بیانات آیت الله العظمی شیرازی در آستانه عید فرخنده غدیر خم
آیت الله العظمی شیرازی: راه نجات دولت ها؛ الگوگیری از حکومت امیرمؤمنان حضرت علی علیه السلام است
به گزارش شیعه ویوز ، در روز چهارشنبه پانزدهم ماه ذی حجة الحرام 1433ق مصادف با دهم آبان 1391 و در آستانه ی روز عید بزرگ خدا «عیدالله الأکبر» عید غدیر خم، مرجع عالیقدر حضرت آیت الله العظمی حاج سید صادق حسینی شیرازی مدظله العالی درس خارج خود را به مبحث غدیر اختصاص دادند.
ایشان ابتدا رهایی تمام مظلومان جهان از ستم ستمکاران را از خدای متعال مسئلت کردند و به خطبه ی امیرمؤمنان حضرت علی علیه السلام در روز غدیر که حضرت در یکی از سال های خلافت ظاهریشان ایراد فرمودند اشاره کرده و گفتند:
در این خطبه اضافه بر بیان مستحبات فراوانی که مخصوص روز عید غدیر بوده و سزاوار استفاده و بهره مند شدن جامعه اسلامی از آن می باشد، در اوائل آن مطلبی آمده است به این مضمون که «ان الله تعالی لا یقبل توحیده الا بالاعتراف بالنبوة، ولا یقبل دیناً الا بالاقرار بالولایة؛ به یقین خدای متعال توحید را از بندگان خود تنها با اعتراف به نبوت و دین را با اقرار به ولایت می پذیرد».
بلاغت این جمله و تغییر تعبیر از ارتباط توحید با نبوت، به ارتباط دین با ولایت، مطلب مهمّی را می رساند و آن این است که توحید امر اعتقادی بوده و نبوت جزء آن است اما دین امر تشریعی است که ولایت مقوم آن می باشد، و نیز ربط دادن توحید به نبوت و امامت، حاکی از پیوند مستحکم و ناگسستنی بین این سه امر بوده و اینکه دین نزد خدا جز با اجتماع این سه امر مورد قبول و پذیرش نخواهد بود.
بنابراین، دین منهای امامت مقبول خدای متعال نیست و آیه ی کریمه ی «الیوم اکملت لکم دینکم؛ امروز (روز ابلاغ ولایت در غدیر خم) دین شما را کامل کردم» همین معنی را می رساند.
پذیرش امامت لازمه ی کامل شدن دین اعلام شده و بدون آن دین ناقص می باشد. به دیگر بیان دین را می توان به سه ضلع یک مثلث تشبیه کرد که توحید، نبوت و امامت آن را تشکیل می دهد که اگر امامت نباشد دینی وجود ندارد و مقبول حق تعالی نیست.
حضرت آیت الله العظمی شیرازی در ادامه فرمودند: از آن جا که معاد تابع اعتقاد به توحید است، انسان خداپرست عدالت خدا را نیز معتقد می باشد، زیرا اقتضای عدل الهی، بودنِ معاد و آخرت جهت حساب و جزا، کیفر و پاداش می باشد، یعنی آخرت از لوازم عدل بوده کیفر و پاداش از لوازم آخرت است.
مرجع عالیقدر در تبیین غدیر و وجه تمایز آن فرمودند: غدیر تبلور سعادت دنیا و آخرت و غیر غدیر نماد شقاوت دنیا و آخرت است، بدین معنا که پذیرفتن غدیر و لوازم آن که برجسته ترین این لوازم، امامت است مایه ی سعادت در دنیاست و به انزوا راندن آن، دانسته باشد یا نادانسته، به اراده ی فرد باشد یا هیچ تقصیری نداشته باشد، تیره روزی را برای فرد و جامعه در پی خواهد داشت.
