آیت الله العظمی شیرازی: فرق خدای متعال و معصومین علیهم السلام در این است که خدا هر چه دارد، متعلق به خودش است، اما آنچه در اختیار معصومین قرار داده، متعلق به خودشان نیست، بلکه متعلق به خدای متعال است
نشست علمی روزانه آیت الله العظمی سید صادق حسینی شیرازی، روز پنجشنبه ششم ذی حجه سال ۱۴۴۵ برگزار شد، در این نشست همچون جلسات پیشین، ایشان به سوالهای حاضران در جلسه، پیرامون مسائل مختلف فقهی پاسخ دادند.
آیت الله العظمی شیرازی در رابطه با علم امام معصوم علیه السلام فرمودند: بحث علم امام، بحث مفصلی است، و علامه مجلسی در بحارالانوار در چند جا و در مرآة العقول این بحث را مطرح کرده است، و برخی از علما هم کتاب های مستقل و خاص حول علم امام نوشته اند، و آنچه که در ذهن من است، مرحوم شیخ محمد علی سنقری که از علمای کربلا بودند، و من مکرر خدمت ایشان رسیده بودم، در ۶۰ – ۷۰ سال قبل، کتابی به نام «الالهام فی علم الامام» که تقریبا ۷۰ – ۸۰ صفحه است، منتشر کرده اند، و چون متاخر است و فرمایشات مرحوم مجلسی هم در آن ذکر شده، لذا کتاب جامعی است.
معظم له در رابطه با کیفیت علم امام فرمودند: روایات در رابطه با علم امام، مختلف است، اما آن گونه که جماعتی برداشت کرده اند، و من هم خودم نیز برداشتم از نوع این روایات همین است که علم امام، حضوری و در همه جا میباشد، لذا هر روایتی که خلاف این ظاهر باشد، باید آن را تاویل کرد.
ایشان با اشاره به دو نمونه از آیات قرآن کریم ، فرمودند: در آیه ۱۸۸ سوره اعراف آمده که پیامبر اکرم فرمودند: وَلَوْ كُنْتُ أَعْلَمُ الْغَيْبَ لَاسْتَكْثَرْتُ مِنَ الْخَيْرِ وَمَا مَسَّنِيَ السُّوءُ، و اگر من از غیب (جز آنچه از وحی میدانم) آگاه بودم بر خیر و نفع خود همیشه میافزودم و هیچگاه زیان و رنج نمیدیدم، و یا در آیه ۵۲ سوره شوری آمده که: مَا كُنْتَ تَدْرِي مَا الْكِتَابُ وَلَا الْإِيمَانُ وَلَٰكِنْ جَعَلْنَاهُ نُورًا نَهْدِي بِهِ مَنْ نَشَاءُ مِنْ عِبَادِنَا، تو پیش از آن که وحی بر تو رسد نه میدانستی کتاب (خدا) چیست و نه فهم میکردی که راه ایمان و شرع کدام است و لیکن ما آن (کتاب و شرع) را نور (وحی و معرفت) گردانیدیم که هر کس از بندگان خود را بخواهیم، لذا حسب این برداشت که البته اجماعی نیست، علم امام، حضوری است و نسبت به همه چیز از گذشته و حال و آینده و حتی نسبت به روز قیامت، بهشت و دوزخ، این علم وجود دارد، بنابراین هر چه ظاهرش با این منافات داشته باشد، بایستی تاویل کرد.
آیت الله العظمی شیرازی در ادامه فرمودند: معصومین علیهم السلام همه چیز را می دانند ، فقط در روایت، یک جا استثنا شده، آنجا که در آیه ۳۹ سوره رعد می فرماید : يَمْحُو اللَّهُ مَا يَشَاءُ وَيُثْبِتُ وَعِنْدَهُ أُمُّ الْكِتَابِ، خدا هر چه را خواهد (از احکام یا حوادث عالم) محو و هر چه را خواهد اثبات میکند و اصل کتاب (آفرینش) نزد اوست، لذا ممکن است که خدای عزوجل در برخی موارد، که نام آن بداء گفته شده، چیزی را تغییری بدهد، و انجام آن را به زمان جلوتر یا عقب تر بیندازد.
