۲۰ ربیع الثانی سالروز دومین شکست سنگین انگلیس از خاندان فقاهت و مرجعیت شیرازی
بیش از یک قرن پیش در چنین روزی، یعنی بیستم ربیع الثانی 1337 هـ ق صدور فتوای حضرت آیت الله العظمی میرزا شیخ محمد تقی شیرازی قدس سره (دایی پدری حضرت آیت الله العظمی حاج سید صادق حسینی شیرازی مدظله العالی)، پایه ی کهن و استوار استعمار پیر و ستمگر انگلیس را به لرزه درآورد.
بیش از یک قرن پیش در چنین روزی، یعنی بیستم ربیع الثانی 1337 هـ ق صدور فتوای حضرت آیت الله العظمی میرزا شیخ محمد تقی شیرازی قدس سره (دایی پدری حضرت آیت الله العظمی حاج سید صادق حسینی شیرازی مدظله العالی)، پایه ی کهن و استوار استعمار پیر و ستمگر انگلیس را به لرزه درآورد.
استعمارگران انگلیسی سعی می کردند که با فریبکاری و نیرنگ نفرت انگیز و سیاست های مکارانه ی خود، ملت بیدار و مقاوم عراق را فریب دهند و با پوششی شوم با نام آزادی و انتخابات بر سرنوشت سیاسی عراق چیره شوند. از این رو، استعمار انگلیس در سراسر خاک عراق اعلام کرد که می خواهد سرزمین عراق را آباد کند و می کوشد با هدف کمک کردن به ملت عراق و دستیابی به سعادتِ عمومی و افق تابناک این سرزمین را در مسیر توسعه و اصلاح قرار دهد.
آیت الله العظمی شیخ محمد تقی شیرازی قدس سره برای مبارزه با این فریب و نقشه ی شوم کمر همت بست و با استعمارگران به مبارزه برخاست و فتوای مشهور و صاعقه گون خود را، در عین کوتاهی اما در اوج گویایی و صلابت صادر فرموده و یک کلام فرمودند:
بسم الله الرحمن الرحیم
«برای هیچ مسلمانی جایز نیست فرد غیر مسلمانی را برای حکومت و سلطنت بر مسلمانان برگزیند. 20/ربیع الثانی/1337 ـ الأحقر: محمد تقی الحائری الشیرازی ـ محل مهر مبارک».
بجاست در اینجا به صفحه 81 کتاب: «الحقائق الناصعة» که این فتوا را برای تاریخ ثبت کرده است نگاهی بیندازیم: «… این فتوا اولین تیر معنوی بود که برای اذن جهاد و دعوت به آغاز قیام صادر گردید. ده ها هزار نسخه از این فتوا استنساخ شد و در تمام شهرها و روستاها، خانه ها و کوخ ها توزیع شد و جوشش های ملی و میهنی در دل عراقیان پدید آورد و سیاست انگلیسی را به عقب نشینی ذلت باری واداشت به گونه ای که حاکمان انگلیس و عواملش را خوار کرد. پس از آن بسیاری از پیروان این سیاست توبه کردند و نزد آیت الله العظمی میرزا محمد تقی شیرازی قدس سره آمدند تا از گناهان پیشین خود طلب آمرزش نمایند.
«مجلس فرماندهی انقلاب»
آیت الله العظمی میرزا محمد تقی شیرازی قدس سره پس از صدور فتوای کوبنده برای رهبری انقلاب عراق مجلسی تأسیس کرد تا هم با آنها رایزنی کند و هم به واسطه ی آنها اوامر خود را به مجاهدان برساند. در این مجلس برخی از علمای اعلام و نام آور حضور داشتند، از آن جمله:
1. شیخ محمد رضا شیرازی، فرزند ارشد میرزا محمد تقی شیرازی قدس سره؛
2. سید هبة الدین شهرستانی؛
3. میرزا احمد خراسانی، فرزند محقق و اصولی بزرگ، مرحوم آخوند خراسانی؛
4. سید ابوالقاسم کاشانی؛
5. شیخ مهدی خالصی ـ رضوان الله تعالی علیهم اجمعین ـ
«همسویی عمومی مردم برای انقلاب اسلامی»
ملت استوار و مقاوم عراق پس از این فتوای سهمگین به صورت گسترده در تمام شهرها و روستاها اقدام کردند به آماده کردن مردم، به خصوص جوانان پر شور، برای قیامی گسترده و فراگیر که تمامی بسترها و جهات میهن را در بر می گیرد.
