حملات تروریستی و انفجارهای مرگبار، در بیش از دو دهه گذشته زندگی را به کام مردم افغانستان تلخ کرده و هزاران نفر را به خاک و خون نشانده است. در حاليكه انتظار میرفت با تسلط طالبان بر افغانستان و بر اساس تعهدات این گروه در توافقنامه دوحه، حملات تروریستی در افغانستان متوقف شود و مردم این کشور دیگر شاهد انتحار و انفجار نباشند.
در یک سال گذشته که گروه طالبان بر افغانستان مسلط شدهاند، حملات انتحاری و تروریستی، نه تنها كم نشده بلكه افزایش نیز یافته است.
روز جمعه انفجار مرگبار ديگرى در شهر کابل، پایتخت افغانستان به وقوع پیوست؛ انفجارى که نشان از شکنندگی وضعیت امنیتی این شهر دارد.
وقوع چنین انفجارهای پیاپی، شهروندان افغانستان را در مورد وضعیت امنیتی کشور نگران کرده و سؤال هاى زیادی در مورد ناامنی در زیر سلطه طالبان، به وجود آورده است.
از يک سو طالبان در یک سال گذشته به صورت پیوسته ادعا کرده است که با تسلط این گروه در افغانستان، امنیت کامل تأمین شده است و جنگ پایان یافته است.
اما از سوی دیگر انفجارهای مرگبار و حملات تروریستی، نشان میدهد این ادعای طالبان، حقیقت ندارد و آنچه که شهروندان افغانستان در زندگی روز مره تجربه میکنند، خلاف ادعای رهبران طالبان است.
طالبان در یک سال گذشته، علاوه بر اینکه نتوانسته امنیت کلی افغانستان را تأمین کند، در تأمین امنیت دو بخش به صورت جدی ناتوان و حتی «ناکام» بوده است.
یک: تأمین امنیت مراکز دینی و مذهبی و دو: تأمین امنیت شیعیان؛
شواهد نشان می دهد از زمان تسلط طالبان بر افغانستان، مرگبارترین حملات تروریستی بر مساجد و مراکز دینی و مذهبی افغانستان انجام شده است.
انفجار تروریستی روز جمعه اول مهرماه نیز در مسجد وزیر محمد اکبر خان، از مساجد مشهور کابل که در یک کیلومتری ارگ ریاست جمهوری قرار دارد، رخ داده است.
حملات پیاپی در مساجد و مراکز دینی، نشان میدهد که طالبان یا نخواستهاست که امنیت این مراکز را تأمین کند و یا اینکه از تأمین امنیت آن، ناتوان بودهاست.
در هر دو صورت، طالبان نتوانسته مسئولیتی را که بر عهده دارند، انجام دهند و در انجام این مسئولیت، ناکام بودهاند.
حملات بر مساجد و مراکز دینی، از شهر مزار شریف و شهر قندهار شروع شد و اکنون گروههای تروریستی دامنه این حملات را به پایتخت کشانده است.
اما هدف دیگر حملات تروریستی در افغانستان در یک سال گذشته، شیعیان این کشور و مراکز آموزشی، دینی و مذهبی آنها بوده است.
حملات بر شیعیان افغانستان در یک سال گذشته به حدی گسترده، هدفمند و سیستماتیک بوده است که نهادهای بین المللی بارها در رابطه با تأمین امنیت شیعیان هزاره، اظهار نگرانی کردهاند و خواستار تأمین امنیت این گروه قومی و مذهبی شدهاند.
اما طالبان، هیچگاه نتوانستهامنیت حداقلی را برای شیعیان هزاره در افغانستان تأمین کند و از حملات تروریستی بر این مردم، جلوگیری کنند.
در ادامه عملکرد طالبان موجب تبدیل شدن افغانستان به پناهگاه تروریستان گردید
با اینکه طالبان ادعا میکند که هیچ گروه تروریستی در افغانستان حضور ندارد، اما مقامات اکثر کشورهای جهان بارها در سخنرانیهای شان در مجمع عمومی سازمان ملل متحد، از تبدیل شدن افغانستان به پایگاه امن تروریستان، ابراز نگرانی کردند.
از جمله این کشورها، قطر، متحد و حامی سالهای اخیر طالبان بود که از تبدیل شدن افغانستان به لانه تروریستان، نگرانی جدی خود را نشان داد.
علاوه بر این، حملات پیاپی تروریستی و انفجارهای مرگبار نشان میدهد که طالبان نتوانستهاست از حضور گروه های تروریستی در افغانستان جلوگیری کند و تحت تسلط این گروه، تروریستان فضای امنی در افغانستان یافتهاند.
جدا از این، ادعاها و گزارشهای زیادی وجود دارد که شماری از مقامات طالبان ارتباطات وسیع با شبکههای تروریستی دارند و برای نیروهای گروههای تروریستی در کشور، پناهگاه فراهم میکنند.
اما بزرگترین نشانه تبدیل شدن افغانستان به پناهگاه امن تروریستان، کشته شدن ایمن الظواهری، رهبر شبکه القاعده در کابل و در نزدیکی ارگ ریاست جمهوری، بود.
همانگونه که کشورهای اروپایی و آمریکا در اعلامیه اخیر خود گفتهاند، این امر نشان میدهد که طالبان به تعهدات خود در امر مبارزه با تروریزم پابند نبوده و برای بزرگترین شبکههای تروریستی، مکان امن فراهم کردهاند.
با توجه به افزایش حوادث تروریستی و بُروز نشانههای متعدد از حضور گروههای تروریستی در افغانستان، میتوان گفت ادعای طالبان مبنی بر تأمین امنیت سراسری دور از واقعیت است و این گروه نتوانسته است امنیت شهروندان افغانستان را تأمین کند و از حضور گروههای تروریستی در خاک افغانستان، جلوگیری کند.