مرجعیت شیعه

بیانات بزرگ احیاگر شعائر حسینی در شام غریبان امام حسین علیه السلام +تصاویر

 انبوه سوگواران و عزاداران حضرت سیدالشهدا علیه السلام در بیت حضرت آیت الله العظمی شیرازی مدظله العالی در شهر مقدس قم به سوگ نشسته و بر مظلومیت حضرت سیدالشهدا علیه السلام  به عزاداری پرداختند. 

 

alt

 

 

شامگاه یکشنبه، دهم ماه محرم الحرام 1434ق (5/9/91) انبوه سوگواران و عزاداران حضرت سیدالشهدا علیه السلام در بیت مرجع عالیقدر حضرت آیت الله العظمی حاج سید صادق حسینی شیرازی مدظله العالی در شهر مقدس قم به سوگ نشسته و بر غربت و مظلومیت حضرت سیدالشهدا علیه السلام و فرزندان و اصحاب باوفایشان در محضر معظم له به عزاداری و سینه زنی پرداختند. 

 

سپس معظم له طبق سنوات گذشته به سخنرانی پرداختند. 

 

معظم له در ابتدا، مصیبت عظمای عاشورا را به محضر حضرت ولی عصر عجّل الله تعالی فرجه الشریف و حاضران تسلیت گفتند و به مناسبت، با استناد به تاریخ گذشته و تاریخ معاصر رهنمودهایی راهگشا ارائه فرمودند. 

 

حضرت آیت الله العظمی شیرازی مدظله العالی در ابتدا از تمامی عزاداران حسینی که در کشورهای اسلامی و غیر اسلامی در این روزها مراسم سوگواری برپا کرده اند و از هر خدمتی که در این راه از دستشان برآمده فروگذار نکرده اند، قدردانی و برآورده شدن حاجت های دنیایی و آخرتی آنان را از درگاه حضرت احدیت مسئلت نمودند و افزودند: 

 

بحمدالله در بیش از 190 کشور از دویست کشور در سراسر جهان، برگزاری شعائر حسینی با تمام تنوع و گوناگونی اش ، آزاد است. اما در پاره ای کشورها برای این نوع مراسم محدودیت و کارشکنی وجود دارد . بنده برای افرادی که برای عزاداران حسینی اشکال تراشی و در راه آنان سنگ اندازی می کنند دعا می کنم و هدایتشان را از خدای متعال خواستارم تا کیفر کار خود را فقط در این دنیا ببینند و از عذاب آخرتی رهایی یابند و با جبران کار خود، سر و کارشان با حضرت زهرا سلام الله علیها نیفتد. روشن باشد ظالمانی که بر ظلم خود اصرار دارند مستحق دعا نبوده و نیستند و از کیفر آخرتی رهایی ندارند و بدانند که ظلم به عزاداران، ظلم به حضرت سیدالشهدا علیه السلام است و خدا سوگند یاد کرده است که از ستمکار نگذرد. 

 

مرجع عالیقدر در ادامه فرمودند: خدای متعال درباره ی هر حرکتی که به گونه ای تعدی به دیگران به شمار می رود از انسان سر زند او را بازخواست خواهد کرد، چنان که در روایت آمده است: «لیسئل العبد عن وضع ثوب أخیه بین إصبعیه؛ خدای متعال بنده خود را برای در میان دو انگشت گرفتن جامه ی برادرش بازخواست می نماید» یعنی: اینقدر حساب دقیق و بازخواست شدید است. 

 

بنابراین دعا برای ظالمان، به ویژه کسانی که نسبت به خاندان رسالت خصوصاً امام حسین علیه السلام ظلم کرده اند معنایی ندارد و نباید برای آنها دعا کرد، چراکه بر پایه ی روایات صحیحی که در کتاب ارجمند کامل الزیارات آمده است، حضرات معصومین علیهم السلام آنان را لعن و نفرین کرده اند، لذا بر اساس وظیفه ی شرعی باید آنان را نفرین کنیم و کیفرهای سخت دو سرا را برای آنان بخواهیم تا مایه ی تسلی خاطر حضرت زهرا سلام الله علیها باشد. 