مرجع عالیقدر آن گاه به بیان وظیفه و چگونگی رفتار حاکم واقعی اسلامی از زبان امیرمؤمنان حضرت علی علیه السلام پرداخته و گفتند: امیرمؤمنان فرمودند: من با شکم سیر سر بر بالین نمی نهم، نکند که در نقاط دورِ گستره ی حکومت من فردی در آرزوی قرص نانی و یا یک وعده غذای سیری به سر ببرد.
این فرمایش از حضرت تا به حال مورد خورده گیری از طرف دشمنان حضرت واقع نشده زیرا نتوانستند بر آن خورده بگیرند، آنان که سعی و تلاششان بر این بوده و هست که بر حضرت خورده بگیرند و برای اینکه غصب خلافت را از طرف خود توجیه کنند گفتند: «فیه دعابة» یعنی: «او شوخ طبع و نرم خو است و این، شایسته ی حاکم نیست».
با این حال نتوانستند بر این فرمایش خورده بگیرند و بگویند: خیر حتماً فقر و فقرا در گستره ی حکومت حضرت وجود داشته است.
این امر از آن جهت اهمیت دارد که گستره ی حکومت ایشان که بر پایه ی تقسیمات جغرافیایی امروز پنجاه کشور را در بر می گرفت، تنها به صورت احتمال می شد وجود گرسنه ای را در دوردست (که یمامه و حجازِ دور از مرکز حکومت حضرت، یعنی کوفه از آن جمله بود) تصور کرد. لذا حتی دشمنان سرسخت آن حضرت نتوانستند کوچک ترین ایرادی بر مدیریت اقتصادی آن حضرت وارد کنند.
شایان توجه است که مدیریت سیاسی حضرت به این صورت بود که هر مشکلی در هر جایی از گستره ی حکومت امام علیه السلام چهره می نمود، فوراً حضرت از آن با خبر می شدند و اطلاع بر آن حاصل می نمودند.
معظم له افزودند: امیرمؤمنان حضرت علی علیه السلام در 1400 سال قبل و با آن امکانات اندک، کشوری به آن بزرگی را به خوبی اداره می کردند.
امروز با همه ی امکاناتی که وجود دارد آیا می توان در زمینه اقتصاد چنین نمونه ای را پیدا کرد؟ حاکمانی که فقر و تنگدستی در میان ملت های آنان بی داد کرده و آنان را به جنایت و مفاسد می کشاند، آیا می توانند ادعا کنند که حکومت دینی یا لااقل مردمی دارند گرچه به ظاهر خود را دلسوز و مردم دار معرفی می کنند؟.
این در جهت مدیریت اقتصادی ناشی از غدیر بود. جهت دیگر مدیریت سیاسی است که عبارت از آزادی بیان و اجازه ی تظاهرات اعتراض آمیز است که مردم در زمان حکومت آن حضرت داشتند.
این مطلب را راویان و منابع خاصه و عامه ذکر کرده اند. در جامعه ی تحت حاکمیت حضرت یک اقلیت ناچیزی بر ضد دستور حضرتش برای جلوگیری از یک بدعت یعنی: نماز تراویح که در زمان رسول خدا صلی الله علیه وآله نهی شده بود، اعتراضی کردند و هیاهو به راه انداختند، آن حضرت دستور خود را پس گرفتند و هیچ برخوردی نکردند.
این در حالی است که امروزه در پیشرفته ترین کشورهای جهانی در ادعای آزادی و حقوق بشر برای تظاهرات و اعلام مطالبات خط و نشان می کشند، و آنان را موظف نموده که از مسئولان کشوری مجوز بگیرند و در عین حال غالباً با برخورد فیزیکی و غالباً خشن و بازداشت مواجه می شوند.
ایشان افزودند: حال با مقایسه ی میان این دو گونه حکومت آیا غدیر، تبلور سعادت در دنیا نیست؟ با درنظر گرفتن اینکه عمده ی سعادت ظاهری دنیا در اقتصاد و سیاست خوب قرار دارد.