معظم له در پاسخ به این شبهه که برخی گفته اند چون امیرالمومنین علم داشته اند، لذا مجاهدتهای ایشان در لیلة المبیت و یا برخی از جنگ ها فضیلت نیست، چرا که میدانسته اند که زنده میمانند، فرمودند: در اینکه امیرالمومنین علم نسبت به همه چیز داشتند، شکی نیست، اما در روایتی خود امیرالمومنین فرمودند: لَولا آيَةٌ في كِتابِ اللّه لَأَخبَرتُكُم بِما كانَ وبِما يَكونُ وما هُوَ كائِنٌ إلى يَومِ القِيامَةِ، وهِيَ هذِهِ الآيَةُ: «يَمحُو اللّه ما يَشاءُ ويُثبِتُ وعِندَهُ اُمُّ الكِتابِ، امیرالمومنین علیه السلام در اینجا میفرمایند که اگر این آیه در قرآن نبود: يَمْحُو اللَّهُ مَا يَشَاءُ وَيُثْبِتُ وَعِنْدَهُ أُمُّ الْكِتَابِ، من همه چیز را برای شما میگفتم، اما چون خدای متعال این خصوصیت را برای خود قرار داده، و ممکن است برخی چیزها تغییر کند، وَعِنْدَهُ أُمُّ الْكِتَابِ، اصل کتاب (آفرینش) نزد اوست، لذا در برخی دعاها از جمله دعای احتجاب، بعضی از روایات آمده: استأثر الله بعلمه ، یعنی خدای متعال برخی چیزها را فقط و فقط برای خودش قرار داده است.
ایشان هم چنین با اشاره به فرازی از برخی ادعیه: وَ بِالاسْمِ الَّذِي حَجَبْتَهُ عَنْ خَلْقِكَ فَلَمْ يَخْرُجْ مِنْكَ إِلا إِلَيْكَ، و به حق آن نامى كه از خلاق خود پنهان داشتى، كه از تو جز براى تو خارج نگردد، فرمودند: خدای عزوجل برخی از امور خلقت را فقط برای خودش قرار داده است، لذا این که گفته میشود، چون امیرالمومنین علم داشتند، مجاهدتهای ایشان فضیلت نیست، صحیح نیست، و قطعا فضیلت است، چرا که اینکه خدای عزوجل مقرر فرموده که حضرت امیر کشته نشوند، ممکن بود تقدیر الهی بر این قرار میگرفت که حضرت کشته شوند، لذا حضرت امیر و سایر معصومین علیهم السلام، فقط آن علمی را که خدای متعال، خاص خود قرار داده است، را ندارند.
آیت الله العظمی شیرازی در ادامه فرمودند: خدای عزوجل همه چیز را در اختیار ۱۴ معصوم علیهم السلام قرار داده است، اما آنچه در اختیار ایشان قرار داده، متعلق به خودشان نیست، بلکه متعلق به خدای متعال است، بنابراین خدای عزوجل هر چه دارد، متعلق به خودش است، و این فرق بین معصوین و خدای متعال است.
معظم له هم چنین تاکید فرمودند: در زیارت صحیحهی امام حسین علیه السلام آمده است: إِرَادَةُ الرَّبِّ فِی مَقَادِیرِ أُمُورِهِ تَهْبِطُ إِلَیكُمْ وَ تَصْدُرُ مِنْ بُیوتِكُم، اراده خدا در مقدراتش اول بر شما وارد میشود، و بعد از شما به سوی دیگری صادر میشود، و در اینجا تاکید بر مقدرات امور الهی و نه مردم شده است، و در این زمینه روایات و دعاهای متعددی وارد شده است.
ایشان در ادامه فرمودند: معصومین علیهم السلام توان انجام هر کاری را دارند، اما این توان مربوط به خودشان نیست، بلکه آنچه که دارند، از خدای متعال است.
آیت الله العظمی شیرازی در رابطه با درخواست برخی از حاجات از معصومین علیهم السلام فرمودند: اگر انسان در مواردی مثلا خطاب به امام رضا علیه السلام بگوید که من را شفا بدهید، هیچ اشکالی ندارد، یا اگر خطاب به حضرت عباس سلام الله علیه چنین درخواستی کند، اشکال ندارد، چرا که این اختیار و قدرتی است که خدا به ایشان عطا فرموده است.
معظم له در ادامه تاکید فرمودند: البته در مواردی که خصوصیت دارد، و برداشت بد از آن میشود، انسان نباید آنها را بر زبان جاری کند، که به آن عنوان ثانوی میگویند.
