نامه یک معلّم و پاسخ آیت الله العظمی صافی گلپایگانی مدظله العالی
در آستانه شروع سال تحصیلی جدید، یک معلم دلسوز برای شروع به کار خود نامهای خدمت آیت الله صافی گلپایگانی نوشتند، که معظم له به نامه وی پاسخ دادند.
در آستانه شروع سال تحصیلی جدید، یک معلم دلسوز برای شروع به کار خود نامهای خدمت آیت الله صافی گلپایگانی نوشتند، که معظم له به نامه وی پاسخ دادند.
متن اين نامه و پاسخ معظم له بدین شرح است :
بسمه تعالی
محضر مبارك مرجع عاليقدر شيعه حضرت آيت الله العظمي صافي گلپايگاني (دام ظله)
با عرض سلام و ادب؛
خواهشمند است در اوّلين سال تدريس اينجانب و اشتغال به شغل معلّمي كه شغل انبياي الهي است، با رهنمودهاي ارزنده خود، اين جانب را دلگرم سازيد. ايّام عزّت مستدام
بسم الله الرحمن الرحيم
با سلام و تقدير از حسن نيّت و توجّهي كه به قداست شغل خود، در آغاز شروع به آن داريد، از خداوند متعال مسألت مينمايم كه ابواب توفيق را بر روي شما مفتوح و در زير سايه حضرت بقية الله ارواح العالمین له الفداء، موفّق و از ياران و خدمتگزاران حضرتش باشيد.
شغل شريف معلّمي از مشاغلي است كه عقل و شرع بر احترام آن اتفاق دارند و علوّ منزلت و رتبه معلّم در بين تمام ملل و امم همواره مورد تصديق و تأييد بوده و هست.
خداوند متعال طبق فرموده خود، در قرآن مجيد، معلم كلّ انسانها و معلم آدم ابوالبشر و معلم حضرت رسول خاتم صلي الله عليه و آله و سلّم، است و تمام ممكنات، زير پوشش تعليم و تربيت تكويني، تشريعي و فطري او قرار دارند.
انبياي عظام يكي از بزرگترين وظايفشان، تعليم و تربيت است و حضرت رسول اكرم صلي الله عليه و آله و سلّم، طبق فرموده خودشان، «اِنَّما بُعِثْتُ مُعَلِّماً»، معلّم كتاب و حكمت بود.
اميرالمؤمنين و ساير ائمه اطهار سلام الله عليهم، مظاهر صفت تعليم و تربيت جامعه الهيّه هستند. مدرسه تعليم و بيان علوم و معارف و احكام آن بزرگواران، از همان صدر اسلام گشايش يافت و تا به امروز، يگانه مدرسه جهاني است كه هزاران معلم در آن پرورش يافته و در اطراف و اكناف جهان، شهر و روستا، مساجد و حسينيهها، منازل و مدارس، شغل مقدّس آموزگاري دارند.
حضرت سيدالشهدا عليه و علي اولاده و علي اصحابه الكرام افضل التحية و السلام، كه در ايّام دو ماه محرّم و صفر، در سراسر عالم اسلامي، بخصوص كشور عزيزمان، مجالس سوگواري و عزاداري آن حضرت منعقد است و همه مدارس تعليم و تربيت از بركت وجود ذي جودش ميباشد، در مسجد مدينه، عاليترين حلقه درس را داشت كه خود آن بزرگوار، مدرّس و معلّم آن بود و صحابه و تابعين در آن افتخار شاگردي و كسب علم را داشتند.
بديهي است در اينجا احتياج به تذكر نيست كه مقصود از تعليم و معلّم، تعليم علوم مشروعه و معلّم كمالات مفيده است.
معلّم قرآن، معلّم احكام، معلّم اخلاق، معلّم اعتقادات و اصول دين، معلّم خطّ و نگارش، معلّم تاريخ و سرگذشت عبرت انگيز گذشتگان، معلّم علوم ادب، معلّم علوم پزشكي، معلّم فيزيك، شيمي، رياضيات، هيأت و نجوم، معلّم انواع صنايع، معدن شناسي، زمين شناسي، گياه شناسي و … همه فضيلت دارند، و تعليم همه را ميتوان به عنوان خدمت به جامعه و عزت و شوكت اسلام و مسلمين و رفع نياز از بيگانگان، براي كسب ثواب و رضاي خداوند متعال انجام داد.
