آیت الله العظمی شیرازی: گاهی اوقات موعظه حسنه مفید نیست لذا حکمت اقتضا میکند که نصحیت همراه با عتاب و تندی باشد، و در مراتب امر به معروف و نهی از منکر هم گفته شده که ابتدا با نرمی صورت پذیرد و اگر فایده نداشت با تندی انجام شود
نشست علمی روزانه آیت الله العظمی سید صادق حسینی شیرازی، روز شنبه اول ذی حجه سال ۱۴۴۵ برگزار شد، در این نشست همچون جلسات پیشین، ایشان به سوالهای حاضران در جلسه، پیرامون مسائل مختلف فقهی پاسخ دادند.
آیت الله العظمی شیرازی در رابطه با شیوههای مختلفی که رسول اکرم صلی الله علیه و آله برای تبلیغ دین به کار میگرفتند، فرمودند: شکی نیست که پیامبر اکرم در صدر عمل کنندگان به قرآن کریم و بهترینِ آنها هستند، و قرآن کریم نیز بهره گیری از حکمت و موعظه حسنه در ارتباط با مردم را توصیه نموده است.
معظم له در ادامه فرمودند: ظاهرا نسبت بین حکمت و موعظه حسنه، عمومِ مِن وجه است، و گاهی موعظه حسنه همراه با حکمت و گاه بدون حکمت است، و گاهی حکمت هم همراه با موعظه حسنه و گاه بدون موعظه حسنه است.
ایشان با اشاره به مفهوم حکمت که قرار دادن هر چیزی در موضع خودش میباشد، فرمودند: گاهی اوقات موعظه حسنه مفید نیست و تاثیر لازم را ندارد، لذا حکمت به معنای قرار دادن هر چیز در موضع آن، اقتضا میکند که نصحیت همراه با عتاب و تندی باشد، و در مراتب امر به معروف و نهی از منکر هم گفته شده که ابتدا با نرمی صورت پذیرد و اگر فایده نداشت با تندی انجام شود.
آیت الله العظمی شیرازی در رابطه با برخی از نامههای رسول خدا به بعضی از سران کشورها و قبایل فرمودند: فرمایش عتاب آمیز حضرت رسول اکرم به این گونه افراد مبنی بر این که:«اگر ایمان نیاورید، گناه خودتان و افرادی که تحت سرپرستی شما قرار دارند به گردن شماست»، به منظور تکان دادن وجدان آنان بوده است.
معظم له با اشاره به روایات منسوب به ائمه علیهم السلام حول مختار و قیام او فرمودند: آن قدری که من در ذهنم میباشد ، حتی یک مود از آن ها معتبر نیست یعنی محرز نیست که از امام معصوم صادر شده باشد.
ایشان در ادامه فرمودند: روایات در مورد مختار و قیام او مختلف است و هم روایات مثبت و هم منفی در مورد او وارد شده که تمامی آن ها یا مَراسیل و یا ضِعاف است، چه روایاتی که مختار را فردی خوب و چه روایاتی که او را بد معرفی میکنند.
آیت الله العظمی شیرازی در ادامه فرمودند: مرجع تقلید راحل مرحوم آیت الله العظمی سید محمد شیرازی کتاب و جزوه ای حول شخصیت مختار نوشتهاند که در آن جا اختیار ایشان این بوده که مختار فردی خوب و حرکت او صحیح بوده است و حرکت او ماذون از سوی امام سجاد علیه السلام بوده است، لذا اگر این کتاب را پیدا کنید و به آن مراجعه کنید قاعدتا معلومات خوبی از آن به دست خواهید آورد.