ایشان با ذکر مثالی برای روشن شدن این موضوع فرمودند: اختیارات معصومین علیهم السلام، همانند وکیلی است که به او اختیاراتی تفویض میشود، مثلا یک تاجر میلیاردری شخصی را وکیل میکند، و به او میگوید که هر چه را که تو صلاح میدانی، اجازهی تصرف در اموال من را داری، از جمله خرید و فروش و هر نوع تصرف دیگر ، لذا این وکیلی که به او اختیارات وسیعی تفویض شده، هر کاری میتواند انجام دهد، اما مالک آن اموال نیست، در مورد معصومین علیهم السلام نیز دقیقا به همین صورت، خدای متعال، همه چیز به آنان داده است.
آیت الله العظمی شیرازی در رابطه با حکم کثیر السفر نمودند: در روایات، عنوان کثیرالسفر نیامده است، ولی فقها از این عنوان، برای تسهیل استفاده کرده اند، اما در روایات از دو عنوان استفاده شده، که همین معنا را دارد، عنوان اول مربوط به کسی است که شغل او سفر است، مانند راننده، و عنوان دوم مربوط به کسی است که شغل او سفر نیست، اما مثلا در شهری ساکن است ، ولی شغل او در شهر دیگری است، و بایستی همه روزه یا بیشتر روزها که بین شهر محل سکونت و شهری که در آنجا کار میکند، رفت و آمد نماید، به این عنوان، کثیر السفر گفته میشود.
معظم له در رابطه با ملاک کثیر السفر فرمودند: آنگونه که در روایات آمده، ملاک کثیر السفر بودن، آن است که ده روز در یک جا اقامت نداشته باشد، لذا اگر کسی که راننده است، و یا محل کارش در شهر دیگری است و مرتب در حال سفر است، و ده روز در یک جا استقرار ندارد، نماز او، هم در محل اقامت، و هم در طول سفر تمام است و میتواند روزه نیز بگیرد.
ایشان در ادامه فرمودند: اگر برای چنین شخصی اتفاق افتاد که ده روز در شهر خود بماند، و بعد از ده روز از شهر خود خارج شد، در اولین سفر، نماز او شکسته است.
آیت الله العظمی شیرازی هم چنین تاکید فرمودند: ملاک در چنین مواردی، مسالهی وطن نیست، بلکه ملاک، مسافر بودن یا مسافر نبودن است، لذا اگر از نظر عرفی، مسافر است، نماز او شکسته است.
معظم له در رابطه با اطلاق عنوان کثیرالسفر بر برخی سفرها فرمودند: در گذشتههای قدیم که به سفر حج میرفتند، گاهی سفرها یک سال به طول میانجامیده، لذا به این گونه سفرها، کثیرالسفر نمیگویند، چرا که سفر حج، یک سفر است، ولو یک سال طول بکشد، یا اگر کسی از قم به مشهد، قصد سفر داشت، اما این سفر را در چند مرحله انجام داد، مثلا در تهران یا شمال توقف کرد، تمامی این مراحل، یک سفر محسوب میشود، ولو مثلا در ده نقطه توقف کند، و چون این یک مساله عرفی است، این مراحل متعدد در یک سفر، سفرهای متعدد تلقی نشده، و حکم کثیرالسفر را ندارد، و یک سفر محسوب میشود.
ایشان در رابطه با حکم کثیر السفر بیان نمودند: در روایات، عنوان کثیرالسفر نیامده است، ولی فقها از این عنوان، برای تسهیل استفاده کرده اند، اما در روایات از دو عنوان استفاده شده، که همین معنا را دارد، عنوان اول مربوط به کسی است که شغل او سفر است، مانند راننده، و عنوان دوم مربوط به کسی است که شغل او سفر نیست، اما مثلا در شهری ساکن است، ولی شغل او در شهر دیگری است، و بایستی همه روزه یا بیشتر روزها، بین شهر محل سکونت و شهری که در آنجا کار میکند، رفت و آمد نماید، به این عنوان، کثیر السفر گفته میشود.
آیت الله العظمی شیرازی در رابطه با ملاک کثیر السفر فرمودند: آنگونه که در روایات آمده، ملاک کثیر السفر بودن، آن است که ده روز در یک جا اقامت نداشته باشد، لذا اگر کسی که راننده است، و یا محل کارش در شهر دیگری است و مرتب در حال سفر است، و ده روز در یک جا استقرار ندارد، نماز او ، هم در محل اقامت ، و هم در طول سفر تمام است و میتواند روزه نیز بگیرد.
