جدیدترین تعریف سواد که توسط یونسکو به صورت رسمی اعلام شده
در عصری که تکنولوژی در حوزه اطلاعات و ارتباطات، لحظه به لحظه در حال تغییر و پیشرفت است، کماکان برخی از ما انسانها ، گرفتار قالبهای ناکارآمد ذهنی خود هستیم و به همین دلیل گاه احساس درماندگی و ناکارآمدی میکنیم.
در مسیر پیشرفت و آگاهی ، گاهی لازم است نسبت به افزایش دانستههای خود اهتمام نماییم ، و نسبت به کارآمدی آنچه که تاکنون آموخته ایم و به آن ها باور داریم، کنکاش و بررسی بیشتری داشته باشیم.
در بیست سال قبل گوشی که موبایل و رایانه ای جزو جدیدترین و محبوبترین تکنولوژی روز دنیا محسوب میشدند، امروزه دیگر پاسخگوی نیازهای ما نیستند و حتی از رده خارج شدهاند؟ به همین نحو لازم است که اندیشه ها و دانسته ها و تفکرات و باورهای قدیمی خود را نیز متناسب با دنیای امروز ، متفاوت نموده و نسبت به ارتقای آن تلاش کنیم.
سواد که در گذشته به خواندن و نوشتن محدود می شد،امروزه معنای بسیار گستردهای پیدا کرده است ، و هر کس به مناسب حال خود، تعریفی از آن ارائه می نماید.
جالب اینجاست که همگام با تغییرات لحظه به لحظه دنیای مدرن، یونسکو هم تعریف سواد را به گونه ای تغییر داد تا انسانها از قافله پرشتاب تغییرات لحظهایِ دنیا، جا نمانند و بتوانند خودشان را با این نوآوریها همسو کنند.
شاید برایتان جالب باشد که بدانید مفهوم سواد در قرن گذشته، تغییرات بسیاری کرده است و این چهارمین تعریف سواد است که توسط یونسکو بهصورت رسمی اعلام میشود. بهطور خلاصه و طبق این تعریف، باسواد کسی است که بتواند از خواندهها و دانستههای خود تغییری در زندگی خود ایجاد کند.
با تعریف جدیدی که یونسکو ارائه داده باسوادی توانایی «تغییر» است و باسواد کسی است که بتواند با آموختههایش، تغییری در زندگی خود ایجاد کند.
در ادامه و بعد از مروری کوتاه بر تعاریف سواد از ابتدا تا امروز، نکاتی درباره ایجاد تغییر در زندگی بر اساس دانستهها و راهکارهای دستیابی به این مهم، مطرح خواهیم کرد.
اولین تعریف
توانایی خواندن و نوشتن، اولین تعریفی که از سواد در اوایل قرن بیستم ارائه شد، صرفاً به توانایی خواندن و نوشتن زبان مادری معطوف بود. طبق این تعریف، فردی باسواد محسوب میشد که توانایی خواندن و نوشتن زبان مادری خود را داشته باشد.
دومین تعریف
اضافه شدن یادگرفتن رایانه و یک زبان خارجی
در اواخر قرن بیستم، سازمان ملل تعریف دومی از سواد را ارائه کرد. در این تعریف جدید، علاوه بر توانایی خواندن و نوشتن زبان مادری، توانایی استفاده از رایانه و یاد داشتن یک زبان خارجی هم اضافه شد. بدین ترتیب به افرادی که توان خواندن و نوشتن، استفاده از رایانه و صحبت و درک مطلب به یک زبان خارجی را داشتند، باسواد گفته شد.
قاعدتاً طبق این تعریف بسیاری از دانشجویان و دانشآموختگان دانشگاهی کشور ما بیسواد محسوب میشوند چون دانش زبان خارجی بیشتر افراد کم است.
سومین تعریف
اضافه شدن ۱۲ نوع سواد:
سازمان ملل در دهه دوم قرن ۲۱، بازهم در مفهوم سواد تغییر ایجاد کرد.
