آیت الله العظمی شیرازی: قرآن کریم چندبار نازل شده و رسول خدا آن را حفظ داشتند و در پاره ای موارد که جبرئیل برخی آیات را نازل می کرد، قبل از او آن آیات را قرائت می فرمودند
نشست علمی روزانه آیت الله العظمی سید صادق حسینی شیرازی ، روز سه شنبه نهم شعبان سال ۱۴۴۵ برگزار شد، در این نشست هم چون جلسات پیشین ، ایشان به سوال های حاضران در جلسه ، پیرامون مسائل مختلف فقهی پاسخ دادند.
آیت الله العظمی شیرازی با اشاره به آیه ۱۱۴ سوره طه : فَتَعَالَى اللَّهُ الْمَلِكُ الْحَقُّ وَلَا تَعْجَلْ بِالْقُرْآنِ مِنْ قَبْلِ أَنْ يُقْضَىٰ إِلَيْكَ وَحْيُهُ وَقُلْ رَبِّ زِدْنِي عِلْمًا، پس بلند مرتبه است و بزرگوار خدایی که به حق و راستی فرمانروای جهان است و تو (ای رسول) پیش از آنکه وحی قرآن تمام و کامل به تو رسد تعجیل در (تلاوت و تعلیم) آن مکن و دائم بگو: پروردگارا بر علم من بیفزا، فرمودند : ظاهر این آیه ی شریفه این است و همانگونه که در روایات هم آمده، قرآن کریم چند بار بر رسول اکرم صلی الله علیه و آله نازل شده است.
معظم له در ادامه فرمودند : در یک مرحله کل قرآن کریم به صورت یکجا بر پیامبر اکرم نازل شده که آن حضرت تمامی آیات قرآن را حفظ داشتند، و هم چنین به صورت تدریجی نیز در حوادث و رخدادهای خاص هم آیاتی به مناسبت بر ایشان نازل می شده است.
ایشان در رابطه با شان نزول این آیه شریفه فرمودند : زمانی که جبرئیل به صورت تدریجی، آیات قرآن را نازل می نموده، چون حضرت رسول، آن آیات را از قبل شنیده بودند و نسبت به آنها آگاهی داشته و آیات نازل شده را از قبل حفظ داشتند، قبل از آنکه جبرئیل آن آیات را بخواند، در برخی از موارد، آن آیات را قبل از او قرائت می فرمودند.
آیت الله العظمی شیرازی در ادامه فرمودند : این آیه شریفه حکایت از این موضوع دارد که قرآن کریم به رسول اکرم توصیه نموده که اجازه بدهید ابتدا جبرئیل آیات قرآن را بخواند و بعد شما آن را بخوانید.
معظم با تاکید بر اینکه این آیه شریفه اگر چه خطاب به پیامبر اکرم آمده اما در حقیقت خطاب به عموم است، فرمودند : حدیث مشهوری از امام صادق نقل شده که : نَزَلَ اَلْقُرْآنُ بِإِيَّاكِ أَعْنِي وَ اِسْمَعِي يَا جَارَةُ ، قرآن مانند اين ضرب المثل عربى نازل شده (كه گويند:) «اياك اعنى و اسمعى يا جاره»(يعنى به تو ميگويم ولى اى همسايه تو گوش كن)، و در زبان فارسی هم مشابه این ضرب المثل وجود دارد که می گویند به در بگو تا دیوار بشنود، و در این آیه، اگر چه خطاب خدای متعال ، پیامبر اکرم است ، اما در حقیقت خدا، دیگران را مورد خطاب قرار داده است.
معظم له هم چنین تاکید فرمودند : چون عصمت ، قطعی و مسلم است ، هر چیزی که با آن منافات داشت ، به خاطر مسلم بودن عصمت ، موارد دیگر باید تاویل شود.
ایشان با اشاره به این حدیث شریف از حضرت حجت عجل الله تعالی فرجه الشریف : اَكثِروا الدُّعاءَ بِتَعجِيل الفَرَجِ فَاِنَّ ذلِكَ فَرَجُكُم، براي تعجيل در ظهور من زياد دعا کنيد که خود، فَرَج و نجات شما است، فرمودند : معنای این روایت این است که اگر مومنان ده ها میلیون بار برای تعجیل فرج دعا کنند، این امر مطلوبی است و می تواند فرج را نزدیک کند.
آیت الله العظمی شیرازی با اشاره به آیه ۳۹ سوره رعد : يَمْحُو اللَّهُ مَا يَشَاءُ وَيُثْبِتُ وَعِنْدَهُ أُمُّ الْكِتَابِ ، خدا هر چه را خواهد (از احکام یا حوادث عالم) محو و هر چه را خواهد اثبات میکند و اصل کتاب (آفرینش) نزد اوست، فرمودند : امام منتظر می دانند که اگر مثلا دعاها به ده ها میلیون برسد، موجب تعجیل فرج خواهد شد و لذا به شیعیان چنین توصیه ای فرموده اند.