معظم له در ادامه فرمودند: اگر برای چنین شخصی اتفاق افتاد که ده روز در شهر خود بماند، و بعد از ده روز از شهر خود خارج شد، در اولین سفر، نماز او شکسته است.
ایشان هم چنین تاکید فرمودند: ملاک در چنین مواردی، مسالهی وطن نیست، بلکه ملاک، مسافر بودن یا مسافر نبودن است، لذا اگر از نظر عرفی، مسافر است، نماز او شکسته است.
آیت الله العظمی شیرازی در رابطه با اطلاق عنوان کثیرالسفر بر برخی سفرها فرمودند: در گذشتههای قدیم که به سفر حج میرفتند، گاهی سفرها یک سال به طول می انجامیده، لذا به این گونه سفرها ، کثیرالسفر نمیگویند، چرا که سفر حج، یک سفر است، ولو یک سال طول بکشد، یا اگر کسی از قم به مشهد، قصد سفر داشت، اما این سفر را در چند مرحله انجام داد، مثلا در تهران یا شمال توقف کرد، تمامی این مراحل، یک سفر محسوب میشود، ولو مثلا در ده نقطه توقف کند، و چون این یک مساله عرفی است، این مراحل متعدد در یک سفر، سفرهای متعدد تلقی نشده، و حکم کثیرالسفر را ندارد، و یک سفر محسوب میشود.
معظم له در ادامه تاکید فرمودند: البته در مسالهی کثیرالسفر این اختلاف نیز وجود دارد که برخی از فقها، مصداق کثیرالسفر را فقط در تجارت و تحصیل علم میدانند، لذا اگر کسی به دلیل زیارت از شهر خود مثلا به مقصد مشهد مرتب در رفت و آمد است، و یا مریضی که مرتبا برای درمان و پزشک به شهر دیگری مرتب سفر میکند، یا برای تبلیغ مرتب سفر میکند، طبق نظر برخی از فقها شامل حکم کثیرالسفر نمیشود.
معظم له در ادامه تاکید فرمودند: البته در مسالهی کثیرالسفر این اختلاف نیز وجود دارد که برخی از فقها، مصداق کثیرالسفر را فقط در تجارت و تحصیل علم میدانند، لذا اگر کسی به دلیل زیارت از شهر خود مثلا به مقصد مشهد مرتب در رفت و آمد است، و یا مریضی که مرتبا برای درمان و پزشک به شهر دیگری مرتب سفر میکند، یا برای تبلیغ مرتب سفر میکند، طبق نظر برخی از فقها شامل حکم کثیرالسفر نمیشود.
ایشان هم چنین فرمودند: در رابطه با مساله کثیرالسفر نظر جماعتی از فقها این است که اگر برای کسب و کار باشد نماز او تمام است و در موارد دیگر نماز تمام نیست، اما به نظر من اگر فردی حتی برای اموری هم چون منبر و خطابه به صورت مرتب سفر میکند حکم کثیر السفر دارد و نماز او تمام و میتواند روزه هم بگیرد و در این زمینه میان کسب و غیرکسب فرقی وجود ندارد.
آیت الله العظمی شیرازی در رابطه با امکان تحریف در قرآن فرمودند: در روایات آمده که معصومین علیهم السلام توصیه فرموده اند: إِقْرَأْ كَمَا يَقْرَأُ النَّاسُ، قرآن را همان گونه که مردم میخوانند، بخوانید، یعنی همین قرآنی که در دست همه مردم است و آن را میخوانند، شما هم همان گونه بخوانید، اما این که در روایات وارد شده که ائمه علیهم السلام چبزهایی از قرآن کم یا زیاد کرده اند، دلیل آن، یا مربوط به شان نزول یا تفسیر و یا تاویل است، مثلا در آیه شریفهی: يَا أَيُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ مَا أُنْزِلَ إِلَيْكَ مِنْ رَبِّكَ وَإِنْ لَمْ تَفْعَلْ فَمَا بَلَّغْتَ رِسَالَتَهُ، در این جا که فرموده بَلِّغْ مَا أُنْزِلَ إِلَيْكَ مِنْ رَبِّكَ (فی عَلِیٍّ) اضافه شده، در قرآن فی عَلِیٍّ نیست، این شان نزول است، این آیه در مورد امیرالمومنین صلوات الله علیه نازل شده و اضافهها گاهی تفسیر است که بیان الغامض و کشف الغامض است، یا هم تاویل است و در مجموع یکی از سه مورد، شان نزول یا تفیسر و تاویل است، و نکته مهم این که جبرئیل هم قرآن را همین گونه نازل کرده و برای پیغمبر اکرم صلی الله علیه و آله خوانده بَلِّغْ مَا أُنْزِلَ إِلَيْكَ مِنْ رَبِّكَ (فی عَلِیٍّ)، اما نه به عنوان قرآن بلکه به عنوان شان نزول، و روایت دارد که بعد از پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله، امیرالمومنین صلوات الله علیه، یک هفته آن قرآنی که خودشان نوشته بودند را که در آن هم تنزیل و هم تفسیر و هم تاویل بود، به جماعتی از اصحاب پیغمبر عرضه کردند اما آنها نپذیرفتند.