در این تعریف سوم کلاً ماهیت سواد تغییر یافت.
مهارتهایی اعلام شد که داشتن این تواناییها و مهارتها مصداق باسواد بودن قرار گرفت.
بدین ترتیب شخصی که در یک رشته دانشگاهی موفق به دریافت مدرک دکترا میشود، حدود ۵ درصد باسواد است.
این سوادهای دوازده گانه عبارتند از:
سواد عاطفی: توانایی برقرای ارتباط عاطفی با خانواده و دوستان.
سواد ارتباطی: توانایی برقراری ارتباط مناسب با دیگران و دانستن آداب اجتماعی.
سواد مالی: توانایی مدیریت مالی خانواده، روشهای پسانداز و توازن دخل و خرج.
سواد رسانهای: قدرت تشخیص رسانه معتبر از غیرمعتبر.
سواد تربیتی: توانایی تربیت فرزندان.
سواد رایانهای: داشتن مهارتهای استفاده از رایانه.
سواد سلامتی: دانستن اطلاعات مهم درباره تغذیه سالم و کنترل بیماریها.
سواد نژادی و قومی: شناخت نژادها و قومیتها به منظوراحترام به آنها و تبعیض نگذاشتن.
سواد بوم شناختی: دانش حفاظت از محیط زیست.
سواد تحلیلی: توانایی شناخت، ارزیابی و تحلیل نظریههای مختلف و ارائه استدلالهای منطقی بدون تعصب و پیش فرض.
سواد انرژی: توانایی مدیریت مصرف انرژی و سوخت.
سواد علمی: توانایی حل مسئله با استفاده از راهکارهای علمی و عقلانی مناسب، علاوه بر سواد دانشگاهی.
از آنجاکه باسواد بودن به یادگیری این مهارتها وابسته شد، قاعدتاً سیستم آموزشی کشورها هم باید متناسب با این مهارتها تغییر رویه میداد که متأسفانه فعلاً سیستم آموزشی کشور ما، هنوز هیچ تغییری درزمینه آموزش مهارتهای ذکر شده نکرده است.
چهارمین و جدیدترین تعریف سواد: علم با عمل معنا میشود
به تازگی یونسکو تعریف جدیدی از سواد ارائه داده است. در این تعریف جدید، توانایی ایجاد تغییر با کمک دانستهها، ملاک با سوادی قرار گرفته است. یعنی فردی که بتواند با استفاده از دانش و آموختههایش، تغییری در زندگی خود ایجاد کند، با سواد محسوب میشود.
در واقع، این تعریف مکمل تعریف قبلی است؛ چراکه، صرفا دانستن یک موضوع به معنای عمل به آن نیست. چنانچه مهارتها و دانش آموخته شده باعث ایجاد تغییر معنادار در زندگی شود، میتوان گفت این فرد، انسانی با سواد است.
بااینحال و بهتازگی «یونسکو» یک بار دیگر در تعریف سواد تغییر ایجاد کرد. در این تعریف جدید، توانایی ایجاد تغییر، ملاک باسوادی قرارگرفته است یعنی شخصی باسواد تلقی میشود که بتواند با استفاده از خواندهها و آموختههای خود، تغییری در زندگی خود ایجاد کند. درواقع این تعریف مکمل تعریف قبلی است زیرا صرفاً دانستن یک موضوع به معنای عمل به آن نیست. درصورتیکه مهارتها و دانشآموخته شده باعث ایجاد تغییر معنادار در زندگی شود، آنگاه میتوان گفت این فرد انسانی باسواد است.
چرا سوادمان باعث تغییر در زندگیمان نمیشود؟
جالب است بدانید که یادگیری در متون روانشناسی، بهصورت ایجاد تغییر پایدار در رفتار تعریف میشود. پس ایجاد تغییر در رفتار، مهمترین مؤلفه باسواد بودن است.