معظم له در ادامه فرمودند : اما در عین حال، اختیار فرج با خدای متعال است همانگونه در این آیه شریفه فرموده است.
ایشان هم چنین تاکید فرمودند : برای ظهور در تعجیل فرج حضرت حجت ، هم خودِ حضرت و هم سایر معصومین علیهم السلام توصیه به دعا برای تعجیل در ظهور فرموده اند ، و این مساله سفارش شده است ، اما آن چه که نهی شده ، در مواردی است که انسان ، زمانِ ظهور را تعیین کند.
آیت الله العظمی شیرازی در ادامه با اشاره به معنای دو لفظ وَقّاتون و مُستَعجِلون در روایات فرمودند : وقّاتون یعنی کسانی که برای زمان ظهور ، تعیینِ وقت می کنند و مثلا می گویند حضرت حجت امسال یا سال آینده و یا چند سال آینده خواهند آمد ، که این مساله با روایات منافات دارد ، و مُستعجِلون هم گاه به معنای همان وَقّاتون آمده ، یعنی کسانی که در ظهور حضرت عجله می کنند و زمان ظهور را هم تعیین می کنند ، لذا این مساله با دعا کردن برای تعجیل در ظهور متفاوت است ، و ایرادی ندارد که انسان برای تعجیلِ در ظهور دعا کند.
معظم له هم چنین با اشاره به حتمی بودن ظهور حضرت حجت سلام الله علیه فرمودند : در روایات متعدد ، بر قطعی بودن ظهور تاکید شده ، چرا که بشارت بر ظهور ، وَعد است و بر اساس آیه ۹ سوره آل عمران که می فرماید : إِنَّ اللَّهَ لا يُخْلِفُ الْمِيعَادَ خدای متعال از وعده ای که داده تخلف نمی کند ، و این امر قطعا محقق خواهد شد ، اما ممکن است برخی از شرایط و علائم ظهور محقق نشود و ظهور انجام شود ، چون شرایط ظهور ، وَعید است ، و امکان عدم تحققِ وَعید ممکن است.
ایشان در ادامه با ذکر روایتی از امام رضا علیه السلام فرمودند : از حضرت سوال شد : ممکن است علائم ظهور اتفاق نیفتد اما ظهور انجام بشود ؟ ، فرمودند : بله ، سوال شد : ممکن است حضرت حجت اصلا تا روز قیامت ظهور نکنند ؟ ، فرمودند : نمی شود ، و ظهور حتما اتفاق خواهد افتاد ، چرا که همان طور که عرض شد اصل ظهور ، وَعد است ، و خدای متعال بر خلاف وَعد ، عمل نمی کند ، اما علائم وَعید است ، و اتفاقا خلاف وعید عمل کردن فضیلت است ، و حضرت رضا در رابطه با حتمی بودن ظهور فرمودند : لَوْ خَلَتِ الأَرْضُ طَرْفَةَ عَيْنٍ مِنْ حُجَّةٍ لَساخَتْ بِأَهْلِها (اگر زمين به مقدار يك چشم بر هم نهادن خالى از حجت باشد، اهل خود را در كام خود فرو مى برد).
آیت الله العظمی شیرازی با ذکر مثالی در رابطه با وعده ی پدر به فرزند ، فرمودند : گاه پدر به فرزندش وعده می دهد ، در صورت قبولی و کسب نمره ی خوب ، هدیه ای به تو خواهم داد ، این وَعد است و باید انجام شود و اگر انجام نشد ، برای وعده دهنده خوب نیست ، اما گاه پدر به فرزند می گوید اگر قبول نشوی و نمره ی خوب نیاوری ، تو را به منزل راه نخواهم داد ، حال اگر آن فرزند قبول نشد و نمره ی خوبی کسب نکرد ، چنانچه پدر او را به منزل راه داد ، این چون وَعید بوده ، خلاف وَعید عمل کردن فضیلت است ، لذا اگر علائم ظهور محقق نشد ، و ظهور انجام شد ، این خلاف وَعید است ، و اشکالی ندارد.
