اخبارجهان اسلامفرهنگ و هنر

روز مباهله تداوم آیه تطهیر، سندی محکم بر حقانیت، ولایت و عصمت اهل بیت

مباهله چه روزی است ؟

مباهله پیامبر اکرم با مسیحیان نجران، یکی از رویدادهای صدر اسلام است که نشانه حقانیت رسالت ایشان به شمار می رود ، این اتفاق در روز بیست و چهارم ذی الحجّه سال دهم هجری روی داد.

آیه ۶۱ سوره آل‌عمران از رویداد مباهله سخن گفته و به آیه مباهله شهرت دارد ، بنابر اعتقادات شیعیان، جریان مباهله پیامبر نه تنها نشانگر حقانیت اصل دعوت پیامبر است، بلکه بر فضیلت همراهان او (حضرت علی، حضرت فاطمه و امام حسن و امام حسین) در این ماجرا دلالت می‌کند ، شیعیان بر این اساس، معتقدند امیرالمومنین بر اساس آیه مباهله، به منزلۀ نَفْس و جان پیامبر است.

معنای لغوی و اصطلاحی مباهله

مباهله در لغت از ماده بَهْل (بر وزن اَهْل) به معنی رها کردن و برداشتن قید و بند از چیزی است ، و در اصطلاح به معنای لعنت کردن یکدیگر و نفرین کردن است ، کیفیت مباهله به این گونه است که افرادی که درباره مسئله ای به ویژه در زمینه اعتقادی و دینی دچار اختلاف می شوند در یک مکان جمع می شوند و به درگاه خدا تضرّع می کنند و از او می خواهند که دروغگو را رسوا سازد و مجازات کند.

شرح مختصر واقعه مباهله

پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله طی نامه ای ساکنان مسیحی نجران را به آئین اسلام دعوت کرد ، مردم نجران که حاضر به پذیرفتن اسلام نبودند نمایندگان خود را به مدینه فرستادند و پیامبر آنان را به امر خدا به مباهله دعوت کرد ، وقتی هیئت نمایندگان نجران، وارستگی پیامبر را مشاهده کردند، از مباهله خودداری کردند ، آن ها خواستند تا پیامبر اکرم اجازه دهد تحت حکومت اسلامی در آیین خود باقی بمانند.

موقعیت جغرافیایی نجران

بخش با صفای نجران، با هفتاد دهکده تابع خود، در نقطه مرزی حجاز و یمن قرار گرفته است ، در آغاز طلوع اسلام این نقطه، تنها نقطه مسیحی نشین حجاز بود که مردم آن به عللی از بت پرستی دست کشیده و به آیین مسیح علیه السلام گرویده بودند.

مسیحیان نجران

نجران سومین شهر یمن در منطقه مرزی حجاز و یمن می­باشد، كه ۷۳ دهكده داشت و تنها منطقه مسیحی­نشین و مركز صنعت نساجی در حجاز بود و چون نخستین ساكن آن نجران بن زید نام داشت، نجران نامیده شد ، ساكنان این سرزمین را باقی مانده «اصحاب اخدود» دانسته ­اند.

دعوت به اسلام توسط پیامبر خداصلی الله علیه وآله

پیامبر اکرم برای ابلاغ پیام الهی، به بسیاری از ممالک و کشورها نامه نوشت یا نماینده فرستاد تا ندای حق پرستی و یکتاپرستی را به گوش جهانیان برساند ، هم چنین نامه ای به اسقف نجران، «ابوحارثه»، نوشت و طی آن نامه ساکنان نجران را به آئین اسلام دعوت فرمود.

نامه رسول اکرم به اسقف نجران

مشروح نامه پیامبر به اسقف نجران چنین بود:

«به نام خدای ابراهیم و اسحاق و یعقوب. [این نامه ای است] از محمد، پیامبر خدا، به اسقف نجران. خدای ابراهیم و اسحاق و یعقوب را ستایش می کنم و شما را از پرستش بندگان به پرستش خدا فرا می خوانم. شما را دعوت می کنم که از ولایت بندگان خدا خارج شوید و در ولایت خداوند درآیید و اگر دعوت مرا نپذیرفتید باید به حکومت اسلامی مالیات (جزیه) بپردازید [تا در برابر این مبلغ، از جان و مال شما دفاع کند] و در غیر این صورت به شما اعلام خطر می شود».

