اخبارایرانجهان

آبادان؛ شهری میان خاطره افتخار و واقعیت فراموشی

آبادان روزگاری مظهر پیشرفت، صنعت و فرهنگ در جنوب ایران بود.

بندری که از دوبی، دوحه و سایر بنادر منطقه جلوتر می‌تاخت.

اما امروز، این شهر همچنان در میان خرابه‌های جنگ، سوء‌مدیریت و فراموشی تاریخی دست‌وپا می‌زند و از درد بی‌عدالتی، رنج می‌برد.

آبادان، شهری که در دهه‌های گذشته، به‌ویژه پیش از سال 1357، به‌عنوان یکی از قطب‌های اقتصادی و صنعتی ایران شناخته می‌شد، هنوز هم خاطرات روزهایی را در خود دارد که صدای ماشین‌آلات سنگین در پالایشگاه، تردد کشتی‌ها در اروندرود و زندگی شبانه در خیابان‌های پرترددش نشانه‌ای از رونق بود.

آن روزها، آبادان نه‌تنها با شهرهای منطقه‌ای مانند دوبی و دوحه رقابت می‌کرد، بلکه از بسیاری از آن‌ها پیشی گرفته بود.

بزرگ‌ترین پالایشگاه جهان در آبادان قرار داشت و شکوه و پیشرفت و آبادانی آن، چشم تمامی کشورهای همسایه و حتی جهان را خیره کرده بود.

توریست‌هایی از سراسر دنیا برای دیدن شکوه آبادان، بازارها، مراکز دیدنی و ساحل زیبایش به این شهر سفر می‌کردند.

اما امروز، این شهر با مشکلات مزمن زیرساختی، رکود اقتصادی، مهاجرت نخبگان و فروپاشی تدریجی اعتماد عمومی مواجه است.

37 سال از پایان جنگ تحمیلی گذشته، اما بخش زیادی از زخم‌های جنگ بر پیکر شهر هنوز ترمیم نشده است.

خانه‌هایی ویران، پروژه‌هایی نیمه‌تمام و خاطراتی خاک‌خورده، گواه بر بی‌توجهی مداوم به این شهر است.

در این میان، وقوع دو فاجعه در قلب خیابان امیری – یکی در دهه 1350 در یک سینما، و دیگری در سال‌های اخیر با فروریختن برج نیمه‌تمام متروپل– تنها نشانه‌هایی از عمق بحران‌های مدیریتی، ساختاری و نظارتی در این شهر هستند.

خیابان امیری که زمانی قلب تپنده تجارت و زندگی شهری آبادان بود، امروز به مکانی پر از خاطرات تلخ تبدیل شده است.

فاجعه آتش‌سوزی در آن سینما، که با جان‌های بی‌شماری همراه شد، و بعدها فرو ریختن آن برج بلند، نشان دادند چگونه یک شهر می‌تواند در برابر بی‌تدبیری، فساد و بی‌پاسخ‌گویی، بارها فرو بریزد.

سال‌هاست خانواده‌های داغدار به دنبال پاسخ هستند، اما نه حقیقتی روشن شده و نه مسئولیتی پذیرفته شده است.

وعده‌ها بی‌نتیجه ماند، سازوکار عدالت بی‌حرکت است و هیچ یادمانی رسمی برای این فجایع ساخته نشده است.

بازسازی آبادان، فقط در سنگ و سیمان نیست؛ این شهر به بازسازی اعتماد نیاز دارد.

به حقیقت، به التیام، و به عدالت. آبادانِ امروز، نیازمند نگاه دوباره‌ای است؛ نگاهی که دردها را ببیند، صداها را بشنود و زخم‌های باز را درمان کند.

اخبار مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

دکمه بازگشت به بالا