مرجعیت شیعه
حضرت آیت الله العظمی شیرازی مدظله العالی: وحدت واقعی مسلمانان، تنها با پذیرفتن کتاب خدا و اهل بیت علیهم السلام در آنِ واحد، محقق می شود
مرجع عالیقدر آیت الله العظمی حاج سید صادق حسینی شیرازی مدظله العالی جلسه ی درس خود را به بیان گوشه هایی از زندگی سراسر خیر و برکت و رحمت آن بزرگوار اختصاص دادند.
روز دوشنبه شانزدهم ربیع الأول 1434ق مصادف با (9/11/1391) و در آستانه ی خجسته زادروز رسول گرامی اسلام حضرت محمد مصطفی صلی الله علیه وآله و نواده ی بزرگوارشان، رئیس مذهب حق: یعنی مذهب اهل بیت علیهم السلام معروف به مذهب شیعه، حضرت امام صادق علیه السلام، مرجع عالیقدر آیت الله العظمی حاج سید صادق حسینی شیرازی مدظله العالی جلسه ی درس خود را به بیان گوشه هایی از زندگی سراسر خیر و برکت و رحمت آن بزرگوار اختصاص دادند.
ایشان در ابتدا این مناسبت شکوهمند و الهی را به علما، فضلا و تمام مردم با ایمان و مظلومان جهان تبریک گفتند و برای تعجیل در فرج امام زمان عجّل الله تعالی فرجه الشریف و برطرف شدن گرفتاری هایی که گریبان گیر مسلمانان جهان، به ویژه مؤمنان شده است دعا کردند.
آن گاه معظم له بیاناتی را در شأن و مرتبت حضرت خاتم الانبیاء صلی الله علیه وآله و سیره پاک آن حضرت ایراد نمودند که مشروح آن بدین قرار است:
همان گونه که اهل بیت علیهم السلام، یعنی امیرمؤمنان، حضرت زهرا و دیگر امامان معصوم علیهم السلام از تاریخ و سیره پیامبر خدا صلی الله علیه وآله بازگفته اند، رسول خدا صلی الله علیه و آله تاریخی بی مانند دارند که تمام زوایای زندگی ایشان را دربر می گیرد و به یک سخن، ایشان قله نشین تمام خوبی ها و والایی ها هستند. البته قرآن کریم، امیرمؤمنان علی علیه السلام را نفس و خودِ پیامبر خوانده است، اما آن حضرت در مقام مقایسه ی خود با رسول خدا صلی الله علیه وآله می فرمایند: «أنا عبد من عبید محمد؛ من بنده ای از بندگان محمد هستم».
مرجع عالیقدر در ادامه فرمودند: پیامبر خدا صلی الله علیه وآله موفق ترین فرد در تمام تاریخ هستند و پس از ایشان امیرمؤمنان حضرت علی علیه السلام به جهت پیروی شان از آن حضرت، موفق ترین فرد تاریخ بشمار می روند. البته تاریخی که نسبت داده شده به رسول خدا از طرف برخی از اصحاب آن حضرت که قرآن کریم منافقشان خوانده و سوره کاملی را در نکوهش شان نازل کرده است سراسر تناقض، دروغ و با توصیف قرآن از ایشان در تضاد است و با آن مغایرت دارد. از دیگر سو می بینیم که غیر مسلمانان، یعنی کفار و ملحدان که هیچ کتاب آسمانی را معتقد نیستند صدها و هزاران مورد به عظمت رسول خدا صلی الله علیه وآله اقرار کرده اند که اگر گردآوری شود یک دائرة المعارف بزرگ می شود.
آن گاه معظم له فرمودند: یک جمله از فرمایشات قرآن کریم و یک فراز از سخنان امیرمؤمنان علیه السلام درباره ی پیامبر خدا صلی الله علیه وآله نقل می کنم تا کمی از عظمت حضرت روشن گردد. خدای متعال درباره ی ایشان می فرماید: «فَبِمَا رَحْمَةٍ مِّنَ اللّهِ لِنتَ لَهُمْ؛ به جهت رحمت خدا، در برابر آنان نرم خو شدی»(آل عمران/159).