«نیرنگ دوباره ی انگلستان»
پس از آنکه نقشه پلید انتخابات شکست خورد، و انگلیسی های استعمارگر پی به دامنه های وسیع این شکست بردند، اقدام به طراحی یک نقشه ی شوم دیگر کردند، تا بتوانند بار دیگر توان سیاسی خویش را در عراق نگه دارند. از این رو پس از طرح انتخابات، طرح «جنبش ملی» را پی ریزی کردند. بنابراین، حاکم انگلیسی «میجر نوربری» جمعی از چهره های سرشناس عراقی را جمع کرد و در سخنانی اعلام کرد: «کشور انگلستان به عراق برای آزادی بخشی آمده است نه برای استعمارگری. لذا به شما پیشنهاد می دهیم که «مجلس ملی» تأسیس شود، تا تمام مسائل داخلی و کشوری را در تمامی شئون و بسترهای آن نظارت کند، اموری چون امور سیاسی، اقتصادی، اجتماعی، و غیره. در این میانه حاکم انگلیسی نیز در هنگام نیاز نظر مشورتی و رایزنی خواهد داشت نه نظر حاکمیتی».
عراقی ها پس از آنکه به پوچی و پلیدی این طرح پی بردند به مجموعه های انقلابی پیوستند و همگی به صورت یکدل و هم رأی در برابر استعمار انگلیس ایستادند.
«گام اول: جهاد»
رؤسای عشایر منطقه فرات با هم جمع و متحد گشته و راهی کربلای معلی شدند تا در محضر مرجعیت شیعه آیت الله العظمی شیخ محمد تقی شیرازی قدس سره حضور یابند و آمادگی خود را برای جانبازی و اطاعت اعلام نمایند. آنها به تاریخ اول شعبان 1337 قمری در بیت آن مرجع دینی حضور یافتند. پس از آن از معظم له درخواست کردند که وظیفه ی آنها و سایر افراد ملت را برایشان معین کند.
آیت الله العظمی شیرازی قدس سره در سخنانی کوتاه فرمودند: «وظیفه دینی من اقتضا می کند که این امر مهم [یعنی جهاد دفاعی] را، چنانچه تمامی موازین شرعی آن به وجود آید، انجام دهم».
(نک: الحقائق الناصعه، ص101).
«ارسال هیئت هایی به مناطق جنوبی، میانی و شمالی عراق»
از میان علمای اعلام و شیوخ عشائر عراق و چهره های فرهیخته عراقی، هیئت هایی فراهم آمد و به مناطق جنوبی و میانی [بغداد و حومه] و شمالی کشور گسیل شدند.
«حکم میرزای شیرازی بر استفاده از قدرت نظامی»
پس از آنکه استعمار پیر انگلیس رفتارهای غیر انسانی خویش را ادامه داد، آیت الله العظمی میرزا محمد تقی شیرازی قدس سره دومین فتوای مشهور تاریخی خویش را صادر فرمود.
متن فتوا چنین بود: «مطالبه ی حقوق خود بر تمام عراقی ها واجب است، و بر آنهاست که در ضمن مطالبه ی حق خود صلح و امنیت را رعایت کنند، و چنانچه انگلیسی ها خواسته های مردم را برآورده نکنند، جایز است برای این کار از قدرت دفاعی استفاده کنند. الأحقر: محمد تقی الحائری الشیرازی. [محل مهر مبارک]».
