در شرایطی که خفتگیری و زورگیری در اطراف دانشگاههای ایران به امری رایج بدل شده، مسئولان دولتی و متصدیان حفظ امنیت جامعه، به جای تأمین امنیت شهروندان، تعریف دیگری از امنیت ارائه میدهند.
تعریفی که نتیجه آن، ناامنی روزافزون برای قشر جوان و دانشجو است.

بار دیگر دانشجویان ایرانی قربانی خفتگیری شدند.
به گزارش ایسنا، حامد علیصادقی، معاون فرهنگی و دانشجویی دانشگاه خواجه نصیر، از حمله یک باند مشخص به دو دانشجوی این دانشگاه در خیابان خواجه عبدالله خبر داده است.

محلی که به دلیل نورپردازی ضعیف و خلوت بودن، بارها صحنه حوادث مشابه بوده است.
این در حالیست که نیروهای انتظامی به دلیل “ناتوانی در تأمین امنیت”، حتی کیوسکهای خود را از برخی مناطق از جمله حکیمیه و خاک سفید، که محل خوابگاههای دخترانه است، جمعآوری کردهاند.
پنج روز پیش نیز یک دانشجوی دختر دانشگاه شهید بهشتی در محلهای فاقد نور کافی و دوربین شهری مورد حمله قرار گرفت.

به نقل از هممیهن، پس از شکایت این دانشجو، حراست دانشگاه حتی از همکاری با پلیس خودداری کرده است.
بر اساس دیدگاه فعالان مدنی چنین رویههایی نشاندهنده تعریفی وارونه از مفهوم امنیت در نگاه برخی مسئولان ایرانی است؛ امنیتی که بیشتر ناظر بر کنترل فضای دانشگاه و فشار بر فعالان دانشجویی است تا حفاظت از جان و مال آنان.
در فروردینماه، دانشجویی از دانشگاه علوم پزشکی گلستان با ضربات چاقو در جریان زورگیری مجروح شد.
بهمن گذشته، امیرمحمد خالقی، دانشجوی دانشگاه تهران، نیز به دست دو زورگیر جان باخت.
در حالیکه فقر و بیکاری بستر بروز چنین جرایمی را گستردهتر کرده، بیتوجهی دولت و دستگاههای امنیتی به تأمین امنیت واقعی، موجب گسترش احساس ناامنی در جامعه شده است.
کارشناسان معتقدند امنیت نباید تنها به معنای حضور فیزیکی در خیابانها یا سرکوب اعتراضات باشد، بلکه در گام نخست باید به حفظ جان و کرامت شهروندان توجه کرد.