آیت الله العظمی شیرازی: از نهم ربیع الاول در روایت، به غدیر ثانی تعبیر شده است، که غدیر اول تبلور تولی، و غدیر ثانی تبلور تبری است
نشست علمی روزانه آیت الله العظمی سید صادق حسینی شیرازی، روز دوشنبه هجدهم ذی قعده سال ۱۴۴۵ برگزار شد، در این نشست همچون جلسات پیشین، ایشان به سوالهای حاضران در جلسه، پیرامون مسائل مختلف فقهی پاسخ دادند.
آیت الله العظمی شیرازی در تشریح مفهوم احیای غدیر فرمودند: احیای غدیر به معنای تعظیم و تجلیل نمودن از غدیر است، که برپایی مجالس شادی و انواع و اقسام تجلیل و تعظیم غدیر از جمله این موارد است، و همگان بایستی نسبت به انجام آن اهتمام نمایند، و هر کسی در عشیره، بستگان، شهر، روستا، محل کار، محل تحصیل، مدرسه، و دانشگاه خود برای تعظیم و تجلیل و احیای این واقعه مهم تلاش کند.
معظم له با ذکر یک روایت تاریخی از اهتمام شیعیان در بغداد نسبت به بزرگداشت غدیر فرمودند: در تاریخ آمده که در دوران شیخ مفید در هزار سال گذشته، در روز عید غدیر، در میدانها، خیابانها، کوچه ها و گذرگاه ها، به مقداری که تمام مردم بغداد از صبح تا غروب میتوانستند هم خودشان بهرهمند شوند و هم برای تمام خانواده و اهل و عیال خود استفاده نمایند، انواع و اقسام شیرینی جات توزیع میشده است.
ایشان در ادامه تاکید فرمودند: آنچه که من ذکر کردم، مربوط به هزار سال قبل
در زمان شیخ مفید رضوان الله علیه است، در حالی که در آن زمان شیعه در بغداد در اقلیت بوده است، و در عین حال در بغداد چنین میکردند، بنابراین بر همه لازم است به مقدار توان و قدرت در این دو مناسبت مهم کوتاهی نکنند.
آیت الله العظمی شیرازی در شرح مفهوم غدیر اول و غدیر ثانی فرمودند: روایتی از امام هادی و یا امام حسن عسکری سلام الله علیهما نقل شده که از نهم ربیع الاول به غدیر ثانی تعبیر شده است، که غدیر اول تبلور تولی، و غدیر ثانی تبلور تبری است، و استفاده از این دو تعبیر، به دلیل روایت نقل شده از امام معصوم علیه السلام است.
معظم له در ادامه تاکید فرمودند: تولی و تبری از اصول دین است، و به تعبیری از فروعِ اصول دین به شمار میرود، و جزء فروع فقهی محسوب نمیشود، چرا که فروع فقهی دین با اعمال انسان مانند نماز، روزه و حج ارتباط دارد، اما تولی و تبری را برای آموزش به کودکان و به منظور فهم آسانتر آن، جزء فروع دین قرار داده اند، و گرنه تولی و تبری از لوازم اصول دین به شمار میآید.
ایشان در تشریح دلیل قرار داشتن تولی و تبری جزء اصول دین فرمودند: چرا که تولی به معنای دوست داشتن و تبعیت از اولیاء الهی است، یعنی تولی، به معنای دوست داشتن، تصدیق، تبعیت، پذیرش و گردن نهادن به ولایت خدا و اولیای الهی یعنی پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و ائمه اطهار علیهم السلام میباشد.
آیت الله العظمی شیرازی هم چنین تاکید فرمودند: تولی و تبری، هر دو از شئون نبوت و امامت است، و این که، این دو را جزء فروع دین قرار داده اند، بر اساس آیه قرآن کریم و یا روایت وارده از معصومین علیهم السلام نبوده، بلکه جماعتی به جهت آموزش تعلیم و سهلتر و برای کودکان، جزء فروع دین قرار داده اند.
معظم له در رابطه با معنای غلو فرمودند: غلو یعنی آنچه که از صفات خدا در مورد غیر از خدا به کار می رود ، مثلا در تشهد گفته می شود: أَشْهَدُ أَنْ لاَ إِلَهَ إِلاَّ اللَّهُ وَحْدَهُ لاَ شَرِيكَ لَهُ وَأَنَّ مُحَمَّدًا عَبْدُهُ وَرَسُولُهُ ، یعنی رسول خدا در مرحلهی اول عبد و بندهی خدا هستند، و سپس خدای متعال، این بنده را به عنوان رسول خود قرار داده است.
