آیت الله العظمی شیرازی : آیه ی سوم سوره مائده ، علاوه بر اکمال دین ، بر این نکته تاکید دارد که نعمت اسلام ، بدون علی بن ابی طالب صلوات الله علیه غیرتمام است
نشست علمی روزانه آیت الله العظمی سید صادق حسینی شیرازی ، روزهای پنجشنبه و جمعه هشتم و نهم جمادی الاول سال ۱۴۴۵ برگزار شد، در این نشست هم چون جلسات پیشین ، ایشان به سوال های حاضران در جلسه ، پیرامون مسائل مختلف فقهی پاسخ دادند.
آیت الله العظمی شیرازی ، در این نشست ، در شرح آیه ۳ سوره مائده : الْيَوْمَ أَكْمَلْتُ لَكُمْ دِينَكُمْ وَ أَتْمَمْتُ عَلَيْكُمْ نِعْمَتِي وَ رَضِيتُ لَكُمُ الإِسْلاَمَ دِينا ، امروز، دين شما را كامل كردم و نعمت خود را بر شما تمام نمودم و اسلام را به عنوان دین شما پذيرفتم ، فرمودند : دین یعنی راه و مسیری که پیغمبر اسلام صلی الله علیه و آله آوردند ، و این راه ، شامل شهادتین ، نماز ، روزه ، حج ، و سایر مسائل است ، این ها کامل نبود ، تا این آیه آمد ، و تا علی بن ابی طالب صلوات الله علیه نباشد ، این دین ناقص بوده و کامل نیست.
معظم له با اشاره به اولین سخنرانی امیر المومنین پس از خلافت ظاهری که پس از ۲۵ سال از شهادت رسول خدا ، مردم با آن حضرت بیعت کردند ، فرمودند : در این سخنرانی که شاید در نهج البلاغه و کتب اربعه و جاهای دیگر هم آمده باشد ، حضرت مطلبی فرمودند که مضمونش این است که همان گونه که خدای عزوجل توحید را بدون نبوت قبول نمی کند ، یعنی اگر کسی بگوید خدایا من تو را قبول دارم و تو یکتا و عادل هستی و به تمام صفات تو شهادت می دهم اما پیغمبر خدا را قبول ندارد ، خدا می گوید من این توحید را قبول ندارم ، و کذلک اگر کسی توحید و نبوت را قبول دارد اما ولایت را قبول ندارد ، باز هم خدا می گوید این را من نمی خواهم ، یعنی این سه با هم هستند.
ایشان در ادامه فرمودند : بدون نبوت ، توحید از سوی خدای متعال پذیرفته نمی شود و بدون امامت هم توحید و نبوت از سوی خدای متعال پذیرفته نمی شود ، یعنی این سه با هم هستند ، و به تنهایی خدای متعال ، هیچکدام را قبول نمی کند ، لذا معنای این آیه ی شریفه ، با این فرمایش امیرالمومنین واضح می شود.
آیت الله العظمی شیرازی هم چنین تاکید فرمودند : این که علاوه بر اکمال دین ، بر اتمام نعمت هم در این آیه شریفه تاکید شده ، به این دلیل است که نعمت هم تام نبود ، یعنی نعمت اسلام بدون علی بن ابی طالب صلوات الله علیه غیرتمام است ، و علاوه بر آن ، این تغییر در تعبیر ، نوعی بلاغت نیز می باشد.
معظم له با اشاره به استثنا شدن حَبْوَه از ارث فرمودند : حَبْوَه از ارث استثنا شده ، نه از دیون و وصایا ، و پس از آن که فردی از دنیا رفت ، ابتدا دیون او پرداخت می شود ، سپس یک سوم آنچه که باقی می ماند ، به عنوان وصیت داده می شود ، سپس حَبْوَه به ولد اکبر داده می شود ، و آنچه که باقی می ماند ، به عنوان ارث ، میان ورثه تقسیم می شود.