اما زمانی که غدیر کنار گذاشته شد افرادی سفاک و تاراج کن بیت المال همانند متوکل جای امیرمؤمنان حضرت علی علیه السلام به عنوان حاکم اسلامی بر مسند قدرت می نشیند و از هر جنایتی که بتواند فروگذار نمی کند. شگفتا تاریخ، صدها، بلکه هزاران روسیاهی و جنایت از او ثبت کرده است و در عین حال ابن عربی او را ـ و العیاذ بالله ـ مانند پیامبر خدا می خوانده است و کتابی که اقوال فقهی فقها را گرد آورده، پرشمار فتواهایی از متوکل نقل کرده است.
مرجع عالیقدر حضرت آیت الله العظمی شیرازی مدظله العالی به یکی از بدسگالی های متوکل اشاره نموده و گفتند: پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله در حالی که اشاره به سوی امام حسن و امام حسین علیهماالسلام داشتند فرمودند: «من أحب هذین وأباهما وأمهما کان معی یوم القیامة؛ هرکه این دو (امام حسن و امام حسین علیهماالسلام) و پدر و مادرشان را دوست بدارد در روز قیامت همراه من خواهد بود».
شخصی در محفلی چند نفره این روایت را بیان کرد، ولی وقتی ماجرای آن را به متوکل گزارش کردند، متوکل که خود را خلیفه ی رسول خدا می دانست در دشمنی با امیرمؤمنان حضرت علی علیه السلام کوتاهی نمی کرد و در این راه حدّ و مرزی نمی شناخت، لذا او دستور داد تا وی را دستگیر کرده، هزار تازیانه اش بزنند. در مقابل، شخصی که شعری سراسر دروغ در مدح متوکل و بنی عباس سروده بود، دستور می دهد به ازای هر بیت شعر هزار سکه (معادل بیش از سه کیلو) طلا صله به او بدهند.
معظم له در مقام مقایسه ی میان حکومت غدیر و حاکم غدیری فرمودند: امیرمؤمنان حضرت علی علیه السلام پس از آن که شهید شدند مقدار فراوانی بدهکار بودند که تمام برای سیر کردن گرسنگان و پوشاندن برهنگان هزینه شد و مدت زیاد طول کشید تا امام حسن علیه السلام آن را ادا کردند، اما عثمان میلیون ها دینار طلا پس از خود بر جای گذاشت که میان همسران و وارثانش تقسیم شد. در حالی که می بایست با این ثروت هنگفت گرسنگان سیر شوند؛ همان کاری که امیرمؤمنان حضرت علی علیه السلام می کردند.
مرجع عالیقدر در پایان یادآوری نمودند: ما روحانیون در راه بیان و رساندن اهداف غدیر به جهانیان بیش از همه وظیفه داریم و با بیان اهداف غدیر زمینه را برای اصلاح جوامع بشری و رهایی مظلومان از چنگال ستمکاران فراهم سازیم، چه این که رسول خدا صلی الله علیه وآله فرمودند: «کلکم راع وکلکم مسئول عن رعیته؛ همگی تان مسؤولیت دار و همگی تان نسبت به دیگران مسئولیت پذیرید».
جان سخن این است که دین بدون ولایت سودی ندارد و ثمره ی ولایت، غدیر است و هم از این طریق می توان جامعه ی نابسامان بشریت را سامان داد و شیرینی برکت غدیر را در کام ستمدیدگان جهان نشاند.
امیدوارم با تمام توان ـ چه مالی باشد و چه معنوی ـ با اخلاق خوب و رفتار اخلاقی و انسانی غدیر و همه ی خوبی هایش را ـ که سراسر خوبی است ـ در جهان بگسترانیم.
وصلی الله علی محمد وآله الطاهرین
منبع : پایگاه اطلاع رسانی آیت الله العظمی شیرازی