مسلمانان از سراسر کشور عراق برای انقلابی فراگیر با گستره ای گسترده بپاخاستند و برای دفاع از مقدسات از هر سوی حرکت کردند. در این میانه نجف اشرف و علمای نامی آن و عشایر غیور و فرهیختگان کرامت مندش، در این فراخوان عمومی و شکوهمند نقش آفرینی چشمگیری کردند و در آزاد سازی مناطق اشغال شده توسط استعمارگران انگلیس به ویژه شهر مقدس نجف نقش مهمی را ایفا کردند. [نک: الحقائق الناصعة، ص195].
«آزادسازی شهر نجف اشرف»
پس از آنکه مبارزان مسلمان با جهادگری خود و با استفاده از انواع سلاح، شهر نجف اشرف را از حضور استعمارگران اشغالگر انگلیسی آزاد کردند، بزرگان و چهره های سرشناس نجف اشرف اقدام به تأسیس چهار مجلس مستقل به منظور جلوگیری از جنبه های منفی که معمولا در این گونه موارد ایجاد می شود، کردند، نام این تشکل ها:
1. مجلس شهری؛
2. مجلس اداری؛
3. مجلس تنفیذ و اجرا؛
4. مجلس علمی.
«بمباران مسجد کوفه به وسیله ی هواپیماهای انگلیسی»
در روز هشتم ذی القعده 1338 قمری نیروهای نظامی انگلیسی مسجد مقدس کوفه را بمباران کردند و در آن جمعی از نمازگزاران و زنان و کودکان بی گناه با تیربارهای هوایی و بمب های هواپیماها به شهادت رسیدند. نجف اشرف در روز بعد، یعنی نهم ذی القعده 1338 قمری بیانیه ای صادر کرد. [نک: الحقائق الناصعة، ص292].
«آزاد مردان تبعیدی کربلای معلی»
استعمارگران انگلیسی در این رزم مقدس جمعی از رجال و چهره های سرشناس و فرهیختگان و شیوخ عشایر منطقه کربلای مقدسه را به اسارت گرفتند و با نهایت توحش و خشونت به بیرون عراق تبعید کردند. در اینجا به نام برخی از این افراد اشاره می کنیم:
شیخ محمد رضا شیرازی، سید محمد علی طباطبایی، شیخ هادی کمونه، حاج علی علوان، عبدالمهدی القنبر و جمعی دیگر ـ رضوان الله تعالی علیهم ـ [نک: الحقائق الناصعة، ص426].
«آزادسازی شهر مقدس کربلا»
در روز نهم ذی القعده 1338 قمری، آیت الله العظمی میرزا محمد تقی شیرازی قدس سره دستور اخراج حاکم نظامی شهر کربلا را که با استفاده از زور و خشونت وارد شهر شده بود، و به فرزندان امام حسین علیه السلام توهین کرده و آنها را مورد تهدید قرار داده بود، صادر کردند. با صدور این فرمان مردم مؤمن کربلا یکپارچه و یکدل شوریدند و حاکم غاصب انگلیسی را بیرون راندند.
پس از آن برای اداره ی امور و مدیریت انقلاب چهار مجلس را تأسیس کردند. نام این مجالس به این ترتیب بود:
1. مجلس علمی؛
2. مجلس ملی؛
3. مجلس خدماتی؛
4. مجلس انقلاب.
جنگ های خونین پیاپی ادامه یافت و فرزندان غیور این مرز و بوم و این سرزمین مقدس با شکوه و اشتیاق حضور یافتند و شهر به شهر و روستا به روستا و عشیره به عشیره پیشروی کردند، تا آنکه پیروزی عظیم و شکوهمند اسلام و مسلمانان و شکست و خواری دشمنان، ستمگران و کافران تحقق یافت.
والحمدلله رب العالمین