 

حضرت آیت الله العظمی شیرازی مدظله العالی همگان، به ویژه جوانان را به مطالعه کتاب شریف کامل الزیارات سفارش و به اهمیت روایات نقل شده در این کتاب اشاره کرده و فرمودند: در این کتاب روایتی نقل شده که از اختصاصات حضرت سیدالشهدا علیه السلام است و مانند آن درباره ی رسول خدا صلی الله علیه وآله، امیرمؤمنان علیه السلام، فاطمه ی زهرا سلام الله علیها و امام حسن علیه السلام که از ایشان برتر و همگی مظلوم بودند و کشته یا مسموم شدند، نیامده است. 

 

بر اساس این روایت، هنگامی که امام حسین علیه السلام شهید شدند ابلیس، بزرگ و رئیس همه ی شیطان ها که جمعیت چندین میلیاردی دارند به سراغ آنان رفت و به آنان سفارش کرد که مردم را نسبت به امام حسین و شعائر حسینی دچار شک و تردید کنند. 

 

مرجع عالیقدر با بیان این که جوانان خود باید در مورد روایت پیشین تحقیق و بررسی کنند، فرمودند:نوعی تشکیک برای عالمان و متخصصان است. البته وقتی از عالم سخن به میان می آید بدان معنا نیست که هر عالمی درستکار و خوب است، زیرا عالم بودن یک مقوله است و خوب بودن مقوله ای دیگر. پس هرگاه علم و خوب بودن یکجا گرد آید شیخ مفید حاصل آن خواهد بود و زمانی که علم و بد بودن با هم جمع شود، کسانی مانند: شریح قاضی، ابوالعزاقر، شریعی، بلالی، هلالی، بلعم بن باعورا و ابن عربی چهره می نمایند. از آن جا که عالم، درس خوانده و از دانش فراوان بهره مند است، احتمال لغزش و خطای او بیشتر است و لذا در روایت آمده است که بدترین درکات جهنم و شدیدترین عذاب ها برای عالم بد است. 

 

معظم له افزودند: تشکیکی که از ابلیس و دیگر شیاطین جن و انس بیان شد، درباره اقامه ی شعائر مقدس حسینی که از فضایل بی شمار برخوردار است می باشد، با اینکه بخشی از این شعائر مستحب، پاره ای مستحب مؤکد، بخشی دیگر واجب کفایی و حد دیگرش واجب عینی است که در محدوده ی تخصصی فقها قرار دارد و تبیین مراتب استحباب یا وجوب آن بر عهده ی عالمان و فقهاء است. 

 

سپس ایشان افزودند: اعمال خوب اعم از نماز، روزه، حج مستحب و حتی واجب، صدقه دادن، اطعام کردن، ساختن مسجد و دیگر کارهای خوب از فضایل است، اما در طول تاریخ 1400ساله نسبت به هیچ یک از اعمال فوق ایجاد شک نکرده اند و با این که نماز و همه ی اعمال خوب باید از ریا پیراسته باشند، اما احدی قبل از نماز در مساجد یا هر عملی که اخلاص لازمه ی آن باشد اعلام نکرده است که نمازگزاران ریا نکنند یا در این مورد بیانیه و کتابی چاپ نشده است. 

