سید مهدی شجاعی با انتشار نامهای سرگشاده پرده از خالص سازی در حوزه کتاب در ایران برداشت : آیا قانونی برای منع انتقاد از حکومت اموی تصویب شده است ؟!
آیا قانونی برای منع انتقاد از حکومت اموی تصویب شده است ؟
این فرازی از نوشته ی سید مهدی شجاعی است که با انتشار نامهای سرگشاده پرده از خالص سازی در حوزه کتاب در ایران برداشته است.
سید مهدی شجاعی پژوهشگر ، نویسنده، فیلمنامهنویس و روزنامهنگار معاصر ایرانی و صاحب کتابهای پرمخاطبی است.
شجاعی از جمله نویسندگان پرکار در حوزهی ادبیات آیینی به شمار میرود و به همین جهت، از نگاه برخی، لقب «پدر ادبیات آیینی» بهدرستی به او داده شده است.
او چندین دهه ،مسئولیت های گوناگون فرهنگیِ دولتی و یا مسئولیت برخی از انتشارات های بزرگ و معتبر را در ایران بر عهده داشته و طی این مدت آثار نوشتاری و دیداری فراوانی را پدید آورده است.
سید مهدی شجاعی در حوزهی ادبیات نوجوانان نیز بسیار فعال بوده است ، از آثار منتشرشده از او در این حوزه میتوان به مجموعهی «دانستنیهای اسلامی برای نوجوانان» و نیز کتابهای «ایمان و گندم»، «اندوه برادر» و «کشتی نوح» اشاره کرد.
کتاب کشتی پهلوگرفته، طبق آمار وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، پرتیراژترین کتاب ادبیات داستانی ایران است و پرفروشترین اثر سید مهدی شجاعی نیز به شمار میرود ، کتاب کشتی پهلوگرفته ۱۴ فصل دارد و در هر فصل، یکی از وابستگان حضرت فاطمه سلام الله علیها در رثای این شخصیت بزرگ سخن گفتهاند.
کتاب پدر، عشق و پسر کتابی دهمجلسی و (دهفصلی) است که روایت زندگی حضرت علیاکبر علیه السلام از زبان عقاب، اسب ایشان، است ، مادر حضرت علیاکبر در هنگامهی عاشورا در بستر بیماری بود و در آن لحظات آخر، همراهش نبود ، عقاب در ده مجلسی که به واقعهی عاشورا ختم میشود، داستان شهادت پسر را برای مادر نقل میکند.
سیدمهدی شجاعی که بسیاری از آثارش را در قالب رمان، نمایشنامه و نظایر آن ، براساس پژوهش های دینی می نویسد با انتشار نامه ای در صفحه شخصی اش در اینستاگرام پرده از خالص سازی در حوزه کتاب برداشته است.
او تاکید می کند که با اَشکال و رویکردهای تازه ای از سانسور کتاب مواجه هستیم.
شجاعی با اشاره به اینکه رمان جدیدش درباره حضرت سجاد علیه السلام با ممیزی و تنگ نظریهای بی سابقهای مواجه شده ، درباره شکل تازه ای از اعمال سلیقه -که آن را استبدادی می خواند- خبر می دهد.
او در بخشی از نامه ی سرگشاده ی خود نوشته است : آیا قانونی برای منع انتقاد از حکومت اموی در جایی تصویب شده است ؟ ، اگر چنین قانونی باشد، طبعا اهالی فرهنگ و ادب و اندیشه از آن مطلع میشوند و اگر نیست چرا عدهای اختیار و قدرت جلوگیری از انتشار چنین اثری را دارند؟
وی خطاب به مسئولان فرهنگی ایران نوشته است : فرض که مردم را صاحب تشخیص میدانید، آثارم را با حذف و سانسور در اختیارشان بگذارید تا خفقان و انسداد آشکار شود ، مشروط به اینکه مردم به مفهوم واقعی مردم باشند، نه آن گروه محدود و معدودی که میشناسیم و میشناسید.
سید مهدی شجاعی در ادامه تاکید کرده : اگر رای و نظر مردم در مورد کتاب، بعد از انتشار مهم است قبل از انتشار که مهمتر است ، خودم هم میتوانم این موارد را در معرض رای و نظر مردم بگذارم. خلاصه، آنچه من نقدا طالب آن هستم صراحت و شفافیت است.
وی در ادامه هم چنین نوشته است : آنچه مسلم است رمان حماسه سجادیه از این موانع عبور میکند و تحت هر شرایطی به دست مخاطب میرسد، همچنان که این حقایق طی قرنها از موانع و مضایق عدیدهای، گذر کرده و به دست ما رسیده است؛ چنان نماند و چنین نیز هم نخواهد ماند.
او در ادامه تصریح کرده : اگر رای و نظر مردم در مورد کتاب، بعد از انتشار مهم است قبل از انتشار که مهمتر است. خودم هم میتوانم این موارد را در معرض رای و نظر مردم بگذارم. خلاصه، آنچه من نقدا طالب آن هستم صراحت و شفافیت است.
سید مهدی شجاعی نامه ی سرگشاده ی خود را این چنین به پایان می رساند : اگر قانون یا مصوبهای در مورد ممنوعیت نقل فضائل پیامبر و ائمه و نقد عملکرد دشمنانشان دارند ارائه دهند و اگر ندارند مثل بقیه قوانین با عناوینی از قبیل صیانت، وضع و تصویب و اعلام کنند تا محققان و نویسندگان هم مثل بقیه اهالی فرهنگ و اندیشه و هنر، تکلیفشان را بدانند.