گفتنی است که «حبوه» در لغت به معنی عطیه، یعنی مالی است که بخشیده میشود و به عنوان پیش کشی است که بدون منت و چشم داشت عوض، بخشیده میشود. و در اصطلاح فقهی عبارت است از: بعضی از اموال معین از ترکه پدر، که با فوت او، و پیش از تقسیم ارث در میان وارثان، به بزرگترین فرزند ذکور او داده میشود.
ایشان در رابطه با مفهوم حب و بغض فرمودند : حب و بغض بر دو قسم است ، که گاهی از عقیده ناشی می شود ، و گاهی از شهوت است ، حب و بغضی که از شهوت ناشی می شود ، مطلوب نیست ، اما در روایات آمده که وما دين الإسلام إلا الحب في الله والبغض في الله ، یعنی ما که نسبت به دشمنان اهل بیت ، بغض داریم ، به این دلیل نیست که با آنها پدرکشتگی داریم ، بلکه به خاطر عقیده ای است که داریم ، و اگر دوستان اهل بیت مانند ابوذر و مقداد را دوست داریم ، به این خاطر نیست که با آنان خویشاوندی داریم ، بلکه به این جهت است که ایشان دوست اهل بیت هستند ، لذا به همین دلیل ، آنان را دوست داریم ، لذا حب و بغض گاهی از شهوت است که مطلوب نیست ، اما گاهی از عقیده است ، که نه تنها مطلوب ، بلکه وظیفه است.
آیت الله العظمی شیرازی در رابطه با برخی از الفاظ مترادف فرمودند : الفاظی که عرفا مترادف هستند ، دقّةً بین آنها فرق است ، مانند انسان و بشر ، در حالی که انسان و بشر ، هم معنا هستند ، آیا عدد انسان از بشر بیشتر است ؟ ، یا عدد بشر از انسان بیشتر است ؟ ، بله ، بنی آدم عدد کمتری نسبت به مابقی الفاظ هم معنا دارد ، چون که شامل خود آدم نمی شود ، اما بشر و انسان ، شامل خود آدم هم می شود ، ضمن آن که اینها با هم تفاوت دقّی دارند که بعضا در تفاسیر به آنها متعرض شده اند.
معظم له در ادامه فرمودند : رسول و نبی هم در معنا تفاوت دارند ، نبی کسی است که به او وحی می شود اما به او وظیفه تبلیغ محول نشده است ، و فقط باید خودش عمل کند ، اما رسول کسی است که به او وحی می شود که هم خودش باید عمل کند و هم آن را تبلیغ کند.
ایشان در رابطه با تقدیم و تاخر اسامی پیامبران فرمودند : این تقدیم و تاخر ، دلایل متعددی دارد ، مثلا با آن که حضرت ابراهیم بر حضرت نوح افضل است ، اما اسم او بعد از نوح آمده ، که در اینجا ، دلیل تقدم ، تقدم زمانی است ، مثلا فرض کنید که چند نفر به یک مهمانی رفته اند و آن شخصی که از لحاظ جایگاه اجتماعی و شخصیت ، در مرتبه کمتری از بقیه قرار دارد ، در ابتدا آمده ، اما نفر دوم ، فرد مهم تری بوده ، لذا گاهی اسم دوم را در ابتدا می آورند ، چون فرد مهم تری است ، اما بعضا اسم نفر اول در ابتدا آورده می شود ، که به دلیل تقدم زمانی است ، و این مساله در قرآن و نهج البلاغه و صحیفه سجادیه و دعاها به صورت مکرر آمده که تقدیم گاهی به خاطر زمان و گاهی به خاطر اهمیت است.