 

عکس موارد فوق، در قضیه ی امام حسین علیه السلام بسیار و به صورت گسترده ایجاد شک می شود و عباراتی همانند: اقامه ی شعائر حسینی و نخواندن نماز، شرکت در مجالس حسینی و قضا شدن نماز و صدها ایراد مانند آن بر زبان آورده می شود. سؤالی در این جا مطرح است که آیا از میان افرادی که مسجد ساخته اند، حج رفته اند، صدقه داده اند و یا شب های قدر را احیا کرده اند هرگز نماز صبحشان قضا نشده است؟ حتماً چنین است، اما هیچ گاه چنین ایرادی مطرح نمی شود. وانگهی انسان نمازخوان همیشه نمازش را می خواند و آن که نمی خواند نمازخوان نیست و کارش هیچ ربطی به اقامه ی شعائر ندارد. این همان سفارش ابلیس به همه ی شیاطین است که بر دل ها و باورهای ضعیف اثر می گذارد. دستگاه امام حسین علیه السلام همیشه اینگونه بوده و هست و در واقع مرز میان بهشت و دوزخ است. 

 

مرجع عالیقدر افزودند: در طرف دیگر قاتلان و لشکریان قاتلان امام حسین علیه السلام قرار دارند که لعنت شده ی خدا و پیامبر و اولیای الهی هستند. به عنوان مثال ـ چنان که بسیار شنیده ایم و شنیده اید ـ در چنین روزی و در ساعت های آخر آن، وقتی خیمه های امام حسین علیه السلام را به آتش کشیدند، شخصی پیش رفت تا پیراهن آتش گرفته ی دختر بچه ای از فرزندان امام حسین علیه السلام را خاموش کند. آن دردانه ی امام حسین علیه السلام هراسان و نگران از او شده و برای اطمینان خاطرش این سؤال را کرد و فرمود: «ألنا أم علینا؟؛ آیا با ما هستی و می خواهی کمک کنی، یا با دشمنان هستی و می خواهی انتقام بگیری» او در جواب گفت: «لا لکم ولا علیکم؛ نه با شما هستم و نه علیه شما». 

 

سپس ایشان در ادامه سخنان خود فرمودند: هرگاه این نکته را از واعظان شنیده ام، به قصد قربت او را لعن کرده ام، چراکه بی تفاوت بودن در جریان امام حسین علیه السلام لعن دارد، هرچند این کار او خوب بوده، اما او و تمام کسانی که در سپاه ابن سعد قرار داشتند به فرمایش قرآن کریم از ظالمان و مستحق لعن بوده و هستند، آن جا که می فرماید: «الا لعنة الله علی الظالمین؛ همانا که لعنت خدا بر ظالمان باد» حتی آن شخصی که گفت: نه تیری رها کرده ام، نه شمشیری زده ام. 

 

معظم له در بیان ماجرای این شخص فرمودند: او در آخر لشکر ابن سعد قرار گرفته بود، او شبی هراسان و نابینا از خواب برخاست و از سوزش چشم فریاد بر می آورد. علت را که از او پرسیدند گفت: پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله را درخواب دیدم که به من فرمود: آیا تو در کربلا و لشکر ابن سعد بودی و سپس میلی را در خون فرو کرده و به چشمانم کشیدند. گفتم: ای رسول خدا، نه تیری افکنده، نه شمشیری زده ام و در آخر لشکر ابن سعد قرار گرفته بودم. 

 

حضرت فرمودند: «لقد کثرت السواد علی ابنی الحسین؛ به تحقیق که تو سیاهی لشکر را بر ضد فرزندم حسین فزونی بخشیدی». 

 

این امر از ویژگی های امام حسین علیه السلام است که حضور یک نفر در جمع سی هزار نفری موضوعیت دارد و دشمنی با آن حضرت حساب می شود و همگی شان به فرمایش قرآن و روایت اهل بیت علیهم السلام لعنت شده اند. 

 

مرجع عالیقدر در بخشی دیگر از سخنان خود فرمودند: این تشکیک ها و برخوردهایی که بر ضد دستگاه آن حضرت صورت گرفت و نمونه های فراوانی دارد و هدف از آن جمع کردن دستگاه آن حضرت بود، نتیجه ی عکس داشت و اگرچه چند صباحی مردم را با محدودیت روبه رو کرد، ولی بعدها رشد و شکوفایی فوق العاده ای یافت که اگر از میان تاریخ برآورده شود و به صورت کتابی درآید دائرة المعارفی بزرگ در این زمینه خواهد شد. 