امیرمؤمنان علیه السلام نیز درباره ی پیامبر خدا صلی الله علیه وآله فرمودند: «فتأسّی متأسٍ بنبیه؛ پس هر پیروی کننده باید به رسول خدا اقتدا و پیروی نماید».
ایشان در بخش دیگری از سخنان خود، درباره ی شیوه ی حکومت داری رسول خدا صلی الله علیه وآله فرمودند: مهم ترین مسأله در دنیا امر حکومت و حکومت داری است. رسول خدا صلی الله علیه وآله در سخت ترین شرایط و با وجود تمام کارشکنی ها و دشمنی ها حکومت کردند، اما دشمنان سرسخت ایشان نتوانستند هیچ ایراد و نقطه ضعفی از شیوه ی حکومت داری آن حضرت بگیرند.
البته درباره ی ایشان از طرف بعضی که خود را به اسلام منتسب نموده دروغ پردازی شده، درست همان گونه که بر خدای سبحان دروغ بسته و خدا را جسم خواندند و برایش کرسی چوبی ـ که از آن صدای ساییده شدن چوب شنیده می شود ـ قائل شدند. لذا حضرت ختمی مرتبت فرمودند: «کثرت علیَّ الکذابة، وستکثر من بعدی؛ گفته های دروغ نسبت به من فراوان شده و پس از من نیز زیاد خواهد شد» و البته چنین هم شد، اما هرچه بود و هست این است که تاریخ واقعی پیامبر صلی الله علیه وآله سراسر حکمت، رحمت و اداره انسانی و آسمانی است.
حضرت آیت الله العظمی شیرازی مدظله العالی در ادامه در تشریح حکومت و حکومت داری فرمودند: حکومت ها غالباً دچار طغیان و حاکمان به طاغوت بدل می شوند، چنان که حضرت زینب سلام الله علیها در خطاب خود به یزید این مطلب را گوشزد فرمودند، چراکه حاکمان با در اختیار داشتن قدرت، پول و سلطه گری بر مردم دچار طغیان می گردند.
در مقابل حضرت رسول خدا صلی الله علیه وآله که از مقام عصمت برخوردار بودند و اعتقاد ما نیز بر این امر استوار و یک واقعیت است، ایشان سر سوزنی از مرز عدالت و رحمت تجاوز نکردند، لذا در هیچ منبع تاریخی ثبت نشده است که از آن حضرت ـ العیاذ بالله ـ اندک طغیانی سرزده باشد. از این رو خدای متعال خطاب به حضرتش فرمود: «فَبِمَا رَحْمَةٍ مِّنَ اللّهِ لِنتَ لَهُمْ وَلَوْ کُنتَ فَظًّا غَلِیظَ الْقَلْبِ لاَنفَضُّواْ مِنْ حَوْلِکَ؛ به جهت رحمت خدا، در برابر آنان نرم خو شدی و اگر خشن و سخت دل بودی هر آینه مردم از گرد تو پراکنده می شدند»(آل عمران/159).
معظم له افزودند: این نرم خو بودن رسول خدا صلی الله علیه وآله در حکومت داری از معجزه های بزرگ ایشان است که آن حضرت را شایستگی الگو بودن بخشید، آن جا که قرآن کریم در این معنا می فرماید: «لَقَدْ کَانَ لَکُمْ فِی رَسُولِ اللَّهِ أُسْوَةٌ حَسَنَةٌ؛ به طور قطع از برای شما در رسول خدا سرمشقی نیکوست»(احزاب/21).
افرادی که خواهان حکومت هستند حتی از نوع غیر اسلامی، بلکه حکومت کفر، برای پایداری و ماندگاری خود باید از رسول خدا صلی الله علیه وآله الگو بگیرند.
