14 ذی الحجه/ بخشیدن فدک به حضرت زهرا علیها السلام
پیامبر صلی الله علیه و آله جبرئیل نازل شد، و دستور فتح فدک توسط پیامبر و امیر المومنین علیه السلام را آورد
فتح فدک
پس از فتح خیبر در سال هفتم هجرت، حدود چهار سال قبل از شهادت پیامبر صلی الله علیه و آله جبرئیل نازل شد، و دستور فتح فدک توسط پیامبر و امیر المومنین علیه السلام را آورد. آن دو بزرگوار در تاریکی شب با اسلحه لازم به سرزمین فدک آمدند، و بر حسب دستور پیامبر صلی الله علیه و آله، امیر المومنین علیه السلام بر کتف پیامبر صلی الله علیه و آله قرار گرفت و آن حضرت برخاست و امیر المومنین علیه السلام را با خود بلند کرد. به معجزه الهی مولی الموحدین علیه السلام در حالی که شمشیر رسول الله صلی الله علیه و آله همراهش بود، از دیوار قلعه فدک بالا رفت و بالای دیوار صدای مبارکش را به اذان بلند کرد.
یهودیان قلعه فدک گمان کردند که مسلمین حمله کردهاند و روی دیوارها هستند. خواستند از در قلعه فرار کنند، ولی بیرون قلعه مقابل در آن پیامبر صلی الله علیه و آله را در برابر خود دیدند و از طرفی امیر المومنین علیه السلام پایین آمد و با آنان درگیر شد و 18 نفر از بزرگان آنان را کشتند، و بقیه تسلیم شدند.
زنان و فرزندان آنان را اسیر کردند و غنایم را همراه خود آوردند. امر بر این قرار گرفت که هرکس از اهل فدک مسلمان شود، خمس اموال او را بگیرند و هر کس بر دین خود باقی ماند همه اموالش را بگیرند. این گونه بود که بدون لشکر کشی و کوچکترین دخالت مسلمین قلعه فدک فتح شد. و طبق آیه مبارکه سوره حشر سرزمینهایی که بدون لشکر کشی مسلمین فتح شود، حتی اگر اهل آنجا خودشان به عنوان تسلیم نزد پیامبر صلی الله علیه و آله بیایند، این مناطق و غنایم و اسرای آن ملک خاص حضرت است و مانند اموال شخصی خود میتواند هر تصمیمی درباره آنها بخواهید بگیرد، و مسلمین هیچ حقی در آنها ندارد.
اعطای فدک به فاطمه علیها السلام
بعد از این ماجرا جبرئیل نازل شد و این آیه را آورد: «و آت ذا القربی حقه»: «حق خویشان را به آنان بده» پیامبر صلی الله علیه و آله پرسید: منظور چه کسانی هستند، و این حق کدام است؟ جبرئیل از طرف خدای متعال عرضه داشت: فدک را به فاطمه علیها السلام عطا کن. پیامبر صلی الله علیه و آله به حضرت زهرا علیها السلام فرمود: «خدا فدک را برای پدرت فتح کرد، و چون لشکر اسلام آن مهریه مادرت حضرت خدیجه کبری علیها السلام بر عهده پدرت مانده و پدرت در قبال مهریه مادرت و به دستور خداوند فدک را به تو عطا میکند. آن را برای خود و فرزندانت بردار و مالک آن باش»
حضرت زهرا علیها السلام عرض کرد: «تا شما زندهاید بر من و مال من صاحب اختیار هستید». پیامبر صلی الله علیه و آله فرمود: ترس آن دارم که نا اهلان تصرف نکردن تو را در زمان حیاتم، بهانهای قرار دهند و بعد از من آن را از او منع کنند. حضرت صدیقه علیها السلام عرض کرد: آن گونه که صلاح میدانید عمل کنید. پیامبر صلی الله علیه و آله امیر المومنین علیه السلام را فرا خواند و فرمود: «سند فدک را به عنوان بخشوده و اعطایی پیامبر بنویس و ثبت کن».امیرالمومنین علی علیه السلام آن را نوشت و پیامبر صلی الله علیه و آله و ام ایمن شهادت دادند و پیامبر صلی الله علیه و آله فرمود: ام ایمن زنی از اهل بهشت است.
در آمد فدک
رسول خدا صلی الله علیه و آله مردم را در منزل حضرت زهرا علیها السلام جمع نمود و به آنان خبر داد که فدک از آن فاطمه علیها السلام است و از در آمد فدک به عنوان اعطایی فاطمه علیها السلام بین مردم تقسیم کرد.
در آمد فدک را سالیانه از هفتاد هزار سکه طلا تا صد و بیست هزار سکه نوشته اند. هر سال چشمان بسیاری از نیازمندان منتظر سررسید درآمد فدک بود.
غصب فدک
بعد از شهادت پیامبر صلی الله علیه و آله ماموران ابوبکر به دستور او نماینده حضرت صدیقه کبری علیها السلام را از فدک اخراج کردند و ملک آن را غصب نمودند و درآمد آن را به طور کامل برای مخارج حکومت غاصبانه خود صرف کردند.
حضرت صدیقه کبری فاطمه زهرا علیها السلام همان نوشته و سند فدک را که پیامبر صلی الله علیه و آله به امیر المومنین علی علیه السلام فرمودند و آن حضرت ثبت کرد، عیناً نزد ابوبکر آورد، ولی ابوبکر نه سند را قبول کرد و نه شاهدان را.
بعد از 15 روز که از شهادت پیامبر صلی الله علیه و آله گذشته بود، حضرت صدیقه شهیده فاطمه زهرا علیها السلام همراه با جمعی از زنان بنی هاشم به مسجد تشریف بردند و خطبهای ایراد فرمودند که دریایی از معارف، حقایق بلاغت و فصاحت و شرایع اسلامی در آن است.
ابوبکر نامهای دال بر باز گرداندن آن به حضرت نوشت، ولی هنگامی که فاطمه زهرا علیها السلام آن سند را در دست داشت و به منزل باز میگشت با عمر روبرو شد و او نوشته ابوبکر را با جسارت به ساحت ملکوتی حضرت از او گرفت و دیگر زبان یارای اهانت منافقین به پاره وجود رسول الله را ندارد …اللهم العن اول ظالم ظلم حق محمد و ال محمد و آخر تابع له علی ذلک…