ایشان در ادامه فرمودند: از امیرالمومنین سوال شد آیا شما افضل هستید یا آدم، در جواب فرمودند: من، سوال شد آیا شما افضل هستید یا نوح، در جواب فرمودند: من، سوال شد آیا شما افضل هستید یا ابراهیم، در جواب فرمودند: من، سوال شد آیا شما افضل هستید یا موسی ث، در جواب فرمودند: من، سوال شد آیا شما افضل هستید یا عیسی، در جواب فرمودند: من، سوال شد آیا شما افضل هستید یا محمد، در جواب فرمودند: أَنَا عَبْدٌ مِنْ عَبِيدِ مُحَمَّدٍ، من بنده ای از بندگان محمد هستم، لذا هیچ یک از صفات خدا را در مورد غیر خدا از جمله امیرالمومنین نمیتوان ذکر نمود.
آیت الله العظمی شیرازی با اشاره به آیه ۳۲ سوره حج: ذَٰلِكَ وَمَنْ يُعَظِّمْ شَعَائِرَ اللَّهِ فَإِنَّهَا مِنْ تَقْوَى الْقُلُوبِ، این است (سخن حق) و هر کس شعائر (دین) خدا را بزرگ و محترم دارد این از صفت دلهای باتقواست، فرمودند: در اینجا تعظیم شعائر الهی، موضوع، و تقوای قلوب، حکم است، یعنی عمل افراد متقی موجب تعظیم شعائر الهی است، اما شارع نه در آیات قرآن کریم و نه در روایات، دایره ی شعائر الهی را معین نکرده است، لذا لازم است که برای تشخیص آن به عرف مراجعه شود که به چه چیزهایی شعائر الهی گفته میشود.
معظم له با تاکید بر اینکه در زمانی که شارع، موضوع را بیان نکرد، برای شناخت موضوع، باید به عرف مراجعه نمود، فرمودند: اگر شارع، از موضوع، چیز خاصی را اراده کرده باشد، حتما آن را ذکر می کند، اما اگر چیز خاصی را ذکر نکرد، در چنین شرایطی باید موضوع از عرف دریافت شود.
ایشان با اشاره به معنای شعائر فرمودند: شعائر، جمع شعیره است و در لفظ به موهای ریز بدن و نه محاسن و موی سر گفته می ثشود، چرا که موی سر جزء سر نیست اما مثلا موهای ریز دست، جزء دست محسوب میشود، لذا فقها با اینکه در روایات نیامده، گفته اند که در وضو و غسل هم باید این موها شسته شود، چون جزء دست است.
آیت الله العظمی شیرازی در ادامه فرمودند: لذا چون شعائر که جمع شعیره است، به چیزهایی گفته میشود که در حکم همان چیز است، بنابراین هر آنچه که عرف از آن برداشت شعیره کند، مورد قبول است، چرا که شعیره معنای خاص شرعی ندارد.
معظم له با اشاره به آیات قرآن در مورد شعائر فرمودند: برای شعائر الهی در قرآن کریم دو نمونه ذکر شده اما معنای آن بیان نگردیده است، در آیه ۳۶ سوره حج وَالْبُدْنَ جَعَلْنَاهَا لَكُمْ مِنْ شَعَائِرِ اللَّهِ و (نحر) شتران فربه را برای شما از شعائر الهی (و احکام حج) مقرر داشتیم، و هم چنین در آیه ۱۵۸ سوره بقره: إِنَّ الصَّفَا وَالْمَرْوَةَ مِنْ شَعَائِرِ اللَّهِ سعی صفا و مروه از شعائر الهی است، حال سوال پیش میآید که آیا طواف و رمی جمره و عرفات و منی و مشعر از شعائر است؟، در پاسخ باید گفت که دلیلی وجود ندارد که اینها هم از شعائر الهی نباشند، چرا که برای فهمیدن معنای شعائر الهی در شرایطی که شارع و معصومین برای آن معنایی ذکر نکرده اند، باید به عرف مراجعه نمود که در نزد عرف چه چیزی موجب تعظیم و تجلیل است، و به همان چیز شعائر گفته میشود.