تاریخ قصه های فراوانی از رسول خدا صلی الله علیه وآله دارد که کم و بیش شنیده اید و شنیده اند، لذا یکی دو مورد آن را بیان می کنم، آن گاه میان حکومت آن حضرت و حکومت های اسلامی و غیر اسلامی دیگران مقایسه ای شود تا دلیل ماندگاری خاطره ی خوش حکومت آن حضرت روشن شود و دریابید که علت ماندگاری حکومت رسول خدا صلی الله علیه وآله با آن شرایط تا به امروز چیست؟ در حالی که حکومت های امروزی با وضعیت فجیعی و مظالم فراوانی به سقوط کشیده می شوند.
ایشان در ادامه فرمودند: بله این امر به حکومت های امروز اختصاص ندارد، بلکه تاریخ بنی امیه، بنی عثمان و بنی عباس که به نام اسلام حکومت کردند و دیگرانی که حکومت غیر اسلامی داشتند نیز گرفتار طغیان شدند.
حضرت آیت الله العظمی شیرازی مدظله العالی در ادامه در مقام بیان طغیان گریزی آن حضرت فرمودند: قصه ی عقبه در تاریخ مشهور است و ماجرا از این قرار می باشد که پیامبر خدا صلی الله علیه وآله از حج باز می گشتند، شب هنگام به گردنه ای رسیدند. این گردنه از یک طرف مجاور کوه بود و طرف دیگر آن دره ای عمیق قرار داشت. بنابه نقل علامه مجلسی و دیگر علمای بزرگ، پیامبر خدا صلی الله علیه وآله به عمار، سلمان و حذیفه دستور دادند تا مانع عبور جمعیت فراوان همراه ایشان شوند و فرمودند: پس از آن که از عقبه گذشتیم به مردم بگویید که به ما بپیوندند.
دیگر روی این ماجرا این بود که عده ای از اصحاب منافق پیامبر خدا صلی الله علیه وآله تعدادی مشک را در آفتاب خشک و آن را از ریگ پر کرده بودند و منتظر بودند که هنگام عبور پیامبر از آن تنگه، مشک ها را از فراز همان کوه به زیر پرت کرده، شتر آن حضرت را رم دهند و در نتیجه ایشان به اعماق دره سقوط کنند و به قتل برسند.
منافقان کار خود را انجام دادند، اما اراده ی خدای متعال بر زنده ماندن پیامبرش تعلق گرفته بود و ایشان جان سالم به در بردند و به فرمان آن حضرت مسلمانان به پیامبر پیوستند. از طرف دیگر پیامبر خدا صلی الله علیه وآله، سلمان، عمار و حذیفه منافقان را ـ که خود را مسلمان دانسته، نماز و دیگر عبادات را به ظاهر به جا می آوردند ـ شناسایی کرده بودند، اما با دشمنان داخلی خود نیز نرمی ورزیده و چشم پوشی فرمودند.
چنان که در تاریخ آمده است، حذیفه بر هریک از صحابه که از دنیا می رفت و در نماز بر او شرکت نمی کرد، مسلمانان متوجه می شدند که او جزو آن گروه منافق بوده است.
این ماجرا نشان می دهد که چنین روشی برآمده از عقل سترگ و از اخلاق والای رسول خدا صلی الله علیه وآله بود و ایشان ابتدا اخلاق، سپس حکومت را می خواستند، نه حکومت اول، اخلاق بعد و حتی حکومت منهای اخلاق، بلکه ایشان اخلاق را بر حکومت حاکم گرداندند.
مرجع عالیقدر در ادامه فرمودند: در هیچ حکومتی دیده نشده است که حاکم از شخصی که به او سوء قصد کرده است بگذرد. از همین رو و به دلیل این ویژگی است که قرآن همگان را به الگوگیری از پیامبر رحمت فرا خوانده است؛ سیاستمداران در سیاست، حاکمان در حکومت، عالمان در علم و عابدان در عبادت.
