح کلان مورد بررسی قرار داد ، اما این حقیقت را نیر نباید نادیده گرفت که نظام آموزشی در ایران نیازمند تحول بوده و با بررسی کارشناسانه ، زمینه لازم را برای رسیدن به اهداف مناسب آموزشی و آماده کردن افراد برای زندگی و تأمین آینده فراهم نمود .