آیت الله العظمی شیرازی : در شب های قدر یعنی شب های نوزدهم و بیست و یکم و بیست و سوم، گاه سرنوشت انسان تقدیر، و در برخی موارد بالاتر از آن، قضاء و در پاره ای از موارد ابرام می شود
نشست علمی روزانه آیت الله العظمی سید صادق حسینی شیرازی ، روز شنبه بیستم شعبان سال ۱۴۴۵ برگزار شد، در این نشست هم چون جلسات پیشین ، ایشان به سوال های حاضران در جلسه ، پیرامون مسائل مختلف فقهی پاسخ دادند.
آیت الله العظمی شیرازی در رابطه تعیین سرنوشت انسانها در شب های قدر فرمودند : به جای آنکه گفته شود که سرنوشت انسانها در شب قدر به صورت حتمی معین می شود، بهتر آن است که کلمه ی «حتمی» برداشته شود و به جای آن سه کلمه قرار داده شود.
معظم له در بیان آن سه کلمه ی جایگزین فرمودند : در روایت آمده که در شب های قدر یعنی شب های نوزدهم و بیست و یکم و بیست و سوم، گاه سرنوشت انسان تقدیر می شود، و در برخی از موارد از تقدیر بالاتر، قضاء می شود و در پاره ای از موارد ابرام می شود.
ایشان در ادامه فرمودند : اگر حتمی به معنای ابرام باشد، قابل تغییر نیست، اما اگر تقدیر و قضاء باشد، با صدقه، دعا و کارهای خیر ممکن است که تغییر پیدا کند.
آیت الله العظمی شیرازی با اشاره به برخی از روایات که موجب تغییر در قضا و قدر می شود، فرمودند : در روایت آمده که : الصَّدَقَةَ تَدْفَعُ الْبَلَاءَ وَ قَد اُبرِمَ إبراما، صدقه بلا را دفع می کند حتی اگر مستحکم شده باشد، یعنی حتی بلایی که از سوی خدای متعال در نظر گرفته شده و مستحکم هم شده با صدقه دفع خواهد شد.
معظم له در ادامه فرمودند : در روایت دیگر آمده : الدُّعَاءُ يَرُدُّ الْقَضَاءَ بَعْدَ مَا أُبْرِمَ إِبْرَاماً، دعا قضای الهی را برمی گرداند و تغییر می دهد حتی اگر مستحکم شده باشد، یعنی با دعا هم می توان آنچه که به عنوان قضای الهی در سرنوشت انسان قرار گرفته را از خود دور کرد.
آیت الله العظمی شیرازی در رابطه با چگونگی تغییر در قضا و قدر الهی فرمودند : لذا در شبهای قدر سه مرحله برای انسان در نظر گرفته می شود، که بهتر آن است که جایگزین تعبیر «حتمی» شود، که گاه تقدیر شده و تقدیر به معنای اندازه گیری است، مثلا برای فردی تقدیر شده که ۱۰۰ سال عمر کند اما به دلیل قطع رحم، عمر او کمتر می شود، و گاه ممکن است با صله رحم ۱۰۰ سال عمر او حتی افزایش پیدا کند، که این به معنای تقدیر انسان یعنی مقدار و اندازه ای است که برای سرنوشت او معین شده است.
معظم له در رابطه با سایر موارد در سرنوشت انسانها فرمودند : گاهی اوقات در مرحله بالاتر، آنچه که خدای متعال برای انسان در نظر گرفته، قضاء است، که این قرار هم با دعا و صدقه قابل تغییر است، اما اگر ابرام باشد که به معنای حتمی بودن است، قابل تغییر نیست که در برخی از روایات آمده که حتی علم آن به انبیا و اولیا داده نشده است.
ایشان در ادامه فرمودند : معصومین علیهم السلام همه چیز را می دانند ، فقط در روایت ، یک جا استثنا شده ، آنجا که در آیه ۳۹ سوره رعد می فرماید : يَمْحُو اللَّهُ مَا يَشَاءُ وَيُثْبِتُ وَعِنْدَهُ أُمُّ الْكِتَابِ ، خدا هر چه را خواهد (از احکام یا حوادث عالم) محو و هر چه را خواهد اثبات میکند و اصل کتاب (آفرینش) نزد اوست ، لذا ممکن است که خدای عزوجل در برخی موارد ، که نام آن بداء گفته شده ، چیزی را تغییری بدهد ، و انجام آن را به زمان جلوتر یا عقب تر بیندازد.