حضرت آیت الله العظمی شیرازی مدظله العالی در ادامه به رفتار یکی از حاکمان معاصر اشاره کردند و فرمودند: در حدود شصت سال قبل، در یکی از خیابان های معروف بغداد به جان اولین رئیس جمهور عراق که با کودتا بر سر کار آمد و داعیه ی مردمی بودن داشت، سوء قصد شد، اما آسیبی به او نرسید و عاملان ترور گریختند. در واکنش به این اقدام، به دستور آن رئیس جمهور عده ای از اطرافیان مجریان ترور را که هیچ دخالتی در آن قضیه نداشتند دستگیر و اعدام کردند. چنین حکومت هایی چند روزی قدرت نمایی می کنند و می روند و هیچ نام نیکی از آنان نمی ماند.
نقطه ی مقابل چنین رفتاری، واکنش پیامبر رحمت نسبت به هند و وحشی قاتلان حضرت حمزه رضوان الله علیه بود. بنابر نقل عامه و خاصه، رسول خدا صلی الله علیه وآله فرمودند: هرکه وحشی را در هرجا پیدا کرد او را بکشد. وحشی که می دید هیچ جای امنی ندارد، لذا به منظور حفظ جان خود نزد رسول خدا صلی الله علیه وآله رفت و به ظاهر اسلام آورد. پیامبر خدا صلی الله علیه وآله نیز می دانستند که اسلام وحشی واقعی نیست، اما جهت اینکه حضرت مخاطب «فَبِمَا رَحْمَةٍ مِّنَ اللّهِ لِنتَ لَهُمْ» بودند نرمی به خرج دادند و اسلام ظاهری او را پذیرفته و از خون او گذشتند.
معظم له افزودند: کشته شدن حمزه بر رسول خدا صلی الله علیه وآله خیلی سنگین بود و گران آمد و سخت ایشان را آزرد. امام سجاد علیه السلام در این معنا و با این مضمون فرمودند: «ما کان یوم اعظم علی رسول الله صلی الله علیه وآله من یوم اُحد؛ إذ قتل فیه عمه حمزه؛ هیچ روزی همانند روز احد بر رسول خدا صلی الله علیه وآله سنگین نبود، چه این که در آن روز عمویش حمزه به شهادت رسید و آن حضرت بر پیکر مثله شده ی او نماز گزاردند».
و نیز حضرت سجاد علیه السلام در ادامه فرمودند: «ولا یوم کیوم الحسین علیه السلام إزدلف إلیه ثلاثون ألف؛ هیچ روزی همانند روز حسین علیه السلام نیست، چراکه سی هزار تن برای جنگ با وی به سویش روانه شدند».
معظم له در ادامه ی بیانات خود فرمودند: رسول خدا صلی الله علیه وآله حاکم ربّانی بودند و حکومت دنیایی هم داشتند و دستور کشتن وحشی را هم در اثر جنایت او صادر فرموده بودند، اما با مسلمان شدن ظاهری وحشی او را بخشیدند. راستی چرا قاطعیت در دستور خود به خرج ندادند؟ این که لفظ قاطعیت در زبان ها می گردد و به هر مناسبتی بیان آن را به زبان می آورند. حقیقت این است که قاطعیت، برخلاف سیره ی همیشگی رسول خدا صلی الله علیه وآله است و ملاک آن حضرت در چنین امور نرمی بود. قرآن کریم نیز او را به همین صفت می خواند، نه صفت قاطعیت.
مرجع عالیقدر افزودند: ممکن است گفته شود که پیامبر خدا صلی الله علیه وآله حاکم بودند و پس گرفتن حرفشان مناسب مقامشان نبود. باید به آنان گفت: در چنین مواردی قاطعیت نکوهیده تر است. قرآن کریم ایشان را به صفتی مغایر با قاطعیت توصیف می کند و البته موارد مشابهی نیز در تاریخ پیامبر خدا صلی الله علیه وآله از نگاه عامه و خاصه وجود دارد که افرادی مستحق قتل بوده و حضرت دستور کشتنشان را صادر کردند، آن گاه شخصی یا اشخاصی وساطت کردند و پیامبر صلی الله علیه وآله آنان را مورد عفو خود قرار دادند.