ایشان در ادامه فرمودند: برای زنجیر زنیها، سینه زنیها و بسیاری از انواع عزاداریها در روایات چیزی وارد نشده است، اما حتما این گونه عزاداریها از شعائر محسوب میشوند، چرا که موضوعات این چنینی از عرف گرفته میشود و حکم شعائر الهی برای آنها مصداق پیدا میکند، لذا لازم نیست برخی از رسوم و عزاداریها در گذشته وجود داشته باشد، و اگر حتی اگر از امروز چیز جدیدی درست شود و تعظیم و تجلیل اهل بیت نزد عرف محسوب شود، تعظیم شعائر الهی خواهد بود.
آیت الله العظمی در رابطه با برخی از مصادیق تعظیم شعائر الهی مطابق عرف فرمودند: لذا هر گونه تعظیم و تجلیل از اهل بیت علیهم السلام مانند ساختن ضریح برای معصومین علیهم السلام، یا ساختن قبّه و گنبد از طلا، اگر چه این موارد در آیات قرآن کریم و در روایات نیامده اما این کارها نوعی تعظیم و تجلیل از اهل بیت محسوب شده و جزء شعائر میباشند.
معظم له تاکید فرمودند: البته شعائر نبایستی جزء محرمات باشد، مثلا از موسیقیهای حرام در عزاداریها و شادیها استفاده نشود، و هم چنین از سایر محرمات استفاده نشود، و موجب ترویج باطل نیز نگردد.
ایشان در رابطه با احکام تطبیر و قمه زنی و یا هر آنچه که موجب ایذاء نفس و آزار رساندن به بدن شود، فرمودند: اذیت نفس نه در قرآن کریم و نه در روایات معصومین علیهم السلام و نه در کلام فقها، غیرمجاز شمرده نشده است، اما در مساله اذیت نفس، سه چیز حرام است، اول قتل نفس و خودکشی، دوم قطع یکی از ااعضای بدن و یا از دست رفتن یکی از حواس بدن مانند حس بینایی یا حس شنوایی، و سوم آنکه موجب شود که انسان به بیماری های خطرناک مبتلا شود، اما در غیر از این سه مورد، اذیت نفس حرام نیست.
آیت الله العظمی شیرازی در ادامه تاکید فرمودند: ائمه اطهار علیهم السلام و انبیای الهی در عبادات خود، گاه باعث اذیت به نفس خود می شدند، و در وصف پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها آمده که آن چنان عبادت میکردند که پاهای مبارکشان ورم میکرد.
معظم له با اشاره به آیه تطهیر و شبهه وجود جبر در عصمت معصومین علیهم السلام فرمودند: خدای عزوجل در وجود انسان، عقل را آفرید، و نیز شهوات را در داخل وجود انسان قرار داد، که شهوات انسان به سوی فساد فرا می خوانند، و عقل، انسان را به سوی مصالح فرا میخواند، و در خارج از وجود انسان، انبیاء و کتب الهی و شیاطین را قرار داد، که انبیاء و کتب آسمانی، انسان را به سوی مصالح فرا میخوانند، و شیاطین، انسان را به سوی فساد، دعوت میکنند تا بندگان خدا، این گونه امتحان شوند.
ایشان در ادامه فرمودند: در عین حال خدای عزوجل برای بشر الگو قرار داده است، که این اسوه ها و الگوها بایستی افرادی منزّه و پاک باشند، تا سایر بندگان خدا بتوانند از ایشان تبعیت کنند.
آیت الله العظمی شیرازی در رابطه با شبهه جبر در عصمت معصومین علیهم السلام فرمودند: عصمت در معصومین علیهم السلم و دور بودن ایشان از رجس و پلیدی، از روی جبر نمیباشد، چرا که معصومین علیهم السلام قادر به انجام معصیت میباشند، و این مساله با اختیار منافات ندارد.
معظم له در ادامه فرمودند: عصمت در معصومین علیهم السلام بر اساس اراده تکوینی است، اما با اختیار، منافات ندارد، یعنی امام معصوم علیه السلام مانند تیرآهن فاقد اختیار نیست که از بالا بر سر فردی فرود بیاید، چرا که تیرآهن، اختیاری از خود ندارد، اما معصوم علیه السلام هنگامی که نماز میخواند یا زمانی که معصیت خدا را انجام نمیدهد، عمل او اختیاری است و این گونه نیست که در انجام آن اختیاری نداشته باشد، لذا اعمال معصوم علیه السلام از روی جبر انجام نمیشود.