آیت الله العظمی شیرازی با اشاره به کلامی از امیرالمومنین فرمودند : در روایتی امیرالمومنین فرموده اند : لَولا آيَةٌ في كِتابِ اللّه لَأَخبَرتُكُم بِما كانَ وبِما يَكونُ وما هُوَ كائِنٌ إلى يَومِ القِيامَةِ ، وهِيَ هذِهِ الآيَةُ : «يَمحُو اللّه ما يَشاءُ ويُثبِتُ وعِندَهُ اُمُّ الكِتابِ ، امیرالمومنین علیه السلام در اینجا می فرمایند که اگر این آیه در قرآن نبود : يَمْحُو اللَّهُ مَا يَشَاءُ وَيُثْبِتُ وَعِنْدَهُ أُمُّ الْكِتَابِ ، من همه چیز را برای شما می گفتم ، اما چون خدای متعال این خصوصیت را برای خود قرار داده ، و ممکن است برخی چیزها تغییر کند ، وَعِنْدَهُ أُمُّ الْكِتَابِ ، اصل کتاب (آفرینش) نزد اوست ، لذا در برخی دعاها از جمله دعای احتجاب ، بعضی از روایات آمده : استأثر الله بعلمه ، یعنی خدای متعال برخی چیزها را فقط و فقط برای خودش قرار داده است.
معظم له در ادامه فرمودند : ائمه علیهم السلام بر قضاها و تقدیرها آگاهی دارند اما گاه خدای متعال آنها را محو می نماید، لذا در روایت آمده که شب های سه گانه قدر در نوزدهم و بیست و یکم و بیست و سوم، در حقیقت، سه مرحله ی تقدیر و قضا و ابرام است، که مرحله ی ابرام قابل تغییر نیست.
ایشان در رابطه ملاک اعتبار و عمل به روایات فرمودند : همانگونه که اگر فردی را که نمی دانیم ثقه است، از معصوم علیه السلام خبری را نقل کرد، نمی توان آن را به معصوم نسبت داد، به همین صورت اگر فردی که ثقه است چیزی را از معصوم علیه السلام نقل کرد، اما مشهور اهل خبره و فقها که اهل تقوا و عدول نیز هستند، به این نقل ثقه از معصوم علیه السلام عمل نکردند، این هم اعتبار ندارد، یا این که شخصی که مجهول است از معصوم علیه السلام چیزی را نقل کرد ولی مشهور اهل خبره که عدول و اتقیا هم هستند، به آن عمل کردند، در چنین شرایطی می توان آن را به معصوم علیه السلام نسبت داد، که نام این مساله را جبر و کسر گذاشته اند، که گاهی جبر و کسر در سند است و گاهی جبر و کسر در دلالت است، و در فقه صدها مورد در این زمینه وجود دارد.
آیت الله العظمی شیرازی با اشاره به آیه ۳۹ سوره ص : هَٰذَا عَطَاؤُنَا فَامْنُنْ أَوْ أَمْسِكْ بِغَيْرِ حِسَابٍ، این (نعمت سلطنت و قدرت) عطای ماست، اینک بیحساب به هر که خواهی عطا کن و از هر که خواهی منع فرما، فرمودند : خدای عزوجل تا حدی به ائمه علیهم السلام اجازه داده است که احکام الهی را تغییر دهند، و در تفسیر این آیه شریفه چند روایت وجود دارد، اما این اجازه محدود بوده و مطلق نیست.
معظم له با اشاره به اینکه نسخ حقیقی در احکام وجود ندارد، فرمودند : در کتابهای معالم و قوانین، ذکر شده که نسخ حقیقی در احکام وجود ندارد و آنچه که وجود دارد در تکوینیات می باشد، لذا در احکام نسخ وجود ندارد، که در تفسیر برخی از آیات مربوطه هم آمده که در برخی موارد از ابتدا محدود بوده است و در این صورت به آن، نسخ گفته نمی شود، در حالی که نسخ آن است که حکم مطلقی صادر شود و سپس آن حکم، تغییر پیدا کند، اما اگر حکم بر اساس قرائن، زمان خاصی بوده و یا دارای خصوصیتی بوده و بعد از زمانی به شکل دیگری در آمده، دیگر به آن نسخ گفته نمی شود، که این مساله همانند بداء و ابداع است.
ایشان در رابطه با مفهوم تقلید فرمودند : تقلید یعنی رجوع جاهل به عالم ، در مسائلی که از آن اطلاع ندارد ، و همان گونه که انسان در زمانی که مریض است ، یا مریض دارد ، به پزشک مراجعه می کند ، و این که باید به کجا و کدام پزشک ، مراجعه کند ، همین مساله نیز در باب تقلید از مجتهد ، در عمل به مسائل شرعی صدق می کند ، که به آن ها اشاره شده است.
