مرجعیت شیعه

متن بیانات حضرت آیت الله العظمی شیرازی

2.jpg - 171.16 kb

 بمناسبت ولادت رسول خدا و امام صادق علیهماالسلام + فایل صوتی

2.jpg - 171.16 kb

به گزارش شیعه ویوز ، مرجع عالیقدر شیعیان جهان، حضرت آیت الله العظمی حاج سید صادق حسینی شیرازی مدظله العالی، روز شنبه 16 ماه ربیع الأول 1435ق (28/10/1392) درس خارج فقه خود را به موضوع ولادت با سعادت حضرت ختمی مرتبت صلی الله علیه وآله و حضرت امام جعفر صادق علیه السلام اختصاص دادند و در بیانات مهم و حکیمانه ای به تشریح سیره نورانی نبی مکرم اسلام پرداختند. 

حضرت آیت الله العظمی شیرازی مدظله در ابتدا ضمن تبریک زادروز فخر کائنات، أشرف ممکنات از اولین و آخرین حضرت محمد مصطفی صلی الله علیه وآله و ولادت سبط آن حضرت، ششمین امام معصوم از اهل بیت عصمت و طهارت حضرت امام جعفر صادق علیه السلام به پیشگاه مقدس حضرت بقیت الله امام زمان مهدی موعود عجل الله تعالی فرجه الشریف و همه ی مؤمنان و مسلمانان و مستضعفان و همه ی انسان های جهان، شخصیت ارزشمند رسول خدا صلی الله علیه وآله را رحمتی وصف ناپذیر برای بشریت معرفی نموده و فرمودند: 

رسول گرامی اسلام رحمتی است برای جهانیان، چرا که خدای منان خطاب به آن حضرت فرموده است که به مردم بگوید: «قُلْ یَا أَیُّهَا النَّاسُ إِنِّی رَسُولُ اللّهِ إِلَیْکُمْ جَمِیعًا؛(اعراف/158) بگو ای مردم من فرستاده ی خدا به سوی همه ی شما هستم». 

معظم له در ادامه ضمن تبیین شخصیت با عظمت رسول خدا صلی الله علیه وآله و خُلق و خوی محمدی آن حضرت فرمودند: در حدیثی از رسول خدا صلی الله علیه وآله روایت شده است که می فرمایند: «…أشبهکم بی؛ شبیه ترین شما به من» و در این معنا اوصافی برشمردند که شاید مهم ترین آن صفت ها، صفت «وألینکم کنفاً؛ و نرم خو ترین تان» باشد. 

کنف، در لفظ عرب تقریباً به معنای پیرامون انسان است و شامل تمام رفتار انسان، از جمله زبان، برخورد، رفتار و جز آن که از انسان صادر می شود. آن حضرت شبیه ترین مردم به خود را فردی می دانند که از تمام لحاظ نرم خو باشد. ایشان عالم تر، فرزانه تر، بخشنده تر بودن و جز آن را ـ که هر مورد جای خود مطلوب و پسندیده است ـ دلیل بر شباهت به خود ندانسته اند. 

بنابراین هر فردی که این ویژگی را داشته باشد مصداق سخن رسول خدا صلی الله علیه وآله می باشد و همین قاعده درباره ی دو رئیس عشیره، چند استاد دانشگاه، افراد خانواده، یعنی همسران نسبت به طرف مقابل خود، حاکمان و غیر آن ها صدق می کند و هر یک از آنان که نرم خو تر باشد به رسول خدا شبیه تر است. 

ایشان افزودند: مراجع تقلید، علما، خطبا، ذاکرین، رؤسای حسینیه ها، متولیان اوقاف و مساجد و هر مسئول دیگر، اینان زمانی به رسول خدا صلی الله علیه وآله شبیه خواهند بود که نرم خو ترین ها باشند و البته زوار امام حسین علیه السلام، انفاق کنندگان، نیکوکاران و اهل خیر نیز تابع همین قاعده هستند و تنها معیار و مبنای شباهت به رسول خدا صلی الله علیه وآله نرم خو ترین ها می باشند. لازمه ی این صفت آن است که مردم از او نهراسند، واهمه و ترس نداشته باشند. 