ایشان هم چنین تاکید فرمودند: اراده الهی برای معصوم قرار دادن معصومین علیهم السلام، تکوینی است، و مرتبه ای از عدالت است که در سطح بالا و برتری نسبت به دیگران میباشد، که آن را عصمت نامیده اند، ولی این عصمت منافات با قدرت ایشان در انجام معصیت و ترک طاعت الهی ندارد.
آیت الله العظمی شیرازی در رابطه با حکم اموالی که از دست غیر شیعیان و غیرمسلمانان و کسانی که به خمس اعتقاد ندارند، به شیعیان میرسد، فرمودند: مطابق با روایاتی که از معصومین علیهم السلام رسیده، اگر یکی از شیعیان از دست کسی که به خمس اعتقاد ندارد، مالی به او میرسد ، اگرچه آن شخص، خمس آن مال را نداده، و خمس هم متعلق به عین مال است، معصومین علیهم السلام، این خمس را اباحه کرده و بخشیده اند.
معظم له در ادامه فرمودند : اباحه و بخشش خمس در همه موارد نبوده، و در سایر موارد، معصومین علیهم السلام، خمس را دریافت میکرده اند، و حتی تاکید میفرمودند اگر کسی خمس پرداخت نکند، حتی به مقدار یک درهمِ آن، حرام است، اما در مورد اباحه و بخشش خمس در خصوص مالی که از غیر شیعیان به دست شیعیان میرسد، بعضا از تعبیر الی یوم القیامه استفاده شده ث، یعنی تا روز قیامت، شیعیان از پرداخت خمس در این گونه موارد معاف شده اند.
لازم به ذکر است که تحلیل و اباحه یا بخشش خمس اجازهای است که طبق برخی از روایات که به روایات تحلیل یا اباحه خمس شهرت یافته ، از ناحیه امامان شیعه علیهم السلام برای پرداخت نکردن خمس به پیروانشان داده شده است، اکثر فقهای شیعه، تحلیل خمس را مختص به مالی میدانند که خمس آن پرداخت نشده و از غیرشیعه به شیعه منتقل میشود.
گفتنی است که در مقابلِ روایات تحلیل و اباحه و بخشش خمس، روایاتی وجود دارد که به لزوم پرداخت خمس و راضی نبودن اهلبیت علیهم السلام به استفاده از مال خمس داده نشده، اشاره دارند و این روایات به اخبار تشدید خمس معروف هستند.
ایشان با تاکید بر این که اخبار تحلیل مربوط به شیعیان نیست، فرمودند: فقها گفته اند که در روایات آمده که بنی امیه و بنی عباس، و امثال اینها که عقیده به خمس در ارباح مکاسب نداشتند، بعضا به برخی از شیعیان، هدیه و اجرت میدادند، و در اخبار تحلیل آمده که این مالی که بنی امیه و بنی عباس، به دست شیعیان میدادند، و خمس آن را پرداخت نمیکردند، در حالی که خمس متعلق به عین است، ائمه علیهم السلام ث، این موارد را حلال کردند، اما اگر یک شیعه ای که خمس نداده، به شیعهی دیگری، از پولی که خمس نداده، هدیه ای بدهد، در آن مورد، حکم تحلیل و اباحه، جاری نمیشود.
آیت الله العظمی شیرازی در ادامه فرمودند: اگر دو نفر، یکی شیعه و دیگری غیر شیعه که به خمس اعتقاد ندارد، به شما هدیه دادند، و شما میدانید که خمس آن را نداده اند، آن هدیه ای را که شیعه به شما داده، باید خمس آن را بدهید، و آن هدیه ای که را که غیرشیعه به شما داده، که به خمس اعتقاد ندارد، در ارباح مکاسب، آن را اباحه کرده اند، این مساله در روایات آمده، و اجماعی میان فقهاست و اکثر فقها قول اطلاق اباحه را قبول ندارند و فقط مربوط به همین موارد میدانند.
معظم له با اشاره به صحیحه علی بن مهزیار فرمودند: در روایت صحیحه علی بن مهزیار، از حضرت امام جواد علیه السلام، نقل شده که حضرت فرمودند: فی سنة هذه، یعنی در امسال، و آن سال هم، سال شهادت امام جواد علیه السلام بوده است، لذا اگر همیشه مباح بوده، و اگر حضرت امام صادق علیه السلام، مباح کرده بودند، پس چرا امام جواد گفته اند: در امسال، پس معلوم میشود که همیشه مباح نیست، و اینها قرائن متعددی است که در روایات تحلیل، دلالت بر آن دارد که تحلیل خمس، شامل همه چیز و همه کس نمیشود، بلکه تحلیل خمس، مربوط به کسی است که شیعه نیست، و خمس نمیدهد، و اگر چیزی به شما هدیه داد، با آن که قطعا خمس در آن مال هست، چون غیرشیعیان خمس نمیدهند، در چنین مواردی، حلال کرده اند.