عکس العمل نجرانی ها

نمایندگان پیامبر اکرم که حامل نامه دعوت به اسلام بودند، وارد نجران شدند و نامه را به اسقف نجران دادند ، او نیز شورایی تشکیل داد و با آنان به مشورت پرداخت ، یکی از آنان که به عقل و درایت مشهور بود گفت:

«ما بارها از پیشوایان خود شنیده ایم که روزی منصب نبوت از نسل اسحاق به فرزندان اسماعیل انتقال خواهد یافت و هیچ بعید نیست که محمد که از اولاد اسماعیل است ـ همان پیامبر موعود باشد».

بنابراین شورا نظر داد که گروهی به عنوان هیئت نمایندگان نجران به مدینه بروند تا از نزدیک با محمد صلی الله علیه و آله تماس گرفته، دلایل نبوت او را بررسی کنند.

ترکیب هیأت نمایندگان مسیحیان

هفتاد تن از صاحب نظران و نخبگان مسیحی كه سه تن از آنان رهبران مذهبی مسیحیت و در رأس هیأت بودند، وارد مدینه شدند.

۱- ابو حارثة ابن علقمه اسقف اعظم و نماینده رسمی كلیساهای روم و حجاز

۲- عبدالمسیح ملقب به عاقب كه در عقل و درایت شهرت داشت

۳- ایهم كه به او سید می­گفتند.

گفتگوی پیامبر اکرم با هیئت نجرانی

پیامبر اکرم در مذاکره ای که با هیئت نجرانی در مدینه به انجام رسانید آنان را به پرستش خدای واحد دعوت کرد ، امّا آنان بر ادعای خود اصرار داشتند و دلیل الوهیت مسیح را، تولد عیسی علیه السلام بدون واسطه پدر می دانستند ، در این هنگام فرشته وحی نازل شد و این سخن خدا را بر قلب پیامبر جاری ساخت: «به درستی که مَثَل عیسی نزد خداوند مانند آدم است که خدا او را از خاک آفرید».

در این آیه، خداوند، با بیان شباهت تولد حضرت عیسی علیه السلام و حضرت آدم علیه السلام ، یادآوری می کند که آدم را با قدرت بی پایان خود، بدون این که دارای پدر و مادری باشد، از خاک آفرید و اگر نداشتن پدر گواه این باشد که مسیح فرزند خداست، پس حضرت آدم برای این منصب شایسته تر است؛ زیرا او نه پدر داشت و نه مادر ، اما با وجود گفتن این دلیل، آنان قانع نشدند و خداوند به پیامبر خود، دستور مباهله داد تا حقیقت آشکار و دروغ گو رسوا شود.

مباهله، آخرین سلاح

چون استدلال پیامبر اکرم موجب تنبّه مسیحیان نجران نشد و با لجاجت و ستیز آنان مواجه گشت، به امر الهی مکلف به مباهله شد.

مسیحیان نجران هم پذیرفتند که مسئله از راه مباهله خاتمه یابد، از این‌رو دو طرف توافق کردند فردای آن روز، همگی خارج از شهر مدینه، در صحرا برای مباهله آماده شوند.

روایات معتبر از شرح واقعه روز مباهله

نقل است در روز مباهله پیامبر می آید، در حالی که دست علی را گرفته بود و حسن و حسین سلام الله علیهما پیش روی او حرکت می‌کردند، و فاطمه سلام الله علیها پشت سر او.

مسیحیان و در پیشاپیش آنان ، اسقف اعظم آنان بیرون آمدند. هنگامی که پیامبر اکرم را با همراهان مشاهده کرد، پرسید: اینها چه کسانی هستند؟ ، گفتند: این یکی، پسر عمو و داماد او است، و این دختر زاده‌های او هستند، و این بانو، دختر او است که از همه نزد او گرامی‌تر است.

اسقف نگاهی کرد و گفت: من مردی را می‌بینم که مصمّم و با جرأت در مباهله آمده و می‌ترسم او راستگو باشد، و اگر راستگو باشد بلای عظیمی بر ما وارد خواهد شد ، سپس گفت: ای ابوالقاسم ما با تو مباهله نخواهیم کرد، بیا با هم صلح کنیم !

و در بعضی از روایات آمده که اسقف اعظم گفت: «من صورت‌هایی را می‌نگرم که اگر از خدا بخواهند کوه را از جا برکند چنین خواهد شد! پس مباهله نکنید که هلاک خواهید شد»!

