بحران افت تحصیلی، وارد مرحلهای جدی شده، و شرایط تحصیلی و معدل دانشآموزان در وضعیت قرمز قرار گرفته است، معلم ها، دانش آموزان و والدین ، همه بیانگیزه هستند، محتوای کتابهای درسی هم ربطی به زندگی روزمره دانشآموزان ندارند.
میانگین کشوری نمرات دانشآموزان انسانی در خرداد ۱۴۰۲ به زیر ۱۰ رسیده؛ ۸/۷۵!
دانشآموزان یزدی با ۱۲/۰۴ بالاترین میانگین معدل را دارند و سیستان و بلوچستانیها با ۷/۷۴، کمترین!
«ميانگين كشوری نمرات دانشآموزان در امتحانات نهايی خرداد ۱۴۰۲ در رشته تجربی ۱۱.۲۳، رشته رياضي ۱۰.۷۹، رشته انسانی ۸.۷۵ و در رشته معارف ۱۰.۵۶ بوده است.
اين خلاصه و مهمترين نكته ی گزارش تازهی وزارت آموزش و پرورش از شرايط نمرات و معدل دانشآموزان ايرانی است كه زنگ خطر درباره سواد و توان دانشآموزان را بيش از پيش به صدا درآورده و كارشناسان و افكار عمومی را به واكنش واداشته است.
در رابطه با شرایط نامساعد و حتی بحرانی سواد کنونی دانشآموزان ایران ، تحلیلهای متفاوتی درباره ی ریشهها و راههای بهبود آن ، مطرح شده است.
برخی از جامعهشناسان معتقدند که نسبت مشخص و مستقیمی بین شرایط اقتصادی و توسعه استانها و وضعیت میانگین نمرات دانشآموزان وجود دارد.
محمدرضا نیکنژاد، کارشناس آموزش درباره افت تحصیلی دانشآموزان گفته است : «مسائل اقتصادی آسیب جدی به آموزش زده است. ما به عنوان شهروند عادی این فشار اقتصادی را حس میکنیم. به زبان ساده وقتی شکم بچهی آدم گرسنه است دیگر آدم بهفکر آموزش و تحصیل نیست.»
علاوهبراین «سیدجواد حسینی» معلم و سرپرست پیشین وزارت آموزش و پرورش هم پیشتر به مواردی در این وزارتخانه اشاره کرد و ریشه این شرایط را به کمبود امکانات و همچنین رعایتنکردن نسبتهای استاندارد نسبت داد.
او در این باره نوشت: «کمبود معلم باکیفیت یکی از مهمترین متغیرهای تاثیرگذار در عملکرد تحصیلی دانشآموزان است که به عنوان مثال در مقطع ابتدایی نسبت معلم و دانشآموز باید یک به ۱۴ باشد، اما هماکنون این عدد و نسبت، «یک معلم به بیست و شش و نیم دانشآموز» است و اگر ۱۳ هزار مدرسه زیر ۱۰ نفر را از این معادله خارج کنیم نسبت معلم به دانشآموز، یک به ۵۰ یعنی تقریبا چهار برابر استاندارد میرسد.
وی در ادامه تاکید می کند که نتیجه چنین وضعیتی آرام آرام نظام آموزشی کشور را به سمت تجاری شدن، کالایی نمودن آموزش و پرورش و حاکمیت مناسبات بازار و در نهایت طبقاتی شدن امر آموزش سوق داده است.
سیدحسن موسوی چلک، «رئیس انجمن مددکاران اجتماعی کشور ایران» میگوید : «امروز درس و تحصیل اولویت دانشآموزان نیست، میان دانشآموزان دیگر انگیزهای وجود ندارد، از خودشان سوال میپرسند چرا درس بخوانیم، مادر و پدر ما که درس خواندند آخرش چه شد؟ بنابراین فکر میکنند اگر فقط ناخن بکارند درآمد بیشتری دارند.»
افت تحصیلی دانشآموزان اتفاق جدیدی نیست و سالها در آموزشوپرورش وجود داشته است، این مسئله دلایل زیادی دارد، اما بخش زیادی از آن در خود مدرسه است، مثل اینکه دانشآموزان ما بیانگیزه هستند، علاوه بر این معلمها هم بیانگیزه هستند، وقتی یک معلم نارضایتی داشته باشد تسلط کامل خود را موقع آموزش به دانشآموزان از دست میدهد.