معظم له فرمودند: نرم خویی دارای مراتبی است که هر فردی می تواند مرتبه ای از آن را دارا باشد، اما می سزد که انسان ها این صفت را در خود تقویت کنند تا در زمینه نرم خویی پیروان رسول خدا صلی الله علیه وآله بر آنان صدق کند، چراکه خدای متعال می فرماید: «لَقَدْ کَانَ لَکُمْ فِی رَسُولِ اللَّهِ أُسْوَةٌ حَسَنَةٌ؛(احزاب/21) به تحقیق که برای شما در زندگی رسول خدا سرمشقی نیکوست». 

مرجع عالیقدر تأکید کردند: برای شبیه تر شدن به رسول خدا صلی الله علیه وآله باید از ایشان الگو گرفت و به یافته های خود عمل کرد. در این زمینه روایات و داستان های تاریخی درباره ی نرم خویی پیامبر صلی الله علیه وآله وجود دارد که علما، بزرگان و مدرسین محترم کاملاً مطّلعند و دیگران در جای جای دنیا کم و بیش شنیده یا دیده اند. 

در تاریخ است که رسول خدا صلی الله علیه وآله سیزده سال بدترین فشارها و سختی ها را از قوم خود دیدند و در این مدت چنان عرصه بر حضرتشان تنگ و سخت شد که با صیغه افعل تفضیل فرمودند: «ما اوذی نبی بمثل ما اُذیت؛ هیچ پیامبری همانند من مورد اذیت و آزار قرار نگرفته است». 

این فرمایش رسول خدا صلی الله علیه وآله و حجم اذیت و آزارهایی که دیدند زمانی آشکارتر می شود که بدانیم عدّه ی زیادی از پیامبران پیشین توسط قوم های خود به قتل رسیده و سر از بدن آنان جدا شده، در میان تنه ی درخت گذارده شده، ارّه شدند، زنده زنده پوست سر و صورتشان را کندند و حتی قطعه قطعه شدند. 

با تمام این اذیت و آزارها باز هم نسبت به اذیت و آزاری که رسول خدا صلی الله علیه وآله از قوم خود دیدند ـ طبق فرمایش حضرت ـ ناچیز بوده و می باشد. 

مرجع عالیقدر افزودند: زمانی که رسول خدا صلی الله علیه وآله قدرت یافته و در اوج قدرتمندی و فرمان روایی، فاتحانه وارد پایتخت و مرکز اقتدار قریش، یعنی مکه ی مکرمه شدند، حال به ازای آن جنگ افروزی ها و قتل ها که از مشرکان مکه دیدند چه مقداری باید به قتل برسانند تا با آن قتل ها همسنگی کند؟ ولی حضرت عفو عمومی صادر نموده و از همه گذشتند جز مانند وحشی قاتل حمزه عموی رسول خدا صلی الله علیه وآله. 

مسلماً رسول خدا صلی الله علیه وآله بی پایه دستور قتل مانند وحشی را نمی دادند که بعدها آن را خطا بخوانند و پوزش بخواهند یا به اولیای مقتول پیشنهاد دیه بدهند. با این توصیف ایشان خون او را که شرعاً و عقلاً مستحق کشته شدن بود هدر نموده ولی وقتی فردی شفیع او شد، رسول خدا صلی الله علیه وآله صرف نظر نموده و او را عفو فرمودند. اینجا حداکثر مسأله ی تزاحم پیش می آید که نرم خویی مهم تر است و لذا رسول خدا آن را مقدّم داشتند و از کشتن مانند وحشی گذشت فرمودند. 