معظم له در رابطه با حکم سقط جنین فرمودند: این مساله در کتاب عروة الوثقی مطرح شده و ده ها حاشیه هم از فقها بر آن از ۱۰۰ سال پیش تا کنون نوشته شده است، و در این رابطه جماعتی از فقها، از جمله صاحب عروة الوثقی مرحوم سید محمد کاظم طباطبایی آن را جایز ندانسته اند، اما جماعت دیگری از فقها گفته اند که اگر با دو شرط، طبیب اهل خبره و تخصص باشد، و هم چنین ثقه باشد، و تشخیص دهد که امر دایر بین اسقاط جنین و مرگ مادر است، یعنی چنانچه جنین ساقط شد، مادر زنده خواهد ماند، و اگر ساقط نشود، فرزند سالم به دنیا خواهد آمد، اما مادر از دنیا میرود، در چنین مواردی، دسته ای از فقها گفته اند که حفظ جان مادر، اهمیت بیشتری دارد.
ایشان با اشاره به آیه ۴۰ سوره یوسف: إِنِ الْحُكْمُ إِلَّا لِلَّهِ، حکم با هیچ کس جز با خدای متعال نیست، فرمودند: هر انچه که عقلا بگویند، حکم شرعی هم مطابق با آن است، و این دسته از فقها برای اثبات نظر خود، به دو چیز استدلال کرده اند.
آیت الله العظمی شیرازی در تبیین استدلال اول فرمودند: در استدلال اول که اهم است، این دسته از فقها میگویند که ارتکاز متشرعه و اجماع میان فقها از عصر غیبت صغری تا کنون بر این مبنا شکل گرفته است، و صغرای این ارتکاز، این است که اگر جنین، ساقط شود، و مادر باقی بماند، و یا بر عکس، جنین سالم بماند و در نتیجه مادر از بین برود، اجماع متشرعه و متدنین، اعم از علما و غیر علما، این است که زنده ماندن مادر، اهمیت بیشتری دارد.
معظم له در تبیین استدلال دوم فرمودند: در استدلال دوم هم این دسته از فقها گفته اند که ادله ای دلالت بر آن دارد که اگر شخصی در خارج از این موضوع، فرد دیگری را حمل میکند و با خود همراه مینماید، که تردید ندارد، که آن شخص، او را خواهد کشت، برای این شخص جایز است که برای دفع خطر ، و حفظ جان خود، او را بکشد، تا نتواند در آینده به او حمله کرده و وی را به قتل برساند، و در روایات نیز بر این مساله تاکید شده و میان فقها هم بر این مساله اجماع وجود دارد.
ایشان در ادامه تاکید فرمودند: یعنی دلیل دوم، بر این نکته دلالت دارد که فرقی ندارد که کسی که قصد هجوم و حمله برای قتل کسی را دارد، آن شخص، در خارج باشد، و یا در داخل رحم باشد، لذا اگر امر دایر بین مرگ جنین و مرگ مادر باشد، این جنین است که باعث قتل مادر میشود، بنابراین قتل این جنین جایز است.
آیت الله العظمی شیرازی هم چنین تاکید فرمودند: بر این اساس، جماعتی از فقها، سقط این جنین را با این دو شرط که طبیبی که متخصص و اهل خبره باشد، و علاوه بر آن ثقه باشد، اگر چنین تشخیصی را بدهد، سقط جنین بلااشکال است، و در این صورت، حکم دیه هم برای جنین، لحاظ نخواهد شد، حتی اگر در آن روح دمیده شده باشد، و این خلاصه ی بحث علمی در این مساله میباشد.
معظم له با اشاره به اینکه قول، فعل و تقریر معصوم علیه السلام حجت است، فرمودند: فعل امام حتی اگر یک بار هم صورت بگیرد، حجت است، مگر آنکه آن فعل در امور عادی صورت گرفته باشد، مثل آن که گفته شده که پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله به چه نحوی راه میرفتند و یا چگونه غذا میخوردند، که در این گونه مسائل و امور عادی، حجیت ندارد.
ایشان در ادامه فرمودند: اما در غیر از این موارد و امور عادی، فعل معصوم علیه السلام، همانند قول و تقریر معصوم، حجت است.