ایشان در رابطه با مواردی که معصومین برای شیعیان حلال کردند، فرمودند: باید دید که معصومین علیهم السلام چه خمسی را برای شیعیان حلال کرده اند که این سه چیز یعنی مناکح، مساکن و متاجر، بنابر قول مشهور، در عصر غیبت امام علیه السّلام برای شیعیان حلال شده است، خمسی که از کسی به دست شما میرسد که او به خمس اعتقاد ندارد، وقتی که او به خمس اعتقاد نداشت، در نتیجه خمس مال خود را هم پرداخت نکرده است، این خمس را حلال کرده اند.
آیت الله العظمی شیرازی هم چنین تصریح فرمودند: اگر از یک غیرمسلمان یا غیر شیعه ای به شیعیان چیزی برسد، با آن که غیرمسلمانان و غیر شیعیان ث، خمس پرداخت نمیکنند، بر شیعیان حلال شده است، و گرنه چنانچه از شیعه ای به ما چیزی برسد و شما بدانید که او خمس پرداخت نمیکند، این خمس، بر شیعیان حلال نشده است.
معظم له در رابطه با حکم تقلید از مجتهد جامع الشرایط فرمودند: غالب فقها فرموده اند که وجوب تقلید فرد غیرمجتهد از فقیه جامعالشرایط، وجوب عقلی است، و به نظر میرسد که این وجوب عقلی، برای کسی که حکم عقل را ملتفت است، واجب شرعی نمیباشد که ترک آن موجب معصیت و مستحق عقاب باشد.
ایشان در ادامه فرمودند:اما کسانی که عامی هستند و ملتفت به الزام عقلی نیستند و مفهوم وجوب عقلی را متوجه نیستند، برای آنان اشکالی ندارد که گفته شود واجب شرعی است.
آیت الله العظمی شیرازی با اشاره به دیدگاه متفاوت فقها در این زمینه فرمودند: مرحوم صاحب عروة الوثقی گفته اند که عمل عامی بدون تقلید و احتیاط، باطل است، اما اکثر فقها نسبت به این نظریه صاحب عروة الوثقی حاشیه نوشته اند و آن را نپذیرفته اند، و فرموده اند در صورتی باطل است که بعدا معلوم نشود که عمل او صحیح بوده است، حال، این معلوم شدن با علم وجدانی یا با علم تعبدی باشد.
معظم له در ادامه تاکید فرمودند: یعنی کسی که نماز خوانده، روزه گرفته، و حج رفته بدون آن که تقلید کند، اما بعدا تقلید میکند و از مرجع تقلید خود در رابطه با نماز و روزه و حج سوال میکند، اگر مرجع تقلید به صحت عمل او نظر داد، اعمال گذشته او باطل نیست و اشکال ندارد.
سایر موارد فقهی مطرح شده در این نشست علمی توسط آیت الله العظمی شیرازی به این شرح بود: احکام برخی از محرمات احرام، حکم نماز آیات در صورت وقوع رعد و برق، وظیفه جوانان در مواجهه با شبهات اعتقادی از جمله در رابطه با مهدویت، برخی از احکام محرمیت در رابطه با زن دوم، احکام معاطات در ازدواج و طلاق، تشریح مفهوم دم و ومع، تشریح مفهوم معاشرت به معروف بین زوجین، و حکم نشوز و موارد لزوم طلاق، از دیگر مواردی بود که در این نشست علمی توسط آیت الله العظمی شیرازی به آنها اشاره و یا پاسخ داده شد.
لازم به ذکر است که سلسله نشستهای علمی آیت الله العظمی سید صادق حسینی شیرازی به صورت روزانه در بیت معظم له در شهر مقدس قم خیابان چهارمردان کوچه ۶ راس ساعت ۱۰:۴۵ به وقت محلی برگزار میشود و شما میتوانید به صورت مستقیم از شبکه امام حسین علیه السلام ماهواره یاهست فرکانس ۱۲۰۷۳ بیننده این نشست علمی باشید.