در صورتي كه معلّم با اين شعور و ادراك عالي و هدف مقدس، علومِ مذكوره را تعليم دهد، هيچ يك از متاعهاي دنيوي را نميتوان باارزش كار او برابر شمرد.
هر چه خلوص نيّت معلّم، در اين راه بيشتر و اهتمام او در تربيت افراد مفيدتر و كاملتر باشد، ارزش معنوي كار او بيشتر ميشود.
در مدرسه تعليم حضرت امام جعفر صادق سلام الله عليه، كه هزاران شاگرد، از علما، محدّثان، مفسّران و متخصّصان در علوم متنوع تربيت شدهاند، فردي مانند جابربن حيان بوده است كه او را پدر علم شيمي لقب دادهاند و صدها كتاب در رشتههاي مختلف تأليف كرده است.
در جامعه اسلامي، وقتي سخن از تعليم و معلّم و شأن و مقام معلّم به ميان ميآيد، تعليم و تعلّم در رشتههاي مذكور است، هر چند تعليم علوم اسلامي و علوم قرآن و شرعيّات را موقعيّتي خاص است، امّا چون همه اين علوم براي كمال دين و آخرت و نظام معاش و معاد و نفي فقر و جهل لازم است، و از طرفي معلّم در همه اين رشتهها ميتواند در ضمن تدريس، هر چند با طرح مثالهاي مناسب، دانش آموزان را با اسلام و معارف و مكتب حق اهل بيت عليهم السلام، آشنا سازد. شغل معلم فرصت بسيار خوبي براي او است كه دانشآموزان را به راه راست اسلام هدايت نمايد، و بالعكس، چنانچه خداي ناكرده، معلّم، متعهّد نباشد و سلامتي اخلاقي و عقيدتي نداشته باشد، در هر رشتهاي كه تدريس كند، ممكن است بر افكار و عقايد و اخلاق دانشآموز، اثر سوء بگذارد.
در اين ميان هم، رشتههايي از آداب و فنون فساد انگيز ميباشد كه آموزش و تعليم آنها جايز نيست و حساب معلمان حقيقي، كه با انبيا و ائمه عليهم السلام، همكاري دارند و از مكتب آنها الهام ميگيرند، از كساني كه به آموزش اين فنون مبتذل و حرام عمر خود و ديگران را ضايع مينمايند، جداست.
اميد آن كه مؤسسات تعليم و تربيت ما، در مسير احكام نوراني و هدايت تعاليم قرآني، جامعه را به رشد و ترقي برسانند و معلّمان عزيز، وظيفه بزرگي را كه به عهده گرفتهاند، به خوبي ايفا نموده، سرافراز و سربلند، در زمره پاسداران ارزشهاي اسلامي و منتقل كنندگان معارف دين و حقايق، به نسلهاي بعد، محسوب گردند.
عرض نصيحت من، به معلّمين بزرگوار و محترم، بخصوص عزيزاني كه آغاز افتخار آنها، به كسب عنوان معلّمي است، اين است كه اهتمام داشته باشند تا كار خود را براي خدا و در راه خدا قرار دهند و با دانشآموزاني كه در كلاس آنها هستند، با كمال مهر و محبت و فروتني رفتار كنند؛ مسؤولانه در كلاس حاضر شده و از امانتهايي كه به آنها سپرده شده و ميشود، خوب نگهداري كنند كه عمر و وقت آنها، كه نه فقط به خودشان، بلكه به كلّ جامعه مربوط است، تلف نشود.
بدانند كه اخلاق، آداب، روش و گفتار و كردار معلّم، حتي ظاهر لباس و سر و صورت او، بر دانشآموز تأثير ميگذارد و بعد از خانه و محيط منزل، يا مهمتر از خانه، محيط انسانساز، محيط مدرسه و كلاس درس و اخلاق معلّم است.«وَالْبَلَدُ الطَّيِبُ يَخْرُجُ نَباتُهُ بِاِذْنِ رَبِّهِ وَالَّذي خَبُثَ لايَخْرُجُ اِلاّ نَكِدا».
با توجه به اين مسؤوليّتها، كلاس درس، كلاس عبادت خدا و درسِ معلّم، عبادت و سرتاسرِ شغل او، عبادت است. گوارا باد بر شما و بر افرادي كه چنين افتخاري را كسب كردهاند!«يا لَيْتَنا كُنّا مَعَكُمْ فَنَفُوزَ فَوْزاً عَظيماً».
لطف الله صافی