آیت الله العظمی شیرازی در رابطه با لزوم تقلید از اعلم فرمودند : برخی از فقها ، تقلید اعلم را لازم می دانند ، اما برخی از فقها مانند صاحب جواهر ، تقلید اعلم را لازم نمی دانند ، و رجوع به هر فقیه جامع الشرایطی را کافی می دانند.
معظم له در رابطه با مفهوم احتیاط واجب فرمودند : این بحث در کتب علمی آمده ، و به روشنی بیان شده که گاهی از اوقات ، مساله ای برای فقیه ، روشن نشده ، لذا نسبت به آن احتیاط می کند ، و فتوا نمی دهد و از تعبیر احتیاط واجب ، استفاده می نماید ، در اینجا می توان به فتوای فقیه دیگری رجوع کرد.
ایشان در ادامه فرمودند : گاهی اوقات برای فقیه ، مساله در حد فتوا ، روشن است ، فقط به این دلیل که مشهور چنین نظری نداده اند ، یا به دلیل برخی از جهات دیگر ، از باب ورع ، و احتیاط در فتوا ، فتوا نمی دهد ، و از تعبیر احتیاط ، استفاده می کند ، در اینجا نظر فقیه ، در حکم فتواست ، و در این احتیاط ، نمی توان به فقیه دیگری رجوع کرد ، و این مساله در کتب علمی هم آمده است.
آیت الله العظمی شیرازی در رابطه با عمل به مستحبات در باب تقلید فرمودند : در رابطه با مستحبات ، مشکلی وجود ندارد ، چرا که عمل به آنها الزامی و واجب نیست ، لذا می تواند انجام بدهد یا انجام ندهد ، مگر در مواردی که قاعده تسامح را قبول را ندارند و مساله ای را مستحب نمی دانند ، اما مشهور ، قاعده ی تسامح را قبول دارند.
معظم له در رابطه با چگونگی عمل به احتیاط در احکام شرعی فرمودند : برخی از فقها از جمله مرحوم صاحب عروة الوثقی به این نکته اشاره کرده اند که برای افراد عامی و ناآشنا به مسائل فقهی ، تشخیص احتیاط ، مشکل است ، و چون مسائل فقهی را نمی دانند ، لذا واجب است که چنین افرادی تقلید کنند.
ایشان در ادامه ، دلیل این نظر فقهی را از سوی فقهای مذکور چنین عنوان فرمودند : از آنجا که تشخیص احتیاط ، مشکل است ، و چون این افراد ، وجه احتیاط در مسائل را نمی توانند تشخیص دهند ، لذا چنین اشخاصی مخیر بین عمل به احتیاط و تقلید نیستند ، و مخیر شدن در این خصوص ، مربوط به کسانی است که بدانند وجه احتیاط چیست.
آیت الله العظمی شیرازی با اشاره به این که در برخی مسائل ، تشخیص احتیاط برای همه روشن است ، فرمودند : اگر در مساله ای ، فرد عامی و ناآشنا به مسائل فقهی هم می توانست تشخیص دهد که احتیاط در آن مساله ، به چه صورت است ، مثلا می دانست که احتیاط در گفتن تسبیحات اربعه در رکعت سوم و چهارم ، بین یک بار یا سه بار گفتن آن ، به چه نحوی است ، در اینجا چون مشخص است که احتیاط ، سه مرتبه خواندن تسبیحات اربعه است ، می تواند در این گونه موارد ، به احتیاط عمل کند.
معظم له در ادامه تاکید فرمودند : احتیاط در برخی از احکام فقهی ، روشن است ، اما در برخی از موارد ، روشن نیست ، لذا برخی از فقها در این رابطه نظر داده اند از آنجا که افراد عامی و ناآشنا به احکام فقهی ، غالبا و نه دائما ، نمی توانند وجه احتیاط را تشخیص دهند ، واجب است تقلید کنند.