معظم له فرمودند: روایتی وجود دارد که می فرماید: امام صادق علیه السلام غلام خود را برای انجام کاری فرستادند و غلام دیر کرد. حضرت خود به دنبال او روانه شدند او را در کنار گذرگاهی یافتند که خوابیده بود. حضرت کنار او نشستند و با نرمی و ملاطفت دست نوازش بر پیشانی یا صورت او می کشیدند تا به نرمی از خواب بیدار شود و از این رفتاری که امام علیه السلام با او داشتند کلمه ی عربی «یروّحُه» تعبیر شده است که به معنی دیگری «یروّحه» این است که حضرت او را به جهت گرمای زیاد باد می زده اند. 

وقتی غلام از خواب بیدار شد حضرت به او فرمودند: «لک اللیل، ولنا منک النهار؛ شب از آن توست که هرچه می خواهی استراحت کنی ولی در روز از کمک به ما دریغ نکن». 

این، عمل معصوم است و برای ما سرمشق و الگو و یکی از مصادیق «الین کنفاً؛ نرم خو ترین» می باشد. به راستی اگر غیر معصوم چنین رفتاری از غلام یا شاگرد خود ببینند مگر جز این است که حداقل رفتاری تند خواهد داشت. به راستی ما و شما با زیردستان، حاکمان با ملت ها، پدر و مادرها با فرزندان، زن با شوهر، شوهر با زن در ناملایمات چگونه رفتاری دارند، آیا همین گونه اند؟ 

حضرت آیت الله العظمی شیرازی مدظله العالی افزودند: مرحوم آیت الله العظمی میرزا محمد تقی شیرازی قدس سره پس از مرحوم میرزای بزرگ شیرازی یکی از مراجع تقلید به نام و جهانی بودند. مراجع همدوره ی ایشان، مانند آیات عظام: شیخ طه نجف، حاج میرزا حسین میرزا خلیل، آخوند خراسانی و آسید محمد کاظم یزدی بودند که فوت کردند و مرجعیت عامه برای آمیرزا محمد تقی شیرازی جمع و منحصر شد و ایشان بعد از فوت میرزای بزرگ شیرازی تا فوتشان به مدت 26 سال مرجع تقلید بودند و چنان که در کتاب نوشته اند در اواسط قیام مردم عراق بر ضد اشغالگران انگلیسی ـ که به «ثورة العشرین؛ انقلاب سال1920 میلادی» مشهور شد و به مدت شش سال (1312 ـ 1317ق) ادامه داشت ـ ایشان را مسموم کردند. 

ایشان در طول 26 سال به خصوص در اواخر، مرجعیت عامّه داشتند و به حوزه های علمیه شهریه می دادند. در احوالات آن بزرگوار آورده اند که حتی یک مورد هم پیش نیامده بود که اجازه دهند شهریه ی احدی از اهل علم قطع شود. 

داستانی معروف از ایشان نقل می کنم که ممکن است برخی آن را شنیده باشند. مرحوم والد (آیت الله العظمی حاج سید میرزا مهدی شیرازی قدس سره) بیشتر مراحل تحصیل علوم دینیه خود را نزد ایشان شاگردی کردند و میرزا محمد تقی شیرازی قدس سره دایی مرحوم والد بودند. والد ما تعریف کردند که از بعضی علمای ایران شنیدم که می گفتند: میرزا محمد تقی شیرازی به قید اجتماع و همراه بودن دو وکیل در یکی از حوزه ها معیّن کردند و این امر به جهت اهمیت آن حوزه بوده و نیز از آن رو بود که از رفتارهای وکلای خود اطمینان خاطر بیشتری حاصل کنند، بدین معنا که هر دو وکیل با هم گزارش دهند و به هنگام تقسیم شهریه یا کمک های مالی دیگر، هر دو وکیل با هم به این کار بپردازند. 

