آیت الله العظمی شیرازی: گناه ذکر شده در قرآن کریم درمورد پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله به معنای گناه نزد مشرکین است
نشست علمی روزانه آیت الله العظمی سید صادق حسینی شیرازی روز چهارشنبه 17 جمادی الاول 1446 برگزار شد، در این نشست هم چون جلسات پیشین ، ایشان به سوال های حاضران در جلسه ، پیرامون مسائل مختلف فقهی پاسخ دادند.
آیت الله العظمی شیرازی با اشاره به آیه ۲۹ سوره یوسف : يُوسُفُ أَعْرِضْ عَنْ هَٰذَا وَاسْتَغْفِرِي لِذَنْبِكِ إِنَّكِ كُنْتِ مِنَ الْخَاطِئِينَ ، ای یوسف، از این درگذر (یعنی قضیه را از همه پنهان دار) و (زن را گفت) تو هم از گناه خود توبه کن که سخت از خطاکاران بودهای و آیه ۱۹ سوره محمد فَاعْلَمْ أَنَّهُ لَا إِلَٰهَ إِلَّا اللَّهُ وَاسْتَغْفِرْ لِذَنْبِكَ وَلِلْمُؤْمِنِينَ وَالْمُؤْمِنَاتِ وَاللَّهُ يَعْلَمُ مُتَقَلَّبَكُمْ وَمَثْوَاكُمْ ، باز هم بدان که هیچ خدایی جز خدای یکتا نیست و تو بر گناه خود و برای مردان و زنان با ایمان آمرزش طلب کن ، و خدا منازل انتقال شما به عالم آخرت و مسکن همیشگی شما همه را میداند ، فرمودند مراد از ذنب در این آیات شریفه گناه نیست چرا که با عصمت در تضاد است ، و اگر روایتی هم در این زمینه ذکر شده ، سند ندارد ، و آن کسی که نقل کرده ف ثقه نبوده ، و انسان نمی داند که آن فرد ، چه چیزی از امام معصوم شنیده و چگونه نقل کرده و شاید اشتباه نقل کرده باشد.
معظم له در ادامه فرمودند : اسْتَغْفِرِي لِذَنْبِكِ یعنی ذنبی که که مشرکان برای تو قرار دادند و نه ذنب واقعی ، مانند آن که در جریان فتح مکه خدای متعال در سوره فتح می فرماید : إِنَّا فَتَحْنَا لَكَ فَتْحًا مُبِينًا لِيَغْفِرَ لَكَ اللَّهُ مَا تَقَدَّمَ مِنْ ذَنْبِكَ وَمَا تَأَخَّرَ وَيُتِمَّ نِعْمَتَهُ عَلَيْكَ وَيَهْدِيَكَ صِرَاطًا مُسْتَقِيمًا ، به نام خدا که رحمتش بیاندازه است و مهربانیاش همیشگی ، تا خدا [با این پیروزی آشکار] آنچه را [به وسیله دشمنان از توطئه ها و موانع و مشکلات در راه پیشرفت دعوتت به اسلام] در گذشته پیش آمده و آینده پیش خواهد آمد از میان بردارد، و نعمتش را بر تو کامل کند، و به راهی راست راهنمایی ات نماید ، ائمه علیهم السلام در تفسیر این آیه ی شریفه در روایات معتبره فرموده اند که یعنی وقتی پیروز شدی ، حقد و کینه ای که اهل مکه با تو داشتند ، رفع خواهد شد ، یعنی ذنب نزد کافران ، اما چرا قرآن این گونه بیان فرموده است ، چون که قرآن برای امتحان بشر آمده و امتحان جزئی از قرآن است ، چرا خدای متعال شبهات و تاویل در قرآن قرار داده است ، به آن جهت که کسی که اهل باطل است ، دستش باز باشد و باطلش ظهور پیدا کند ، لذا این ذنب در روایات و تفاسیر به معنای ذنب نزد کافران آمده و به معنای ذنب واقعی نیست.
ایشان در همین رابطه تاکید فرمودند : ذنب در این جا به معنای ذنب عندالمشرکین است چرا که ائمه این گونه فرموده اند و طریق فهم ما کتاب الله و عترتی اهل بیتی است ، لذا باید آن چه عترت فرموده اند و به طریق معتبر به ما رسیده است ، آن را ضمیمه ی قرآن کنیم ، همانند یک آیه ای که آیه ی دیگر را تفسیر می کند.
آیت الله العظمی شیرازی در رابطه با آیه ۲۹ سوره یوسف : يُوسُفُ أَعْرِضْ عَنْ هَٰذَا وَاسْتَغْفِرِي لِذَنْبِكِ إِنَّكِ كُنْتِ مِنَ الْخَاطِئِينَ هم فرمودند : در اینجا خطاب این آیه ، سخن عزیز مصر به همسرش زلیخاست که به یوسف می گوید تو کنار برو ، بعد به زنش می گوید که استغفار از گناهت کن.
معظم له با اشاره به برخی از روایات از جمله روایتی از امام هادی علیه السلام : لِیَغْفِرَ لَکَ اللهُ ما تَقَدَّمَ مِنْ ذَنْبِکَ وَ ما تَأَخَّرَ فَقَالَ (علیه السلام) وَ أَیُّ ذَنْبٍ کَانَ لِرسول الله (صلی الله علیه و آله) مُتَقَدِّماً أَوْ مُتَأَخِّراً وَ إِنَّمَا حَمَلَهُ اللَّهُ ذُنُوبَ شِیعَهًْ عَلِیٍّ (علیه السلام) مِمَّنْ مَضَی مِنْهُمْ وَ بَقِیَ ثُمَّ غَفَرَهَا لَهُ ، از امام هادی (علیه السلام) دربارهی آیه: لیَغْفِرَ لکَ اللهُ مَا تَقَدَّمَ مِن ذَنبِکَ و مَا تَأَخَّرَ سؤال شد. امام (علیه السلام) فرمود: «رسول خدا (صلی الله علیه و آله) هرگز مرتکب گناه نشده بود و آن حضرت گناهان پیشین یا پسین نداشت. بلکه خداوند گناهان شیعیان امیرالمؤمنین (علیه السلام) را به عهدهی او گذاشته و سپس آنها را برایش آمرزیده بود» ، فرمودند این روایات باید تاویل شوند و با روایات دیگر جمع شوند ، و من حیث المجموع ظاهر این روایت مراد نیست ، به دلیل وجود روایات معتبر دیگر.
ایشان در ادامه فرمودند روایتی از یکی از اصحاب ثقات امام صادق علیه السلام نقل شده که می گوید در راه می رفتم و به امام صادق علیه السلام برخورد کردم ، حضرت فرمودند : لَنَحمِلَنَّ ذُنوبَ سُفَهائِکم علی عُلَمائِکُم ، در اینجا تحمیلِ ذنب واقعی است ، چون اگر علما تقصیر کنند مسئولند اما در رابطه با معصومین ، چون عصمت مسلّم است باید تاویل کرد ، چرا که روایات متواتر وجود دارد.