 

از تاریخ که بگذریم در همین روزگار ما نیز شاهدی بر این ادعا داریم و برای همگان برملا شده است. به عنوان مثال می توان از عزای طویریج نام برد که در حدود چهل سال قبل در آن شرکت می کردم، این عزا از دروازه ی طویریج از نزد مرقد ابن حمزه یکی از فقهای بزرگ شیعه ظهر عاشورا شروع شده و بعد از نماز ظهر و عصر به کربلا می رسید. شرکت کنندگان در این مراسم بر سر و سینه زنان به سوی حرم امام حسین علیه السلام و از آن جا به سمت حرم حضرت ابوالفضل العباس علیه السلام و سپس به خیمه گاه منتهی می شد، این عزا از بدو شروع تا پایان آن که ما هم در آن شرکت می کردیم از بیست دقیقه تا نیم ساعت بیشتر دوام نداشت و در ورودی صحن آن حضرت جمعیتی به عرض هشت نفر حرکت می کردند و حداکثر برآوردی که از آن جمعیت می شد پنجاه هزار نفر بود که بعضی آن را مبالغه می دانستند. 

 

صدام این مراسم را منع نموده و شرکت کنندگان در آن و نیز دیگر مراسم عزاداری را سرکوب کرد، اما پس از سقوط وی مراسم یادشده با شکوه و جمعیتی چند ده برابر برگزار شد، به این ترتیب که به جای استفاده از یک ورودی حرم، از سه ورودی وارد می شدند و بیش از دو ساعت طول می کشید و امسال حدود چهار ساعت طول کشیده است. 

 

ایشان افزودند: این همان اراده و مشیت تکوینی الهی و وعده ای است که خدای متعال به رسول خود داده و رسول خدا آن را برای اهل بیت خود و از جمله حضرت زینب بیان فرموده و حضرت زینب برای تسلیت و دلداری امام سجاد علیه السلام خطاب به آن حضرت می گویند: «دشمنان می کوشند پرچم عاشورا و عاشورائیان را به زیر کشند، اما همچنان بالندگی می گیرد». 

 

معظم له خطاب به جوانان فرمودند: خوب است مطبوعات زمان پهلوی اول (سال های 1315 ـ 1320شمسی) را مطالعه و نکته های مرتبط با موضوع حضرت سیدالشهدا علیه السلام را از آن برگرفته، گردآوری کنید و به صورت کتاب درآورید که این اقدام سبب آبرومندی شما در دنیا و آخرت است. بر پایه ی آن نوشته ها رضا پهلوی در ابتدا پیشاپیش دسته های عزاداری حرکت می کرد و گل به پیشانی می مالید تا از این رهگذر، مردم را بفریبد و چون قدرت را به کمک خارجی ها در دست گرفت، روضه خوانی ها را منع کرد و روحانیون، عزادارن، صاحبان مجالس حسینی را به زندان و شکنجه می سپرد و آنان را خلع لباس و جریمه می نمود و اعلام می کرد: این امور خرافات است و من خرافه زدایی می کنم. 

 

تیره بخت، سخنی را بر زبان آورد که برای دهان معاویه و دهان یزید نیز بزرگ بود، چه رسد به دهان رضا پهلوی. این سخن نیز از شبهه افکنی های شیطان و ابلیس، رئیس و بزرگِ شیاطین است. 

 

ایشان افزودند: در همان روزنامه ها آمده است: در تهران کمتر از پنجاه مجلس برگزار می شد، اما بعد از پهلوی به حدود 4500 مجلس افزایش یافت. این دگرگونی در واقع و به تمام معنای کلمه، تفسیر همان سخنی است که حضرت زینب علیهاالسلام برای امام سجاد علیه السلام درباره ی بالندگیِ نام و دستگاه حضرت سیدالشهدا علیه السلام بازگو کردند. با این حال، با کمال تأسف افرادی با برخورداری از هوش خدادادی، اما در این روایت تشکیک کرده اند. 

