اخبارجهانجهان اسلاممرجعیت شیعه

برگی از افتخارات مرجعیت شیعه

 تلاش میرزای شیرازی در دفاع از شیعیان افغانستان

اشاره

قرن نوزدهم میلادی آغاز و اوج گیری مبارزات ضد استعماری در نقاط مختلف دنیا است. بریتانیای کبیر ، فرانسه ، اسپانیا ، پرتغال ، هلند و بلژیک به ترتیب بزرگترین استعمارگران اروپایی بودند که طی قرون متمادی علیرغم وسعت کم و جمعیت ناچیزشان به سرزمین های پهناور با جمعیت هایی چند صد برابر خود تسلط داشتند. استعمارگران یا تکیه بر فن آوری های نظامی برتر و لشگر کشی و زور منابع این کشورها را غارت می کردند و ساکنان کشورهای استعمار شده را به بدترین وضع رها می ساختند و از حاکمان دست نشانده جبار و خونریز حمایت می کردند.

در این نوشتار کوتاه صفحاتی از تاریخ مبارزات ضد استعماری مردم افغانستان به رهبری و هدایت مرحوم آیت الله العظمی سید محمد حسن شیرازی مشهور به میرازی شیرازی را بازخوانی می کنیم.

فتوای مشهور تحریم تنباکو بویژه در میان ایرانیان بقدری شهرت پیدا کرد که سایر تلاشهای ضد استعماری مرحوم میرزای شیرازی کمتر دیده و شنیده شده است.

امیر عبدالرحمن خان عامل استعمار بریتانیا

بریتانیای کبیر به عنوان قدیمی ترین و بزرگترین استعمارگری که با افتخار اعلام می کرد آفتاب در سرزمین های تحت سیطره اش غروب نمی کند در چهار قاره مستعمرات فراوانی داشت اما در آسیا با تسلط  بر هند با جمعیتی افزون بر چهارصد میلیون تن نه تنها بر این کشور و منابع سرشار آن تسلط پیدا کرد بلکه به کشورهای اطراف نیز حتی اگر رسما مستعمره ی بریتانیا محسوب نمی شدند نفوذ و استیلا پیدا کند. بنگلادش پاکستان و افغانستان هیچ گاه رسما مستعمره بریتانیا نبودند اما نفوذ و دخالت بریتانیا در این کشورها سرنوشت سیاهی برای مردم آن دیار رقم می زد.

ملت افغانستان در سالهای پایانی قرن نوزدهم از استعمار انگلیسی به ستوه آمده بودند. امیر عبدالرحمن خان که از جانب بریتانیا حکومت افغانستان را برعهده داشت، بدترین و ستمگرانه ترین ظلم ها را در حق ملت مظلوم و مسلمان افغانستان روا می داشت. از حبس و آوارگی و شکنجه و قتل گرفته تا محرومیت از آزادی های عمومی و مصادره اموال و متملکات و حتی ایجاد تفرقه میان گروه های مختلف جامعه، به ویژه شیعیان محروم و مظلوم افغانستان، نمونه هایی از ظلم های متعددی است که او مرتکب شد. برای نمونه در کتاب سراج التواریخ، ص 779، در بخشی از نامه عبدالرحمن خان چنین آمده است: «می بایست با مردم افغانستان با شدیدترین شکنجه ها و اخراج آن ها از افغانستان و مصادره ممتلکات آن ها رفتار کرد».

وی ارتش بزرگی متشکل از صد و بیست هزار سرباز مسلح برای از بین بردن شیعیان فراهم آورد و شمار بسیاری از آنان را به قتل رساند و سرهای بسیاری را جدا کرد و پشته ای از آن سرها ساخت که بعدها به «تلّ الرؤوس» (تپه سرها) معروف شد.

عبدالرحمن خان همچنین علما را به صدور فتوایی در تکفیر شیعیان وادار کرد. هر عالمی که از صدور چنین فتوایی سر باز زد او را به اعدام تهدید کرد و در عمل نیز بسیاری از علما را به دار آویخت.

میرزای شیرازی فریاد رس شیعیان مظلوم افغانستان

در پی این جنایت های گسترده در نقاط مختلف افغانستان و نسل کشی شیعیان و هزاره ها توسط لشگریان امیر عبدالرحمن خان ، جمعی از علما و بزرگان شیعیان به نمایندگی از مردم افغانستان به سامرا رفته و ضمن دیدار با مرحوم میرزای شیرازی از ایشان طلب یاری کردند.

میرزای شیرازی پس از بررسی موضوع بلافاصله با ارسال دو نامه یکی به ناصر الدین شاه قاجار در ایران و دیگری به انگلستان، جلوی این اعمال ظالمانه را گرفت.

در نامه ی میرزای شیرازی به ناصر الدین شاه قاجار چنین آمده است: «حضرتعالی از ویکتوریا، ملکه بریتانیا با جدیت تمام بخواهید که این حمله آتشین در افغانستان را پایان دهد».

ناصر الدین شاه نیز به نوبه خود سفیر انگلستان را در ایران فرا می خواند و یادداشت تندی را در این خصوص به او می سپارد.

 ناصر الدین شاه خطاب به سفیر بریتانیا می گوید : «ظلم و تجاوز استعمارگران انگلیسی و مزدوران آن ها در افغانستان، نسبت به مردم آن سرزمین به طور عمومی و در حق شیعیان مظلوم آن سامان به طور خاص، فراتر از آن است که بتوان در مقابل آن سکوت کرد. بر شما لازم است که دستان جنایتگران را از افغانستان به طور عمومی و از شیعیان به طور خاص جدا کنید».

پیرو این اقدام، ملکه ویکتوریا دستور به توقف این حملات  در افغانستان و بازگرداندن آوارگان شیعه به دیگر مناطق و باز پس دادن زمین ها و ممتلکات مصادره شده آن ها به ایشان داد و در پی آن، امنیت در همه مناطق افغانستان برقرار شد.

همچنین در کتاب سراج التواریخ آمده است این اقدام شجاعانه  و مسئولانه ی مرحوم آیت الله العظمی میرزا سید محمد حسن شیرازی قدس سره در خصوص دفاع از مردم مظلوم افغانستان به مراتب از اقدام او در خصوص صدور فتوای تحریم تنباکو و رهایی ایران از چنگال یک قرارداد ننگین و  استعماری بااهمیت تر است.

روایت شیخ آقا بزرگ تهرانی از میرزای بزرگ

شایان ذکر است که علامه بزرگوار، شیخ آقا بزرگ تهرانی در کتاب خود به نام هدیة الرازي إلی المجدّد الشیرازي، ص 136 در خصوص آیت الله العظمی میرزا سید محمد حسن شیرازی قدس سره چنین آورده است: «اما در خصوص خرد سیاسی، او بسیاری از سیاستمداران از پادشاهان و فرمانروایان و وزرای کارآزموده را به حیرت افکنده بود و اهل علم بر خردمندی و حسن تدبیر او اذعان و اندیشمندان دنیا جملگی بر برتری اندیشه او اعتراف داشته اند و کسی از آنان نبود مگر آنکه خود را در مقابل او خُردتر می دید. چنین اتفاق نظری برای هیچ یک از علمای پیش از او وجود نداشته است».*

*متن این روایت برگرفته از دستنوشته ی مرجع عالیقدر حضرت آیت الله العظمی  سید صادق حسینی شیرازی است.

اخبار مرتبط

دکمه بازگشت به بالا