بنا بر همین نقل، در آن حوزه طلبه ای بود که به میرزا محمد تقی شیرازی که مرجعیت عامه و مرجعیت سیاسی را یکجا داشتند بد می گفت و بر فراز منبر نیز از این کار دریغ نمی کرد. مرجعیت سیاسی ایشان در آن روزگار از این جهت بود که انگلستان قدرتمند ترین کشور استعماری جهان آن روز آمده و کشور مسلمان عراق را اشغال کرده بود، حکام و رؤسا، همه انگلیسی و غیر مسلمان بودند، مردم عراق از میرزا کسب تکلیف کرده و ایشان انگلیسی ها را برحذر داشتن که دست از اشغال گری بردارند و عراق را رها کنند و الا امر به جهاد صادر خواهند نمود، آنان از اشغالگری دست بردار نبودند و لذا میرزا محمد تقی شیرازی امر به جهاد صادر فرمودند، در آن زمان که جمعیت عراق فقط پنج میلیون بودند با انگلیسی ها وارد جنگ جهادی شدند و در نهایت بر اشغالگران پیروز شدند و البته آن مرجع بزرگ در وسط مبارزات از دنیا رفتند. 

معظم له افزودند: اثر سخن ایشان به حدی بود که تمام عراق و همه افرادی که قدرت حمل سلاح داشتند وارد جنگ علیه اشغالگران انگلسیی شدند و در جریانی در نزدیک شهر «رمیثه» یکی از شهرهای عراق بر پایه ی رهبری سیاسی میرزا محمد تقی شیرازی مجاهدان صدها نفر از ارتش اشغالگر انگلیس را کشتند. کتابی در زمان آن بزرگوار چاپ و منتشر شده است تحت عنوان الحقائق الناصعة در دو جلد که ماجراها و داستان های مرتبط با جریان های وقت، نوشته شده است. 

به هر حال مرجعی با این موقعیت و اقتدار سیاسی از سوی یک طلبه آماج بدگویی قرار گرفته بود. 

طلبه ی دشنام دهنده و هتاک از ایشان شهریه هم می گرفت. دو نفری که از سوی مرحوم شیرازی مأمور رسیدگی به امور آن حوزه و تأمین نیازهای مالی طلاب بودند ماجرا را به اطلاع مرحوم شیرازی رسانده، اجازه خواستند تا شهریه اش را قطع کنند تا بدین ترتیب او را تنبیه کرده، از کارش باز دارند. 

آن ها برای محکم کاری بر آن شدند تا مطالبی را که طلبه ی نامبرده بر ضد میرزا محمد تقی شیرازی بیان می کرد و همگان از آن اطلاع داشتند جمع کرده، در یکی از دیدارهای ماهانه ی خود با ایشان برای ارائه ی گزارش کار و گرفتن پول برای حوزه، به ایشان گفتند: مطلبی برای گفتن داریم و از وی اجازه ی بیان خواستند. آن بزرگوار نیز سر به زیر انداخته، فرمودند: بگویید. 

از آن دو وکیل نقل شده است که گفتند: تمام بد گویی هایی که آن طلبه بر ضد ایشان داشت را جمع کرده، یک به یک برای ایشان بیان کردیم، آن گاه گفتیم: آقا، تمام آنچه بیان شد فاسق بودن این شخص برای شما محرز و اطمینان آور نشده است؟ ما فرض را بر این می گیریم که شما نه مرجع تقلید و نه منجی شیعه و تشیع از چنگال استعمار، بلکه شما به عنوان یک مؤمن از سوی نامبرده آماج تهمت و دروغ و دشنام قرار گرفته، با این حال نمی پذیرید که او گناهکار است. اگر اجازه دهید شهریه اش را قطع کنیم. 