معظم له در شرح آیه شریفه نهم سوره حجر: إِنَّا نَحْنُ نَزَّلْنَا الذِّكْرَ وَإِنَّا لَهُ لَحَافِظُونَ ما اين قرآن را نازل كرده ايم و قطعا از آن حفاظت خواهيم کرد، فرمودند: وعده خدای عزوجل فقط نسبت به حفظ قرآن کریم است و اراده خدا در این خصوص تنها نسبت به قرآن تعلق پیدا کرده و تضمین کرده که در آن دست برده نشود، و نسبت به دیگر کتب آسمانی چنین وعده ای نداده است.
ایشان در ادامه فرمودند: در روایت است که هنگام نزول وحی ، و آیات قرآن توسط جبرئیل که به پیامبر اکرم عرضه میداشت، امیرالمومنین، همراه با قرآنی که مینوشتند، سه چیز دیگر را هم مینوشتند، تنزیل، تفسیر، تاویل، در تنزیل و تفسیر و تاویل، تحریف، قطعا صورت گرفته، و این که در برخی از روایات، تصریح به تحریف شده، حمل بر این سه مورد، میشود، اما تحریف در الفاظ قرآنی که به دست ما رسیده، و قرآنی که نزد ما موجود است، هیچ کم و زیادی صورت نگرفته ، بلکه این مساله، اجماع میان محققین علمای شیعه از شیخ مفید و شیخ طوسی تا به امروز است، که تحریف در الفاظ قرآن، حتی در یک نقطه، صورت نگرفته است.
آیت الله العظمی شیرازی در رابطه با مسائل وقف فرمودند: واقف حق دارد خود، سرپرستیِ ملکِ وقف را بر عهده گیرد و میتواند متولی تعیین کند، اگر واقف، متولی تعیین کرد، در این صورت حکمِ متولی بودن او صحیح است، اما اگر واقف، متولی تعیین نکرد، در چنین شرایطی، تعیین واقف، با حاکم شرع است و او میتواند ممارستِ تولیت کند، یا کسی را تعیین کند.
معظم له با اشاره به این که حاکم شرع، وَليُّ مَن لا وليَّ له، یعنی سرپرست آن چیزی است که سرپرست ندارد، فرمودند: حاکم شرع در جای امام معصوم در این جهت است، لذا اگر واقف، متولی تعیین نکرده باشد، میتواند متولی تعیین کند.
ایشان با اشاره به این که غیر از واقف و حاکم شرع، هیچ کس دیگری حق امر و نهی در خصوص ملک وقف شده را ندارد، فرمودند: تولیت دلیل میخواهد، و اصل، عدمِ آن است، اما مقتضای اصل صحت آن است که گفته شود تولیت صحیح است، یعنی اگر در جایی نمیدانیم که حاکم شرع، تولیت برای وقفی تعیین کرده و یا خودشان اداره میکنند، مقتضای اصل صحت، این است که بگوییم تولیتِ آنها صحیح است، اما اگر میدانیم حاکم شرع یا واقف، آنها را متولی نکرده، دیگران حق ندارند دخالت کنند، چون تولیت، دلیل میخواهد.
آیت الله العظمی شیرازی با اشاره به این نکته که سیره آخرین دلیلی است که میتوان به آن تمسک کرد، فرمودند: خود سیره، دلیلِ اصل صحت است، و بر اساس اصل صحت، میتوان قبول کرد که برخی افراد، که مساجدی را اداره میکنند، چنانچه نمیدانیم از نظر شرعی درست است یا نه، بر اساس اصل صحت، میتوان گفت که متولی بودن آنان صحیح است.
