
رویاپردازی برای بازسازی سوریه و تبدیل آن به پایگاهی اقتصادی برای ایران، در عمل به انبوهی از پروژههای ناتمام، بدهیهای بیسرانجام و سفارت غارتشده انجامید.
تجربهای پرهزینه که امروز نهتنها سودی نداشت، بلکه اعتماد مردم ایران را نیز خدشهدار کرده است.
پس از پایان جنگ داخلی سوریه، حکومت ایران تلاش کرد با الگوگیری از طرح مارشال آمریکا، نفوذ اقتصادی خود را در این کشور گسترش دهد.
بر اساس اسناد منتشرشده از سفارت ایران در دمشق که توسط خبرگزاری رویترز بررسی شده، برنامههایی برای ساخت نیروگاه، استخراج نفت، توسعه زیرساختها و ایجاد بانک مشترک میان دو کشور تدوین شده بود.
اما این تلاشها، بهجای تقویت حضور اقتصادی ایران، به پروژههایی نیمهتمام و بدهیهایی بدون سرانجام ختم شد.
در یک سند رسمی، از «فرصت چهارصد میلیارد دلاری» در بازسازی سوریه سخن رفته بود، اما سقوط دولت اسد در اواخر سال گذشته میلادی، همه این برنامهها را باطل کرد.
با حمله به دمشق و تغییر حاکمیت، نهتنها پیمانکاران و نیروهای ایرانی مجبور به خروج فوری شدند، بلکه اسناد بسیاری از ناکارآمدی، فساد، و دخالتهای غیرحرفهای پرده برداشت.
برخی پروژهها از ابتدا بر پایه روابط ناسالم شکل گرفتند و در فضای پر از بوروکراسی فاسد سوریه گرفتار شدند.
نیروگاه لاذقیه، استخراج نفت در شرق سوریه و دهها طرح دیگر، با هزینه میلیاردها دلار پول مردم ایران آغاز شد اما هیچگاه به ثمر نرسید.
رویترز برآورد میکند سوریه حداقل سی میلیارد دلار به ایران بدهکار است؛ عددی که هرگز بازپرداخت نخواهد شد.
این در حالی است که اقتصاد داخلی ایران با بحرانهای متعدد مواجه است.
در چنین شرایطی، دود شدن سرمایه مردم در سرزمینی بحرانزده، پرسشهای جدی درباره اولویتبندیهای اقتصادی کشور مطرح میکند؛ پرسشهایی که پاسخی صادقانه میطلبند.