آن دو گفتند که میرزا سر خود را بلند کرده، فرمودند: شما اهل علم هستید و می دانید که معصیت باید فاعلی باشد تا گناه به شمار آید و اگر فاعلی نباشد گناه نیست. البته سخنان شما برایم اطمینان آورد که برخی از این مطالب از نامبرده بر ضد من صادر شده است، اما آیا می توانید ثابت کنید که او مرا انسان خوبی می داند و در عین حال چنان رفتاری بر ضد من دارد؟ او شاید به باور خود انجام وظیفه می کند، لذا گناهکار نیست، اگر می توانید این مطلب را ثابت کنید. 

ما در فکر فرو رفتیم که چگونه چنین مطلبی را برای ایشان ثابت کنیم، چراکه ممکن است مواردی را ثابت کرد، اما کار آسانی نیست. 

میرزا محمد تقی شیرازی سخنان خود را دنبال کرده، فرمودند: من که جزو اصول دین نیستم که اگر شخصی به من توهین کند گناهکار شود. 

از آن دو نقل شده است که گفتند: میرزا محمد تقی شیرازی اجازه ندادند شهریه ی آن طلبه ی هتاک قطع شود. 

مرجع عالیقدر افزودند: مرحوم میرزا محمد تقی شیرازی در طول عمر خود اجازه ندادند حتی یک مورد با عکس العمل منفی پاسخ داده شود. 

آن گاه آیت الله العظمی شیرازی دومین مورد شبیه ماجرای فوق را بیان کرده و فرمودند: مرحوم آیت الله العظمی آقا سید ابوالحسن اصفهانی قدس سره داستان معروفی دارد که در کتاب ها ثبت شده و بر زبان ها افتاده و آن این است که شخصی فرزند ایشان را بین نماز مغرب و عشاء در صحن مقدس و ملکوتی امیرمؤمنان حضرت علی علیه السلام کشت و فراری شد، اما بعدها شناسایی و دستگیر گردید و به زندان افتاد. مقامات دولتی نزد آقای اصفهانی رفته، درباره ی آن فرد جانی کسب تکلیف کردند و پاسخ ایشان این بود: آزادش کنید. 

گفتند او آدم کشته و اگر آزادش کنیم بدتر شده و مرتکب جنایت خواهد شد، اما پاسخ پدری داغ دار آن هم داغ چنان فرزندی، همان بود: آزادش کنید. 

نیز داستانی دیگر مرتبط با آیت الله اصفهانی وجود دارد که در جایی آن را نخوانده ام، ولی از شاگردان ایشان و دیگر اهل علم و جز آنان شنیده ام. ماجرا از این قرار است که در آغاز مرجعیت آیت الله اصفهانی شبی دزدی به قصد سرقت به خانه ی ایشان می رود، در حالی که آن مرجع بزرگ بیدار بودند. دزد وقتی دید ایشان بیدار است با چاقو به وی حمله و دست او را زخمی کرد و خون جاری شد. 

ایشان به درمان دست خود پرداخته، آن را پانسمان کردند و با همان حالت به نماز جماعت می رفتند و مردم دستِ بسته ی ایشان را می دیدند، اما در مقابل اصرار مردم و اطرافیان برای معرفی عامل این زخم مقاومت کرده، تا پایان عمر آن را پنهان داشتند و حتی به خواصّ و خاص الخواص از این راز سخن نگفتند. 

حضرت آیت الله العظمی شیرازی مدظله العالی در ادامه فرمودند: برخی این شبهه را مطرح می کنند و اشکال می گیرند که گذشت از گناهکار، تشویق به گناه است و او را برای تکرار کار خود جرأت و جسارت می بخشد، حال آن که خدای متعال می فرماید: «ادْفَعْ بِالَّتِی هِیَ أَحْسَنُ السَّیِّئَةَ؛(مؤمنون/96) بدی را به شیوه‌ای نیکو دفع کن (پاسخ بدی را به نیکی ده)». 