ایشان با ذکر مثالی ، دلیل این نظریه فقهای مذکور را چنین بیان فرمودند : وقتی انسان مجتهد نیست ، و مساله را نمی داند ، و از روی استنباط نمی تواند آن را به دست آورد ، و وجه احتیاط را هم نمی داند ، لذا منحصر در این می شود که تقلید کند ، همانند مریضی که برای معالجه بیماری اش ، راه او منحصر به مراجعه به پزشک می شود ، چون این فرد ، خودش مجتهد در طب و پزشکی نیست ، تا خودش بتواند برداشت کند که برای معالجه بیماری اش ، چه کاری باید انجام دهد ، و و جه احتیاط را هم نمی داند ، لذا منحصر در این راه می شود که از یک پزشک تقلید کند ، و نزد او برود ، و وقتی آن پزشک برای او تجویز کرد که روزی دو یا سه قرص مصرف کند ، به دستور او عمل می کند ، بدون آنکه بداند وجه آن چیست ، یعنی رجوع جاهل به عالم صورت گرفته است.
آیت الله العظمی شیرازی در رابطه با یکی از دلایل لزوم تقلید از فقیه جامع الشرایط فرمودند : اگر کسی اهل تخصص و اجتهاد نیست ، لازم است از فقیه عادل جامع الشرایط تقلید کند ، مسائل شرعی را از او سوال کند تا دچار افراط و تفریط نشود.
معظم له در ادامه فرمودند : احتیاط در برخی از احکام فقهی ، روشن است ، اما در برخی از موارد ، روشن نیست ، لذا برخی از فقها در این رابطه نظر داده اند از آنجا که افراد عامی و ناآشنا به احکام فقهی ، غالبا و نه دائما ، نمی توانند وجه احتیاط را تشخیص دهند ، واجب است تقلید کنند.
ایشان با ذکر مثالی ، دلیل این نظریه فقهای مذکور را چنین بیان فرمودند : وقتی انسان مجتهد نیست ، و مساله را نمی داند ، و از روی استنباط نمی تواند آن را به دست آورد ، و وجه احتیاط را هم نمی داند ، لذا منحصر در این می شود که تقلید کند ، همانند مریضی که برای معالجه بیماری اش ، راه او منحصر به مراجعه به پزشک می شود ، چون این فرد ، خودش مجتهد در طب و پزشکی نیست ، تا خودش بتواند برداشت کند که برای معالجه بیماری اش ، چه کاری باید انجام دهد ، و و جه احتیاط را هم نمی داند ، لذا منحصر در این راه می شود که از یک پزشک تقلید کند ، و نزد او برود ، و وقتی آن پزشک برای او تجویز کرد که روزی دو یا سه قرض مصرف کند ، به دستور او عمل می کند ، بدون آنکه بداند وجه آن چیست ، یعنی رجوع جاهل به عالم صورت گرفته است.
آیت الله العظمی شیرازی در رابطه با برخی احکام خاص در خصوص شیر دادن فرمودند : مشهور بین فقها از ابتدا تاکنون این است که به دلیل روایت خاص، اگر مادر دختر به بچه دختر شیر دهد، و یا مادر پسر به بچه پسر شیر دهد، مادر آن بچه به شوهرش حرام می شود، و مشهور فقها به آن عمل کرده اند و مخالف این نظر هم میان فقها بسیار نادر است، و شاید در بیش از هزار سال حتی یک یا دو مورد نیز وجود نداشته باشد.
ایشان در ادامه فرمودند : در حدیث شریفی نقل شده که حضرت حجت عجل الله تعالی فرجه الشریف در مرتبه و فضیلت از آباء خود که هشت امام قبل از ایشان بوده اند، برتر می باشند که منظور امامان پس از حضرت سیدالشهداء می باشد.
سایر موارد فقهی مطرح شده در این نشست علمی توسط آیت الله العظمی شیرازی به این شرح بود : برخی از دعاها که علامه مجلسی در بحارالانوار شرح داده، حکم روزه برای فردی که مضطر به خوردن و آشامیدن است، احکام مربوط به محارم رضاعی، حکم سب اعداء اهل بیت و غیرمومنان، دلیل تغییر قبله از بیت المقدس به سمت کعبه، شرح آیه ۲۳ سوره زخرف، حکم انواع فدیه، انواع خیارات در معامله و حدود آن، و کلماتی مانند اختلاف و ظن که در لغت چند معنا دارند، از دیگر مواردی بود که در این نشست علمی توسط آیت الله العظمی شیرازی به آن ها اشاره و یا پاسخ داده شد.
لازم به ذکر است که سلسله نشستهای علمی آیت الله العظمی سید صادق حسینی شیرازی به صورت روزانه در بیت معظم له در شهر مقدس قم خیابان چهارمردان کوچه ۶ راس ساعت ۱۰:۴۵ به وقت محلی برگزار میشود و شما میتوانید به صورت مستقیم از شبکه امام حسین علیه السلام ماهواره یاهست فرکانس ۱۲۰۷۳ بیننده این نشست علمی باشید.