آیت الله العظمی شیرازی در رابطه با تفاوت مفهوم سیره و فعل معصوم علیه السلام فرمودند: معصوم علیه السلام اگر فعلی را انجام داد حجت است، اما سیره، عمل غیر معصومین است و زمانی حجیت پیدا می کند که همهی افراد متدین آن را انجام دهند، اما اگر معصوم علیه السلام حتی اگر یک بار عملی را انجام داد، حجت است.
معظم له با اشاره به آیات ۳ تا ۶ سوره نجم: وَمَا يَنْطِقُ عَنِ الْهَوَىٰ، إِنْ هُوَ إِلَّا وَحْيٌ يُوحَىٰ، عَلَّمَهُ شَدِيدُ الْقُوَىٰ، ذُو مِرَّةٍ فَاسْتَوَىٰ، و هرگز پیامبر خدا به هوای نفس سخن نمیگوید، سخن او هیچ غیر وحی خدا نیست، او را (جبرئیل) همان (فرشته) بسیار توانا (به وحی خدا) علم آموخته است، همان ملک مقتدری که به خلقت کامل (و صورت ملکوتی بر رسول) جلوه کرد، فرمودند: هر آنچه که از رسول خدا از قول و عمل و تقریر آن حضرت صادر شده، همگی از سوی خدای متعال بوده است.
ایشان با تاکید بر حجیت ارتکاز متشرعه فرمودند: بین جمیع فقها از متقدمین و متاخرین اتفاق وجود دارد که ارتکاز متشرعه حجت است و دلیل محسوب میشود، و حتی فقهایی چون صاحب مدارک، محقق اردبیلی و شهید اول و شهید ثانی که به شهرت و امثال آن اعتقاد ندارند، اما ارتکاز متشرعه را حجت تلقی نموده اند.
آیت الله العظمی شیرازی در ادامه فرمودند: ظاهر مساله این است که متشرعین و متدنین و نه فقط فقها بلکه حتی غیرفقها اگر نسبت به چیزی اتفاق داشته باشند، به عنوان حجت و دلیل مورد پذیرش فقها قرار میگیرد.
معظم له در رابطه با حکم آزار به بدن فرمودند: خودکشی و انتحار و قتل نفس بر اساس آیات قرآن کریم و روایات جایز نمیباشد، و هم چنین قطع عضو و از بین بردن یکی از قوا و حواس پنج گانه هم بر اساس اجماع مسلمین و نه فقط فقهای شیعه جایز نیست، اما مورد سومی که کمتر فقیهی به آن متعرض شده و من آن را بررسی کرده ام این است که ایذاء نفس منجر به امراض عظیمه و بیماریهای خطرناک هم چون سل و سرطان شود، بر اساس ارتکاز متشرعه جایز نیست، اما اگر ایذاء بدن موجب آسیب هایی شود که به مرور ایام بهبودی مییابد به خصوص در مواردی چون تطبیر و قمه زدن برای اقامه عزای حضرت سیدالشهداء و تعظیم شعائر الهی، اشکال ندارد.
سایر موارد فقهی مطرح شده در این نشست علمی توسط آیت الله العظمی شیرازی به این شرح بود: برخی از احکام حلق و تقصیر در حج، حکم عدول از مجتهد، حکم تقلید از اعلم، شرح مفهوم احتیاط وجوبی، حکم نگاه کردن به نامحرم در دوربین و آینه و نظایر آن، و برخی از احکام تسبیحات اربعه، از دیگر مواردی بود که در این نشست علمی توسط آیت الله العظمی شیرازی به آنها اشاره و یا پاسخ داده شد. لازم به ذکر است که سلسله نشستهای علمی آیت الله العظمی سید صادق حسینی شیرازی به صورت روزانه در بیت معظم له در شهر مقدس قم خیابان چهارمردان کوچه ۶ راس ساعت ۱۰:۴۵ به وقت محلی برگزار میشود و شما میتوانید به صورت مستقیم از شبکه امام حسین علیه السلام ماهواره یاهست فرکانس ۱۲۰۷۳ بیننده این نشست علمی باشید.