باید توجه داشت که فرد مورد تعرض و توهین حق دارد عکس العمل نشان داده، مقابله به مثل کند اما در عین حال قرآن از او می خواهد تا بدی را با نیکوترین رفتار پاسخ دهد. می بینیم از انسان خواسته شده و بدو فرمان رسیده است که بدی را نه فقط با نیکی بلکه با نیکوترین پاسخ دهد، نتیجه ی این را بیان داشته، آن جا که می فرماید: «فَإِذَا الَّذِی بَیْنَکَ وَبَیْنَهُ عَدَاوَةٌ کَأَنَّهُ وَلِیٌّ حَمِیمٌ؛(فصلت/34) آنگاه دشمنان سرسخت همانند دوستان گرم و صمیمی خواهند شد». 

پس باید از آموزه ی قرآن کریم پیروی کرد، نه از شبهه افکنان. می بینیم در این آیه تصریح دارد که در نتیجه، انسان دشمن و کینه توز را به دوستی صمیمی بدل می کند و مسلماً قرآن کریم و خدای متعال احدی را به گناه کردن یا سهیم شدن در آن و یاری کردن گناهکار تشویق و ترغیب نمی کند. خدای متعال افرادی که بدی را با نیکی پاسخ می دهند، دارای بهره ی بزرگ خوانده، می فرماید: «وَمَا یُلَقَّاهَا إِلَّا الَّذِینَ صَبَرُوا وَمَا یُلَقَّاهَا إِلَّا ذُو حَظٍّ عَظِیمٍ؛(فصلت/35) و اما به این مرحله جز افرادی که دارای صبر و استقامت اند نمی رسند و جز افرادی که بهره ی عظیمی از ایمان و تقوی دارند آن را به دست نمی آورند». 

روشن باشد که به بدی دعوت نمی کند و طبیعی است که فرد شرور در برابر نیکی تسلیم شده، از شرارت خود دست برخواهد داشت. البته ممکن است از میان هزاران انسان که چنین رفتاری را می پسندند، افرادی انگشت شمار سوء استفاده کنند و در این جا بحث تزاحم در میان است، بدین معنا که به دلیل سوء استفاده ی چند نفر، جذب هزاران نفر را نباید کنار گذاشت. 

در این زمینه از سیره ی معصومین علیهم السلام صدها قصه و ماجرا به ما رسیده و قرآن کریم بر همین روش بوده است. مرحوم سید ابوالحسن اصفهانی هم همین روش را دنبال و قاتل را آزاد کردند، قاتل نیز ده ها سال عمر کرد، اما هیچ کس سراغ ندارد که وی مرتکب جرم و جنایتی شده باشد. حقیقت این است که فضایل اخلاقی انسان را هر چند باطنی پلید داشته باشد تکان داده، به خود می آورد و مایه ی هدایتش می شود. 

دزدی که مرحوم آقا سید ابوالحسن را زخمی کرد، به برکت گذشت و نرم خویی همه جانبه ی آن مرجع بزرگ متحول شد، چراکه رفتار آقای اصفهانی وجدان او را تکان داد و به انسان شدنش انجامید. غالب مردم این گونه اند، مگر موارد استثنایی. شیوه ی زندگی فردی و اجتماعی این دو بزرگوار و افرادی غیر از ایشان هماره با نرم خویی همه جانبه بوده است؛ خصلتی که به فرموده ی رسول خدا صلی الله علیه وآله دارنده آن شبیه ترین مردم به پیامبر رحمت خواهد بود. 

مرجع حکیم و عظیم الشأن شیعه در ادامه افزودند: رسول خدا صلی الله علیه وآله در اثر عفو عمومی که در فتح مکه دادند، در حالی که هزاران تن از آنان دستشان به خون و گناه آلوده بود. پس از سپری شدن یک سال و اندی هزاران تن از همین افراد مسلمان شدند و این، نتیجه عفوی بود که پیامبر صلی الله علیه وآله دادند و این اقدام وجدان خفته آنان را بیدار کرد. دنیایی که بر پایه های اخلاق بنا نهاده شود، مشکلات کمتری دارد، هرچند به فرموده ی معصوم دنیا سرایی است پیچیده شده در بلا، در عین حال مشکلات آن کمتر خواهد بود. جامعه، قبیله، عشیره و افراد یک خانواده و فامیل اگر گذشت بر آن ها حاکم باشد و نسبت به یکدیگر نرم خویی ورزند، افراد گناهکار، جنایتکار، آدمکش و متعصب و خشک در آن ها کمتر دیده می شود، در مقابل در جوامع و خانواده های نابرخوردار از این خصلت ستوده، مشکلات و موارد پیش گفته بیشتر است. 