برجستگی و درخشندگی رسول خدا صلی الله علیه وآله در آن است که قرآن، ایشان را به نرمی ستوده است که این پیامبر سنگدل نیست. روشن باشد هر سخن و رفتاری که با فرمایش و رفتار پیامبر خدا صلی الله علیه وآله مغایرت داشته باشد محکوم است.
ایشان در ادامه فرمودند: در این جا و به مناسبت زادروز رسول خدا صلی الله علیه وآله و امام صادق علیه السلام دو پیام دارم، اول اینکه به تمامی مسلمانان جهان ابلاغ می کنم: که اسلام را در تمام زمینه ها: سیاست، اقتصاد، اجتماع، حقوق و اخلاق از رسول خدا صلی الله علیه وآله بگیرند، نه از مدعیان آن، بلکه حتی وحدت اسلامی را اگر خواهان وحدت اسلامی هستید، آن را از ایشان بگیرد، چراکه حضرتشان راه صحیح وحدت اسلامی را بیان نموده و فرموده اند: «کتاب الله وعترتی؛ کتاب خدا و عترتم».
اتحاد واقعی مسلمانان تنها در چارچوب کتاب خدا و اهل بیت علیهم السلام و پذیرفتن آن در آنِ واحد محقق می شود. بیش از پنجاه سال است که از اتحاد اسلامی صحبت می شود و میلیاردها هزینه برده است. با همه ی این تبلیغات، اما می بینیم که وضع مسلمانان آشفته تر و رو به بدتر شدن است. پیامبر خدا صلی الله علیه وآله از اتحاد سخن نگفتند، اما راهکار آن را بیان نموده و فرمودند: «لن تضلوا بعدی أبداً؛ در صورت چنگ زدن به آن دو (قرآن و عترت) هرگز گمراه نخواهید شد».
پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله عمل کردن به قرآن و رهنمودهای اهل بیت علیهم السلام را شرط گمراه نشدن دانستند که نتیجه آن همان وحدت اسلامی و اتحاد یک پارچه همه مسلمانان می باشد.
مرجع عالیقدر تأکید نمودند: تا زمانی که از دو امانت سنگین خدا (قرآن و عترت) پیروی نشود وضعیت همین است و بدتر خواهد شد. مسلمانان دنیا و حکومت های اسلامی و غیر اسلامی، باید پیامبر و حکومت پنج ساله ی نفس و جان ایشان، یعنی امیرمؤمنان علیه السلام را ملاک و الگوی خویش قرار دهند و بدانند که عبارت «لن تضلوا» در سخن رسول خدا به هیچ وجه گزافه گویی نیست.
پیام دیگر من به غیر مسلمانان دنیاست. آنان اگر می خواهند از حق چیزی بدانند و از رسول خدا کتابی را بخوانند یا بنویسند، باید از اهل بیت علیهم السلام و فرمایشات آنان بهره بگیرند و استفاده نمایند و نه از دیگران، چراکه «صاحب البیت أدری بما فی البیت؛ صاحب خانه از درون خانه آگاه تر است».
ایشان افزودند: کسانی که کاریکاتور کشیده یا داستان های موهن و مانند آن را می نویسند، منابع آنها کتاب و سخن افرادی است که رسول خدا را از راهی غیر از راه اهل بیت علیهم السلام معرفی نموده اند.
بله دنیا اگر بخواهد حق و حقیقت را درک کند باید پیامبر خدا صلی الله علیه وآله را در خطبه های امیرمؤمنان علیه السلام و خطبه ها و سخنان حضرت زهرا سلام الله علیها ببیند و از این رهگذر بشناسد و به رفتارهای سیاسی، اقتصادی و اجتماعی حکیمانه ی آن حضرت پی ببرد.
متأسفانه آنچه امروز در اغلب رسانه های جهانی درباره ی پیامبر خدا صلی الله علیه وآله نقل می شود از طریق غیر اهل بیت علیهم السلام است.