معظم له با اشاره به لازم نبودن تحقیق در مورد متولی بودن افرادی که ملک وقفی را اداره میکنند، فرمودند: در چنین شرایطی تفحص در مورد تعیین متولیان توسط واقف یا حاکم شرع، ضروری نیست و بر اساس اصل صحت، و هم بر اساس سیره که از باب اصل صحت است، متولی بودن آنان صحیح تلقی میشود.
ایشان هم چنین با اشاره به این نکته که غالبا کسانی که واقف هستند، به این گونه جهات توجه ندارند، و مسائل مربوط به آن را نمیدانند، فرمودند: اگر در جایی محرز شد و ارتکاز، کاشف از تعیینِ تولیت بود، قاعدتا، تولیت صحیح است.
آیت الله العظمی شیرازی با تاکید بر این که عمده مسالهی لازم در این زمینه اصل حجت است، فرمودند: اگر در بازار مسلمانان، مسلمانی لباسی را میفروشد، و نمیدانیم که آن لباس دزدی است مال خودش است، قاعده ید و سوق مسلمین میگوید که حجت است و حتی در سوق غیرمسلمین هم ید، علامت مالکیت است.
معظم له با اشاره به این که مواردی که حجت است اطلاق دارد، فرمودند: در اینجا هم میتوان تولیت افراد را در جامعه مسلمانان پذیرفت، اما اگر در جایی محرز شد که این مسجد، نه واقف و نه حاکم شرع، برای آن، تولیت تعیین نکرده، و ممکن بوده تولیت تعیین کند، و تعیین نکرده، اگر حاکم شرع نبود، در مراتب بعد، ولایت به عدول مومنین میرسد و اگر عدول مومنین نبود، ولایت به سایر مومنین، حتی فسّاق از مومنین میرسد و اشکالی ندارد.
ایشان در رابطه با برخی از احکام سفر حرام فرمودند: اگر کسی به نیت انجام کار حرام سفر کند، نماز او در آن سفر تمام است حتی اگر سفر او صد فرسخ مسافت داشته باشد، و اگر کسی به نیت کار حرام سفر کند اما امکان انجام آن کار حرام برای او فراهم نشود، باز هم در آن سفر نماز او تمام است.
آیت الله العظمی شیرازی در ادامه فرمودند: اما اگر کسی که به سفر میرود، نیت انجام کار حرام نداشته باشد، اما بر حسب اتفاق، در آن سفر، معصیت انجام دهد، سفر او سفر معصیت نیست، لذا نماز او باید شکسته خوانده شود.
معظم له در رابطه با اشتباه خواندن نماز در زمانی که لازم است تمام یا شکسته خوانده شود، فرمودند: همیشه نمازی که مخالف واقع خوانده شود، باید قضای آن به جا آورده شود، لذا اگر کسی به جای نماز تمام، نماز شکسته بخواند، باید قضای آن را به جا آورد، اما اگر کسی به جای نماز شکسته، نماز خود را تمام خواند، اگر این کار چه هز روی جهل مرکب و چه جهل بسیط انجام شده باشد، نیاز به قضای نماز ندارد، چون در این زمینه دلیل خاص وجود دارد.
سایر موارد فقهی مطرح شده در این نشست علمی توسط آیت الله العظمی شیرازی به این شرح بود: برخی از احکام محرمیت رضاعی، تفاوت مفهوم مشرک و کافر، شرح آیه ۱۱۴ سوره هود، شرح مفهوم عام و مطلق، و برخی از احکام نماز جماعت، از دیگر مواردی بود که در این نشست علمی توسط آیت الله العظمی شیرازی به آنها اشاره و یا پاسخ داده شد. لازم به ذکر است که سلسله نشستهای علمی آیت الله العظمی سید صادق حسینی شیرازی به صورت روزانه در بیت معظم له در شهر مقدس قم خیابان چهارمردان کوچه ۶ راس ساعت ۱۰:۴۵ به وقت محلی برگزار میشود و شما میتوانید به صورت مستقیم از شبکه امام حسین علیه السلام ماهواره یاهست فرکانس ۱۲۰۷۳ بیننده این نشست علمی باشید.