معظم له در ادامه فرمودند: در آستانه ی میلاد خجسته ی رسول اکرم صلی الله علیه وآله و نواده ایشان حضرت امام جعفر صادق علیه السلام تصمیم بگیریم که در حدّ توان به سمت و سویی پیش برویم که در مسیر شبیه ترین افراد به رسول خدا صلی الله علیه وآله قرار گیریم و در برخورد با همدوره ای ها، همقطاران، خانواده، بستگان، آشنایان نرم خوترین باشیم و البته هر فرد در موقعیت خود؛ حاکم، وزیر، نماینده، استاندار، مرجع تقلید، استاد دانشگاه، مدرس حوزه، سرپرست خانواده، رئیس عشیره و قبیله و جز آن هم سیره را دنبال کنند. 

رفتارمان به گونه ای باشد که مراجعان از مطرح کردن خواسته خود نزد طرف مراجعه نهراسند، بی تفاوت که کاری از ما برآید و انجام دهیم یا نه. درباره ی رسول خدا صلی الله علیه وآله نقل شده است که آن حضرت در جمع یاران و اصحاب خود چنان می نشستند که هر غریبه ی تازه وارد به جمع آنان می پیوست حضرتش را نمی شناخت و می پرسید: «أیکم محمد صلی الله علیه وآله؛ محمد کدام یک از شماست». 

دلیل نشناختن پیامبر مکرم اسلام هم این بود که حضرت در پوشش، زیرانداز و موارد از این قبیل به دیگران متمایز نبوده، بلکه با آنان یکسان بودند. لذا بایسته و شایسته است که هرکه در هر مرحله و موقعیتی قرار دارد این سیره ی رسول خدا صلی الله علیه وآله را در زندگی خود عملی کند. 

مرجع عالیقدر در خاتمه فرمودند: به تمام مسلمانان، مستضعفان و همه ی جهانیان عرض می کنم که این ها تماماً فضایل اخلاقی است و جامعه مان و خودمان را تا اندازه ای اصلاح می کند. امر به معروف و نهی از منکر عملی است که اگر زودهنگام اثر نداشته باشد، مسلماً در درازمدت بازده مطلوبی و قوی و مؤثر خواهد داشت. 

امیدوارم به برکت رسول خدا صلی الله علیه وآله و حضرت امام جعفر صادق علیه السلام خدای متعال عزم و تصمیم نرم خو تر بودن را به ما و همگان عنایت فرماید تا به فضل الهی هر یک در خور توان خویش از آن برخوردار و در به کار بستن آن موفق شویم.

 

وصلی الله علی محمد وآله الطاهرین

 

گفتنی است بیانات حضرت آیت الله العظمی شیرازی بصورت زنده از شبکه های جهانی مرجعیت، سلام، امام حسین 1و2و3، الانوار، العقیلة، فورتین، فدک و صوت العترة، به صورت زنده و مستقیم به زبان های مختلف منعکس شد و سپس شبکات متعدد شیعی بصورت زنده و مستقیم بیانات ارزشمند مرجعیت جلیل القدر شیعه را به بحث و تحلیل گذاردند و با دعوت از اندیشمندان جهان اسلام، به تبیین و تشریح نکات مهم سخنرانی معظم له پرداختند

دریافت فایل صوتی 

 

اخبار مرتبط

دکمه بازگشت به بالا