معظم له در ادامه فرمودند : معصومین علیهم السلام همه چیز را می دانند ، فقط در روایت ، یک جا استثنا شده ، آنجا که در آیه ۳۹ سوره رعد می فرماید : يَمْحُو اللَّهُ مَا يَشَاءُ وَيُثْبِتُ وَعِنْدَهُ أُمُّ الْكِتَابِ ، خدا هر چه را خواهد (از احکام یا حوادث عالم) محو و هر چه را خواهد اثبات میکند و اصل کتاب (آفرینش) نزد اوست ، لذا ممکن است که خدای عزوجل در برخی موارد ، که نام آن بداء گفته شده ، چیزی را تغییری بدهد ، و انجام آن را به زمان جلوتر یا عقب تر بیندازد ، و یا آن ممکن است که معصومین از زمان ظهور اطلاع داشته باشند ، اما تنها چون این مورد در اختیار خداست و فقط معصومین از بداء ، آگاه نیستند ، زمان ظهور تغییر کند.
ایشان با اشاره به روایتی از امیرالمومنین : لولا آیة فی کتاب الله لاخبرتکم بما کان و بما یکون و بما هو کائن الی یوم القیامة،، وهی هذه الایة «یمحوا الله ما یشاء و یثبت و عنده ام الکتاب ، فرمودند : وقتی خدای عزوجل چیزی را اظهار می کند ، دست او بسته نیست و می تواند آن چیز را تغییر بدهد ، لذا امام علیه السلام می فرمایند که اگر این آیه در قرآن نبود : يَمْحُو اللَّهُ مَا يَشَاءُ وَيُثْبِتُ وَعِنْدَهُ أُمُّ الْكِتَابِ ، من همه چیز را برای شما می گفتم ، اما چون خدای متعال این خصوصیت را برای خود قرار داده ، و ممکن است برخی چیزها تغییر کند ، وَعِنْدَهُ أُمُّ الْكِتَابِ ، اصل کتاب (آفرینش) نزد اوست ، لذا در برخی دعاها و روایات آمده : استأثر الله بعلمه ، یعنی خدای متعال برخی چیزها را فقط و فقط برای خودش قرار داده است.
آیت الله العظمی شیرازی در ادامه فرمودند : خدای متعال قضا و قدر را برای امور انسانها قرار داده است، مثلا در مورد شب های سه گانه قدر در حدیث شریف آمده که در شب نوزدهم برای شما تقدیر شده و در شب بیست و یکم برای شما قضا قرار داده شده است.
معظم له در رابطه با تفاوت قضا و قدر فرمودند : ظاهر برخی از روایات ، این است که تقدیر و قضا با هم تفاوت دارد ، تقدیر به معنای اندازه است ، مثلا فردی که به دنیا می آید ، تقدیر او ۶۰ سال عمر کردن است ، که گاه قضا با تقدیر موافق و همانند است ، یعنی این ۶۰ سال عمر ، موکد و تثبیت می شود ، اما این نکته از برخی از روایات ، استفاده می شود که قضا اَضیَق یعنی کوتاهتر از قدر و پیش از آن است ، و گاه قضا ، اوسع یعنی بیشتر از قدر و پس از آن است ، و مثلا ۶۰ سال عمر او ، تا ۷۰ سال ، افزایش پیدا می کند.
ایشان در ادامه فرمودند : از برخی روایات استفاده می شود که قدر همان تقدیر الهی است ، اما قضا ، آن چیزی است که گاهی آن تقدیر را ثابت و یا بیشتر و کمتر می کند.
آیت الله العظمی شیرازی هم چنین تاکید فرمودند : قضا و قدر در همه امور زندگی انسان ، از جمله در اجل ، رزق و روزی ، برخورداری یا عدم برخورداری از اولاد و تعداد آنها ، جاری می شود.
معظم له در تشریح معنای قضا و قدر فرمودند : تمام چیزهایی که خدای عزوجل برای آنها ، اندازه قرار داده است ، به آن تقدیر گفته می شود ، و در برخی موارد ، همان اندازه ، گاهی اثبات می شود ، و گاهی بیشتر یا کمتر می شود ، که به آن قضا می گویند.
ایشان در ادامه تاکید فرمودند : گاه سبب قضا ، خود انسان است ، مثلا در تقدیر انسان آمد است ، که تا ۳۰ سال عمر کند ، و ۳ سال دیگر باید از دنیا برود ، اما صله ی رحم می کند ، و عمر او بر اساس قضا ، افزایش پیدا می کند ، اما گاه قرار است که تا ۳۰ سال عمر کند ، ولی قطع رحم می کند ، و عمر او بر اساس قضا ، کاهش می یابد.
آیت الله العظمی شیرازی در رابطه با برخی از تعابیر هم چون علی خیر البشر فرمودند : گاهی اوقات حصر ، حقیقی و گاهی اضافی می باشد ، که نظایر آن در قرآن کریم ، و هم بعضا در روایات آمده است ، مثلا در رابطه با علی خیرالبشر ، این جمله بدان معنا نیست که امیرالمومنین حتی از رسول الله بهتر و برترند ، لذا به این حصر ، حصر اضافی گفته می شود ، و بدان معناست که بالنسبه امیرالمومنین بهترین و برترین افراد بشر هستند ، و این به معنای حصر حقیقی نمی باشد.