آیت الله العظمی شیرازی در رابطه با فردی که علیرغم استطاعت عمدا به حج نرفته ، فرمودند : در کتاب حج به این مساله اشاره شده و محل اختلاف است ، مراجع تقلید معاصر هم در این رابطه اختلاف نظر دارند ، که اگر کسی بر اساس عصیان ، علیرغم استطاعت به حج نرفته ، و سال آینده که می خواهد به حج برود ، پول ندارد ، صاحب عروة الوثقی در این رابطه فتوا داده که حج بر او واجب است ، حتی اگر دچار حرج شود ، اما برخی از فقها حاشیه کرده اند که این شخص عصیان کرده ، و مستحق عقاب الهی است ، اما قاعده لاحرج شامل حال او می شود.
معظم له در ادامه با توسعه مستحبات فرمودند : در این زمینه قبلا مفصلا بحث شده ، و کتابی هم در این زمینه ، یکی از علما نوشته که قریب به ۲۰۰ روایت و شاهد ، و فرمایش فقها را نقل کرده که در مستحبات ، در زمان ، مکان ، و شرایط ، عموما توسعه است ، در حدی که متشرعه ، آن را بپذیرند ، یعنی اگر کسی نماز اول ماه را در ابتدای ماه موفق نشد که بخواند ، چنانچه در دوم یا سوم ماه خواند ، اشکال ندارد ، نه آنکه در پانزدهم ماه بخواند ، و دور از ذهن باشد.
آیت الله العظمی شیرازی با تاکید بر ملاک بودن ارتکاز متشرعه در این باب ، فرمودند : در چنین شرایطی در مستحبات ، توسعه وجود دارد ، مگر در جایی که دلیل خاص یا اجماع ، یا ارتکاز متشرعه یا شهرت عظیمه وجود داشته باشد ، و گرنه اشکالی ندارد که مثلا غسل جمعه را اگر انسان نتوانست در روز جمعه به جا آورد ، تا جمعه دیگر وقت دارد که انجام دهد و اشکالی از این بابت نیست ، فقط این که اسم این عمل ، ادا یا قضا است ، متفاوت است.
معظم له در رابطه با نماز غفیله فرمودند : جماعتی تصریح کرده اند که اگر انسان نتوانست قبل از نماز عشاء ، نماز غفیله را بخواند ، می تواند پس از نماز عشاء ، آن را بخواند.
ایشان در رابطه با خواندن نماز با لباس یا بدن آغشته به نجاست فرمودند : فقط خون به مقدار درهم بغلی در لباس یا بدن آغشته به آن ، در نماز مَعُفُوّ است ، و گرنه هر نجاستی ، حتی به کمترین مقدار ممکن ، مانع صحت نماز است ، و دلیل این مساله هم نص خاص است که از ائمه علیهم السلام به ما رسیده است ، البته دماء نساء ، خون نجس العین و خون حیوان حرام گوشت شامل این حکم نمی شود.
سایر موارد فقهی مطرح شده در این نشست علمی توسط آیت الله العظمی شیرازی به این شرح بود : برخی از احکام ارث ، بعضی از احکام وضو ، قاعده ی لاضرر برای قاصر و مقصر ، کیفیت استفاده از سلاح در زمان ظهور حضرت حجت ، برخی از احکام نجاسات ، کیفیت مسح پا ، سند دعای عدیله در کتاب دعا و زیارت ، کیفیت نزول جبرئیل بر حضرت زهرا ، حکمت قطع انگشتان سارق ، و حکم خمس در مواردی چون دلار و طلا که قیمت آن تغییر می کند ، از دیگر مواردی بود که در این نشست علمی توسط آیت الله العظمی شیرازی به آن ها اشاره و یا پاسخ داده شد.
لازم به ذکر است که سلسله نشستهای علمی آیت الله العظمی سید صادق حسینی شیرازی به صورت روزانه در بیت معظم له در شهر مقدس قم خیابان چهارمردان کوچه ۶ راس ساعت ۱۱ به وقت محلی برگزار میشود و شما میتوانید به صورت مستقیم از شبکه امام حسین علیه السلام ماهواره یاهست فرکانس ۱۲۰۷۳ بیننده این نشست علمی باشید.