 

سپس ایشان در ادامه سخنان خود فرمودند: یکی از فقیهانِ محقق و عالم معاصر مرحوم شیخ انصاری کتابی یک جلدی با موضوع صلاة نوشته که حاصل عمر علمی او بوده و به چاپ هم رسیده و مطالب زیبایی در آن آمده است که در نوشته خود از آن نیز استفاده هایی کردم. همیشه در این فکر بودم که چه شده است که در صدها کتاب، از نوشته های شیخ انصاری استفاده شده، اما از این کتاب هیچ مطلبی نقل نشده است. سرانجام پس از کندوکاو بسیار به مطلبی از او دست یافتم که طی آن، درباره ی یکی از شعائر حسینی نظر فقهیِ منفی داشته و برای بیان آن، مثالی زشت و نکوهیده بیان کرده و همین سبب انزوا و فراموش شدن او شده و در واقع مجازات الهی بوده است. از این رو هرچه را که از او در کتاب های خود آورده بودم حذف کردم تا مبادا آن نکبت، کتاب مرا نیز بگیرد. 

 

معظم له در ادامه افزودند: شاید او تعمدی در این کار نداشته، اما می توانسته مثالی بهتر بزند. بنابراین باید از غفلت ها عبرت گرفت که خدای متعال می فرماید: «فَاعْتَبِرُوا یَا أُولِی الْأَبْصَارِ» و نیز می فرماید: «لَقَدْ کَانَ فِی قَصَصِهِمْ عِبْرَةٌ» پس ای صاحبان بصیرت عبرت بگیرید. به تحقیق که در داستان های آنان پند و عبرت است». 

 

با توجه به این آموزه ی الهی چنان رفتار کنیم که گرفتار نشویم. باز تأکید می کنم که شما روحانیون جوان و دانشگاهیان این موارد تاریخی را گرد آورید و بدانید همین امر مایه ی نزدیک شدن شما به مقام قُرب خدای متعال و مقام وجاهت نزد رسول خدا و اهل بیت عصمت و طهارت، به ویژه امام حسین علیه السلام و کارگشای شما خواهد بود، نیز توجه داشته باشید که آن فقیه معاصر شیخ و مرحوم شیخ هردو صاحب رساله بودند، اما حسینی بودن شیخ انصاری بر آن دیگری می چربید. 

 

حضرت آیت الله العظمی حاج سید صادق حسینی شیرازی مدظله العالی داستانی دیگر در همین معنا ذکر کرده و فرمودند: آیت الله العظمی حاج آقا حسین قمی حدود هفتاد سال قبل فوت کردند، اما پس از گذشت این مدت طولانی از ذریه ی ایشان همچنان فقیه و مرجع تقلید هستند، چراکه حسینی بودند. در مقابل مراجعی بودند که مرجعیتی گسترده داشتند، ولی در کمتر از ده سال پس از فوت آنان، از یادها رفتند و نامشان به فراموشی سپرده شد و این از آن جهت بود که نسبت به شعائر مقدس حسینی نظر منفی داشتند. 

 

مسلماً نگرشی این چنینی نسبت به امام حسین علیه السلام و شعائر حسینی ـ هرچند عمدی نباشد ـ ویرانگر و سوزاننده است و خدای متعال قضیه ی حضرت سیدالشهدا علیه السلام را با تکوین خاص و تشریع خاص گره زده و مرتبط ساخته است. 

 

ایشان در پایان توفیق روز افزون خدمت همگان به دستگاه حضرت سیدالشهدا علیه السلام و شعائر مقدس حسینی را از خدای منان مسئلت کردند.

وصلی الله علی محمد وآله الطاهرین

 

alt

 

 

alt

 

 

alt

 

alt

 

 


منبع – پایگاه اطلاع رسانی آیت الله العظمی شیرازی

اخبار مرتبط

دکمه بازگشت به بالا