معظم له در رابطه با حکم خرید و فروش برخی از نجاسات فرمودند : این مساله محل اختلاف میان فقهاست و مرحوم شیخ انصاری در مکاسب محرمه به این مساله اشاره فرموده و هم روایات این مساله و هم اقوال گوناگون پیرامون آن را آورده اند.
ایشان در ادامه فرمودند : عده ای از فقها که برداشت من هم همین است فرموده اند که خرید و فروش نجاست حرام نیست، بلکه مکروه است، چون از آن نهی شده است.
گفتنی است که یکی از واژگان مهم و بحث برانگیز قرآن که روایات زیادی در ذیل آن وارد شده واژه «سُحت» است که این واژه چهاربار در قرآن کریم به کار رفته است و با توجه به معانی لغوی، سیاق و شان نزول آیات، می توان معنای این واژه را به دست آورد.
در روایات نیز معانی زیادی برای واژه سُحت ذکرشده است که از آن جمله می توان به دستمزد برخی از مشاغل، بهای برخی از کالاهای دارای مصارف حرام، بهای تعلیم علم، بهای سگ غیرشکاری، بهاری خمر، بهای حجامت کردن، رشوه و خوردن مال یتیم و … اشاره کرد.
در کتاب های آیات الاحکام و کتب فقهی نیز سُحت را در ذیل مبحث مکاسب محرمه بیان کرده اند، و با توجه به سیاق آیات و روایاتی زیادی که در ذیل آیات مربوطه وارد شده است و می توان گفت که واژه سُحت به معنای «مطلق هرگونه مال حرام» است، و معانی دیگر که بیشتر در روایات بدان اشاره شده است از باب ذکر مصادیق این واژه هستند.
آیت الله العظمی شیرازی در رابطه با واژه سُحت فرمودند : این عبارت در رابطه با مکروهات دیگر هم آمده است، مثلا در روایت آمده کسی که حجامت می کند، دستمزد او سُحت است، و در روایت آمده که سُحت دارای انواعی است و الزما معنای آن حرمت نمی باشد و گاه به معنای سزاوار نبودن است که مثلا فردی را فروشنده نجاستی بنامند.
معظم له با اشاره برخی از نسخه های دعای ندبه که عبارت : عَرَجْتَ بِرُوحِهِ إِلى سَمائِکَ را آورده اند، فرمودند : در برخی از کتب فقهی و کتب زیارت این مساله آمده و مرحوم آیت الله العظمی سید محمد شیرازی هم در کتاب الفقه به آن اشاره کرده اند که این صحیح این عبارت : عَرَجْتَ بِهِ می باشد، و بر فرض آنکه عَرَجْتَ بِرُوحِهِ آمده باشد ، این بدان معنا نیست که رسول اکرم صلی الله علیه و آله با بدن خود به معراج نرفته نباشند، چرا که در آن از کلماتی چون ادات حصر مثلا « انما» به کار نرفته است.
سایر موارد فقهی مطرح شده در این نشست علمی توسط آیت الله العظمی شیرازی به این شرح بود : حکم برخی از موارد مربوط به قاعده ی ید، حکم ازدواج دختر بدون اذن پدر، حکم عقد دختر از روی اضطرار و اکراه، چگونگی پاسخ به کسانی که می گویند چرا مسلمانان و مومنان در دنیا گرفتار اما غیرمسلمانان در نعمت هستند، حکم تزاحم بین رفتن پدر به حج و یا فرستادن فرزند، تعریف و حکم استحاله، تفاوت استحاله، انقلاب، انتقال و تبعیت، تفاوت هبه و ابراء، حکم بازپس گرفتن هبه از ارحام و زوجین، تفاوت صلح و بیع، تشخیص مصادیق و اختلاف در عرف، حکم نگهداری برخی حیوانات نظیر سگ که در عرف معمول شده و موجب انس برخی از افراد از جمله سالخوردگان با آنها شده ، و حکم خواندن نماز در حجره ای که سگ در آنجا نگهداری می شود، از دیگر مواردی بود که در این نشست علمی توسط آیت الله العظمی شیرازی به آن ها اشاره و یا پاسخ داده شد.
لازم به ذکر است که سلسله نشستهای علمی آیت الله العظمی سید صادق حسینی شیرازی به صورت روزانه در بیت معظم له در شهر مقدس قم خیابان چهارمردان کوچه ۶ راس ساعت ۱۰:۴۵ به وقت محلی برگزار میشود و شما میتوانید به صورت مستقیم از شبکه امام حسین علیه السلام ماهواره یاهست فرکانس ۱۲۰۷۳ بیننده این نشست علمی باشید.