اخیراً در یکی از کشورهای اسلامی تاریخ طبری را بدون هیچ شرح و توضیحی به انگلیسی ترجمه کرده اند. روشن باشد که این کتاب پر از نسبت های باطل و ناروا به پیامبر خدا صلی الله علیه وآله و امیرمؤمنان علیه السلام است.
مرجع عالیقدر برای بیان یک نمونه از نسبت های ناروا به ساحت مقدس امیرمؤمنان که قرآن کریم ایشان را از اهل آیه تطهیر و نفس رسول خدا صلی الله علیه وآله معرفی کرده افزودند: طبری اولین شخصی است که آیه کریمه «یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُواْ لاَ تَقْرَبُواْ الصَّلاَةَ وَأَنتُمْ سُکَارَی؛ ای گروهی که ایمان آورده اید در حال مستی به نماز نزدیک نگردید»(نساء/43) را به دروغ، تهمت و افترا گفته است که درباره ی حضرت علی علیه السلام نازل شده است والعیاذ بالله! و سپس دیگران از او گرفته و نقل کرده اند. پیداست که چنین دیدگاه هایی که از سوی منافقان ارائه شده است چه تأثیر نامطلوبی را بر افکار عمومی جهانیان می گذارد، لذا در مقابل چنین حرکت های منافقانه باید جبران و خلأ موجود در معرفی صحیح اهل بیت علیهم السلام پر شود و این وظیفه ی همگان است که تحقق آن، از طریق رسانه های نوین و ماهواره ها امکان پذیر است.
آنگاه معظم له در سخنان پایانی خود افزودند: اینجانب فروتنانه از مراجع معظم تقلید و جامع الشرائط تقاضا دارم که با بهره گیری از وسائل و امکانات مدرن رسانه ای، اسلام صحیح و سیره ی نورانی رسول خدا و اهل بیت را با زبان های زنده ی دنیا به جهانیان معرفی کنند، چراکه این طبقه ی ارجمند از جامعه، به ویژه آن عده از مراجع بزرگواری که مقلدان فراوانی را در جهان دارند به این امر خطیر سزاوارترند، چراکه آنان آشناتر به معارف دینی بوده و گفتارشان اثرگذارتر است گرچه این امر خطیر وظیفه همه افرادی است که توانایی آن را دارند، و اگر در فرصت و شرایط و با امکانات موجود چنین کاری نکنیم، چه وقت به این وظیفه خواهیم پرداخت.
سپس در ادامه خطاب به عموم مردم فرمودند: بر همگی است که برای حمایت از اسلام صحیحِ متبلور در فرهنگ والای اهل بیت علیهم السلام دست به کار شوند و از داشته های خود در این راه هزینه کنند و در صورت نداشتن، قرض کنند و چهره ی نورانی اسلام و رسول خدا صلی الله علیه وآله را چنان که هست به جهان معرفی کنند، معلوم باشد که قرض نمودن برای این امر خطیر تأسی به رسول خدا صلی الله علیه وآله و اهل بیت عصمت و طهارت و پیروان واقعی آنان می باشد، که تاریخ صحیح و حدیث شریف نشانگر این است که آنان مقروض و بدهکار از دنیا رحلت نمودند، رسول خدا و همچنین امیرمؤمنان و امام حسن و امام حسین علیه السلام برای رساندن اسلام بدهکار شده بودند که امامان بعدی آن را ادا می کردند، و حتی در احوالات مراجعی مانند سید ابوالحسن اصفهانی نیز نوشتند که جهت ترویج فرهنگ والای اهل بیت علیهم السلام بدهکار از دنیا رفته و مراجع بعدی مانند آقای بروجردی آن را ادا نمودند.
خدای متعال فرج مولایمان حضرت بقیة الله الأعظم ارواحنا فداه را نزدیک فرماید و به برکت وجودش تمام مشکلات را برطرف سازد.
وصلی الله علی محمد وآله الطاهرین