سرانجام مباهله

وقتی مسیحیان دیدند که پیامبر با عزیزترین افرادش برای مباهله آمده و همچون پیامبران برای مباهله روی دو زانو نشسته است، از مباهله منصرف شدند و درخواست مصالحه کردند. پیامبر نیز به شرط پرداخت جزیه، با درخواست آنان موافقت کرد.

بر اساس برخی از نقل ها ، پس از بازگشت مسیحیان به نجران، دو تن از بزرگان هیئت اعزامی با هدایایی، نزد پیامبر اکرم آمدند و مسلمان شدند.

ارتباط آیه مباهله و آیه تطهیر

برخی از مفسرین ، ضمن اشاره به ماجرای مباهله ، به نزول آیه تطهیر در آن روز و یا یک روز پیش از آن اشاره کرده اند ، و معتقدند حدیث کساء و داستان مربوط آن هم ، مرتبط با ماجرای مباهله و به نوعی مکمل آن بوده تا بر جایگاه والای اهل بیت تاکید نماید.

نزول آیه تطهیر و داستان و ارتباط آن مباهله مورد تاکید بسیاری از مورخان و عالمان اسلامی گرفته ، و در انتساب آیه تطهیر به پنج تن آل عبا علیهم السلام جاى هیچ شکّ و شبهه ‏اى وجود ندارد ، که علاوه بر اثبات امامت و ولایت ، اثبات عصمت و طهارت این بزرگواران از آن استفاده می شود.

درس های مهمی که از داستان مباهله باید گرفت

۱-اگر انسان ایمان به هدف داشته باشد، حاضر است خود و نزدیک‌ ترین بستگانش را در معرض خطر قرار دهد. «مِنۢ بَعْدِ مَا جَآءَكَ مِنَ ٱلْعِلْمِ»

۲-آخرین برگ برنده و سلاح برنده مؤمن، دعاست.«فَقُلْ تَعَالَوْاْ نَدْعُ»

۳-در مجالس دعا، کودکان را نیز با خود ببریم. «أَبْنَآءَنَا»

۴-استمداد از غیب، پس از بکارگیرى توانایى‌هاى عادّى است.«نَبْتَهِلْ»

۵-در دعا، حالات اهل دعا مهم است، نه تعداد آنها. گروه مباهله کننده پنج نفر بیشتر نبودند.«أَبْناءَنا»، «نِساءَنا»، «أَنْفُسَنا».

۶-زن و مرد در صحنه‌هاى مختلف دینى، در کنار همدیگر مطرحند.«نِسَآءَنَا»

۷-علىّ بن ابى طالب، جان رسول اللَّه است.«أَنفُسَنَا»

۸-اهل بیت پیامبر، مستجاب الدعوة هستند.«أَبْنَآءَنَا»، «نِسَآءَنَا»، «أَنفُسَنَا»

۹-فرزند دخترى، همچون فرزند پسرى، فرزند خود انسان است.«أَبْنَآءَنَا»، بنا بر این امام حسن علیه السلام و امام حسین علیه السلام فرزندان پیامبرند.

جریان مباهله نقطه عطفی در تاریخ اسلام محسوب می‌شود

چرا که در آن روز بار دیگر نور اسلام در آفاق هستی درخشیدن گرفت و عالمیان در سال نهم هجرت، حقانیت نبوت پیامبر خاتم صلی الله علیه و آله و منزلت اهل بیت آن حضرت را برای چندمین بار به نظاره نشستند و روز مباهله، به عنوان یکی دیگر از روزهای جشن و پیروزی و روز دعا و شکرگزاری در تاریخ اسلام ثبت شد.

برخی از دستاوردها و آموزه‌های حیات بخش داستان مباهله

۱-سند حقانیت شیعه

۲-جلوه ای از عزت اسلام

۳-دلیلی بر فضیلت و جایگاه ویژه اهل بیت علیهم السلام

۴- اثبات حقانیت ، ولایت و عصمت پنج تن آل عبا

۵- آشکار شدن ذلت دشمنان اسلام

۶ -روز خجسته و مبارک

۷- تداوم سنتهای پیامبران پیشین

۸- شیوه مقابله با مخالفان

اخبار مرتبط

دکمه بازگشت به بالا